کرامت امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کرامت،
تولد حضرت علی علیهالسلام،
کعبه.
پرسش: چرا امام علی ـ علیهالسلام ـ به ولادت در کعبه اختصاص یافت؟
پاسخ: حقیقت آن است که کرامت در دو امر است: اول، کرامت باید بهنحوی باشد که
ارزش و اثرش در اجتماع حفظ شود؛ دوم، زمانی که کرامت از کسی صادر میشود، این در حقیقت از بهرهمندی صاحب آن، از توانایی الاهی، جایگاه بلند ایمانی، از ایمانی که در آینده در انتظارش است و از مقدار مسئولیتی که در زمینه
دین و
دنیا بر عهده اوست، خبر میدهد. ازاینروست که میبینیم برای تحقق این دو هدف
خداوند خواست که این کرامت ویژه امام علی ـ علیهالسلام ـ باشد.
حقیقت آن است که کرامت در دو امر وجود دارد: یکی مربوط به خود کرامت و دیگری مربوط به صاحب کرامت است.
کرامت باید بهنحوی باشد که ارزش و اثرش در اجتماع حفظ شود؛ ازاینرو اگر زیاد اتفاق بیفتد و افرادی که آن
عمل را انجام دادهاند زیاد باشند، از ارزش آن کرامت کاسته شده و آن مسئله امر عادی تلقی خواهد شد و دیگر آن اثر اول را نخواهد داشت.
زمانی که کرامت از کسی صادر میشود، چنین چیزی در حقیقت از بهرهمندی صاحب آن از توانایی الاهی، جایگاه بلند ایمانی، از ایمانی که در آینده در
انتظار او است و از مقدار مسئولیتی که در زمینه دین و دنیا بر عهدهاش است، خبر میدهد؛ ازاینروست میفهمیم که چرا خداوند باری تعالی علی ـ علیهالسلام ـ را به این کرامت اختصاص داد تا اینکه از جهتی آن کرامت بر تأثیرش باقی باشد؛ و از جهتی دیگر از جایگاه ویژه
علی علیهالسلام در بین امامان ـ علیهالسلام ـ خبر دهد.
بر این اساس میبینیم عدهی برای اینکه از منزلت ولادت
امام علی علیهالسلام در خانه کعبه بکاهند، گفتند: این از مختصات و ویژگیهای امام ـ علیهالسلام ـ نبوده است؛ بلکه دیگران (مثل حکیم بن حزام بن خویلد) نیز در این امر با او ـ علیهالسلام ـ شریک هستند؛ بهنحوی که مادرش وارد کعبه شد و پسرش در داخل آن به دنیا آمد.
بدیهی است این قضیه ـ اگر هم درست باشد ـ بههیچوجه از
کرامت شمرده نمیشود؛ زیرا با توجه به منابعی که از کیفیت تولد حضرت علی ـ علیهالسلام ـ به ما خبر میدهند، فرق بین این حادثه بر فرض صحت و ولادت حضرت در کعبه واضح است.
ابن شاذان میگوید: ابراهیم بن علی به اسنادش از ابیعبدالله جعفر بن محمد از پدرانش نقل میکند که فرمودند:
عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب بین گروهی از بنیهاشم و عبدالعزّی در کنار خانه خدا نشسته بودند، در این هنگام فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین که در ماه نهم حاملگی بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود، وارد شد و گوشه پرده خانه را گرفت و بالا انداخت و عرض کرد: خداوندا! من به تو و به چیزی که فرستادهات آورده و به همه
پیامبران و همه کتابهایی که فرستادی و به سخنان جدم
ابراهیم که خانه عتیق را بنا نهاد، ایمان دارم؛ پس به
حق این خانه و کسی که آن را بنا نهاد و به حق این فرزندی که در شکم دارم که با من حرف میزند و با صحبتهایش همدم شدم و من
ایمان دارم که او یکی از نشانهها و حجتهای تو است، از تو میخواهم که این زایمان را بر من آسان گردانی.
عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب گفتند: زمانی که فاطمه اینگونه سخن گفت و
دعا نمود، خانه را دیدیم که از پشت باز شد و
فاطمه به درون رفت و از چشم ما ناپدید شد، دوباره آنجا به هم آمد و بسته شد، ما خواستیم که در را باز کنیم که برخی
زنان وارد شوند، نتوانستیم، دانستیم که این امر
خداوند است. فاطمه سه روز در آنجا ماند و اهل
مکه و زنانشان همه از این
سخن میگفتند. بعد از سه روز خانه از همان محل که وارد شده بود، دوباره باز شد و فاطمه درحالیکه علی را در بغل داشت، خارج شد.
این کجا و وارد شدن شخصی بهطور طبیعی (از در آن) و زایمان کردن آن کجا؟
پایگاه اسلام کوئست.