• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نجم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نجم، ستاره، قرآن کریم، سوگند ، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله.
پرسش: در آیه یک سوره نجم خداوند به ستاره‌ای که پنهان می‌شود قسم یاد کرده، منظور از این قسم چیست؟
پاسخ: مفسران در تفسیر آیه یک سوره نجم ـ «وَ النَّجْمِ إِذا هَوی »؛ سوگند به ستاره هنگامی که افول می‌کند ـ احتمالات متفاوتی داده‌اند که همه این احتمالات می‌تواند درست باشد. گفتنی است که انتخاب و ترجیح و برتری یکی از این نظریات بر دیگری زمانی الزامی است که این دیدگاه‌ها در تضاد با هم باشند و جمع میان آنها امکان‌پذیر نباشد و ما موظف به پذیرش و انتخاب یکی از آنها باشیم؛ در‌حالی‌که در این مورد چنین نیست. این ادعا به‌ویژه با توجه به روایات وارد شده در ذیل آیه و دقت در آنها چندان بدون دلیل نیست.





۱.۱ - ۱. قرآن کریم

گروهی برآنند که منظور از نجم "قرآن کریم" است؛ چرا‌که متناسب با آیات بعد درباره وحی است و تعبیر به " نجم " به این دلیل است که عرب از چیزی که به‌صورت تدریجی و در فاصله‌های زمانی مختلف انجام می‌گیرد، تعبیر به "نجوم" می‌کند،و از آن‌جا که قرآن در طول ۲۳ سال و در مقاطع مختلف بر پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نازل شده، به‌عنوان "نجم" از آن یاد شده است و منظور از"إِذا هَوی‌" نزول آن بر قلب مبارک رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است.

۱.۲ - ۲. یکی از ستارگان

جمعی دیگر آن را اشاره به یکی از ستارگان آسمان؛ مانند "ثریا" یا "شعری" دانسته‌اند؛ چرا که این ستارگان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. بعضی نیز گفته‌اند منظور از"النجم" شهاب‌هایی است که به‌وسیله آن شیاطین از صحنه آسمان رانده می‌شوند، و عرب این شهاب‌ها را "نجم" می‌نامد.

۱.۳ - ۳. همه ستارگان

برخی معتقدند اطلاق واژه "النجم" و "الف و لام" در "النجم" که الف و لام جنس است، اقتضا می‌کند، سوگند به همه ستارگان آسمان باشد که از نشانه‌های بارز عظمت خداوند و از اسرار بزرگ جهان آفرینش‌اند.
[۳] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۷، ص ۱۷۳، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ ق.



گفتنی است که این آیه نخستین آیه نیست که در آن به موجودات عظیمی از جهان خلقت سوگند یاد شده باشد؛ بلکه در آیات دیگر قرآن نیز به خورشید ، ماه و... سوگند یاد شده است.

۲.۱ - سخنی از امام باقر

از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ درباره این‌که خداوند به مخلوقاتش سوگند می‌خورد روایت شده است:"خدای متعال می‌تواند به هر‌یک از مخلوقاتش قسم بخورد؛ اما مخلوقات نمی‌توانند سوگند یاد کنند؛ مگر به خداوند".

۲.۲ - دلیل تکیه خداوند بر غروب ستارگان

تکیه بر غروب ستارگان، در‌حالی‌که طلوع آنها بیشتر جلب توجه می‌کند، شاید به این دلیل باشد که غروب ستارگان دلیل بر حدوث آنهاست، همچنین دلیلی است بر نفی عقیده ستاره‌پرستان، آن‌گونه که در داستان حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ آمده است: « فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی‌ کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ »؛ هنگامی‌که تاریکی شب او را پوشانید، ستاره‌ای مشاهده کرد؛ گفت: آیا این خدای من است؟ اما هنگامی که غروب کرد گفت: من غروب‌کنندگان را دوست ندارم.


به‌هر‌حال اکنون باید دید دلیل این‌که خدای تعالی در اول سوره این سوگند را یاد کرده برای چیست؟ آیا دلیل خاصی دارد و عنایت ویژه‌ای در آن نهفته است؟ یا نه، پاسخش در آیه بعد بیان شده است. آیه بعد این پرسش را چنین توضیح می‌دهد:"هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است: « ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی‌ »؛ او همیشه در مسیر حق گام برمی‌دارد و در گفتار و کردارش کمترین انحرافی نیست. منظور از کلمه "صاحبکم ـ رفیقتان" رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است و معنای آیه این است که همنشین شما از آن طریقی که او را به غایت و هدف مطلوبش برساند بیرون نشده و در اعتقاد و رأیش از آن طریقه خطا نرفته است. خلاصه این‌که او نه در آن هدف مطلوب یعنی سعادت بشری که همان عبودیت خدای تعالی است خطا رفته و نه در طریقی که به آن هدف منتهی می‌شود.
برخی نیز گفته‌اند تعبیر به "صاحب" که به معنای دوست و همنشین است، ممکن است اشاره به این باشد که آنچه او می‌گوید، از روی محبت و دل‌سوزی برای شما است.


خداوند در این بیان می‌خواهد هرگونه انحراف، جهل ، گمراهی و اشتباه را از ساحت پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نفی کند و تهمت‌هایی را که در این زمینه از سوی دشمنان به او زده می‌شد، خنثا نماید. به همین دلیل است که به دنبالش می‌فرماید:« وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی• إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی‌ »؛ او هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید؛ چرا‌که سرچشمه تمام گمراهی‌ها پیروی از هوای نفس است. آن‌گونه که خود قرآن کریم می‌فرماید:« وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی‌ فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ »؛ از هوای نفس پیروی مکن که تو را از طریق خداوند گمراه می‌سازد.

۴.۱ - سخنی از امام علی

امام علی ـ علیه‌السلام ـ نیز در این‌باره چنین می‌فرماید:«...اما اتباع الهوی فیصد عن الحق»؛ اما پیروی از هوای نفس انسان را از راه خدا بازمی‌دارد.
[۱۲] نهج البلاغه، کلام ۴۲.



در ذیل آیه یک سوره نجم روایات فراوانی ـ در این‌که منظور از نجم چیست ـ از ائمه ـ علیهم‌السلام ـ وارد شده است که ما در این مقال جهت اختصار به دو نمونه اشاره می‌کنیم و اهل تحقیق را به منابع روایی و حدیثی ارجاع می‌دهیم:

۵.۱ - ۱. روایتی از امام باقر

عن ابی‌جعفر ـ علیه‌السلام ـ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ قَالَ أُقْسِمُ بِقَبْضِ مُحَمَّدٍ إِذَا قُبِض‌؛ امام باقر ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید:"قول خدای متعال در والنجم اذا هوی، قسم به پیامبر است زمانی که دیده از این جهان فرو‌می‌بندد.

۵.۲ - ۲. روایتی در تفسیر قمی

فس، (تفسیر القمی‌) وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ قَالَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ إِذا هَوی‌ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ فِی الْهَوَاءِ هَذَا رَدٌّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ وَ هُوَ قَسَمٌ بِرَسُولِ اللَّهِ ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ وَ هُوَ فَضْلٌ لَهُ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ"؛ در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است؛ نجم رسول خداست و اذا هوی زمانی است که در آسمان‌ها سیر داده شد و این در رد کسانی است که منکر معراج هستند. براین‌اساس خداوند از میان پیامبران تنها به رسول الله ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ سوگند یاد کرده و این نشانه برتری وی بر سایر پیامبران ـ علیهم‌السلام ـ است.


۱. طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۰، تحقیق، بلاغی، محمدجواد، ج ۹، ص ۲۶۰، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲.    
۲. طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۰، تحقیق، بلاغی، محمدجواد، ج ۹، ص ۲۶۰، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲.    
۳. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۷، ص ۱۷۳، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ ق.
۴. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۷۶؛ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشی‌ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‌ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِه".    
۵. طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۶۰، تحقیق، بلاغی، محمدجواد، ج ۹، ص ۲۶۰، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲.    
۶. موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص ۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲۲، ص ۴۷۸، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴.    
۸. انعام (۶)، آیه ۷۶.    
۹. موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص ۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲۲، ص ۴۷۹، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴.    
۱۱. صاد (۳۸)، آیه ۲۶.    
۱۲. نهج البلاغه، کلام ۴۲.
۱۳. کلینی، کافی، ج ۸، ۳۷۹، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵.    
۱۴. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۳۳ ۳۳۴، دارالکتب، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷.    



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | قسم های قرآن




جعبه ابزار