• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ماجرای رد‌الشمس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ردالشمس، خورشید، غروب.
‌پرسش: یکی از وقایع دوران جوانی امام علی ـ علیه‌السلام را بیان فرمایید.
پاسخ: یکی از معجزه‌هایی که برای امام علی ـ علیه‌السلام ـ در دوران جوانی اتفاق افتاده است، جریان ردالشمس ـ یعنی بازگشت خورشید پس از غروب ـ می‌باشد که البته این جریان خارق‌العاده هم در دوران زندگی پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و هم در دوران خلافت امام علی ـ علیه‌السلام ـ رخ داد. پیش از آنکه به توضیح این ماجرا بپردازیم، چند نکته را تذکر می‌دهیم:





۱.۱ - نکته اول:

درباره این جریان علاوه بر آنکه بیشتر دانشمندان شیعه آن را در کتاب‌های خویش آورده و تأیید کرده‌اند،
[۴] سیدمرتضی، رسائل المرتضی، ص ۷۸ ـ ۸۳.
بسیاری از کتب معتبر اهل‌سنت نیز آن را به طرق خویش روایت نموده و مورد قبول قرار داده‌اند.
[۱۱] الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۴۵، ح ۳۸۲.
[۱۳] المناوی، فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر، ج ۵، ص ۵۶۲.
حتی برخی از دانشمندان اهل‌سنت درباره تأیید این جریان و رد اشکال‌هایی که به سند یا متن روایت شده، کتابی مستقل تألیف کرده‌اند.
[۱۶] محمودی، کشف الرمس عن حدیث ردالشمس، ص ۲۱.


۱.۲ - نکته دوم:

امام علی ـ علیه‌السلام ـ حداقل دوبار این اعجاز را به‌عنوان یکی از فضیلت‌ها و افتخارات خویش به مخالفان گوش‌زد نموده و آنان نیز آن را تأیید نمودند: یکی در احتجاج با ابوبکر پس از جریان سقیفهو دیگری در روز شورا خطاب به اصحاب شورا.
[۱۸] طوسی، الامالی، ص ۵۴۸.


۱.۳ - نکته سوم:

جریان ردالشمس به‌عنوان یکی از موضوع‌های مسلم تاریخی در شعر بسیاری از شعرای قرن اول و دوم آمده است.
[۲۰] محمودی، کشف الرمس عن حدیث ردالشمس، ص ۲۳۱.
از جمله سید حمیری اشعار معروفی در این زمینه دارد.


هما‌ن‌طور که اشاره کردیم، این معجزه دوبار اتفاق افتاده است؛ در این قسمت هر دو واقعه را به‌طور خلاصه از کتاب ارشاد شیخ مفید نقل می‌کنیم.

۲.۱ - واقعه اول

۱. ردالشمس در وهله اول به‌طوری که اسماء، ام سلمه، جابر انصاری، ابوسعیدی خدری و گروهی دیگر روایت کرده‌اند، چنین است که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در منزل خود بود و علی ـ علیه‌السلام ـ هم حضور داشت؛ هماندم جبرئیل آمده، وحی الهی آورده؛ رسول خدا سر مبارک خود را روی پای علی ـ علیه‌السلام ـ گذارد و سر برنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب نمود. علی ـ علیه‌السلام ـ که نماز عصر را بجا نیاورده بود، ناچار شد نمازش را در حالت نشسته و رکوع و سجود را با اشاره به‌جای آورد. پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ پس از آنکه به خود آمد، به علی ـ علیه‌السلام ـ فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ عرض کرد: نمی‌توانستم نماز را به حالت عادی بخوانم، به‌خاطر حالت وحی که بر شما عارض شده بود و بر من تکیه داده بودید. در این هنگام خود پیامبر و یا علی ـ علیه‌السلام ـ به فرمان پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ از خدای متعال می‌خواهد که خورشید را برای علی ـ علیه‌السلام ـ که برای احترام به پیامبر نمازش را به حالت عادی نخوانده ـ برگرداند و چنین می‌شود. درباره مکانی که جریان اول رخ داد، اگرچه در روایت شیخ مفید چنان‌که گذشت منزل پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ گفته شده، اما برخی دیگر آن را «ضهیاء» یا «صهباء»و برخی آن را در «کراع الغمیم»و برخی دیگر آن را مسجد فضیخ ـ در حوالی مدینه ـ دانسته‌اند.

۲.۲ - واقعه دوم

۲. مرتبه دوم که پس از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ برای ایشان اتفاق افتاد، هنگامی بود که امام ـ علیه‌السلام ـ و یاران او قصد عبور از رودخانه فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامی که سپاهیان مشغول عبور دادن مرکب‌ها و توشه‌ها از رودخانه بودند، از نماز عصر غافل شدند؛ اما امام و برخی از یاران نماز را بجای آوردند. در این هنگام خورشید غروب نمود؛ درحالی‌که عده زیادی نماز عصر را نخوانده بودند؛ آنان در این‌باره با امام ـ علیه‌السلام ـ به گفت‌وگو پرداختند. وقتی امام یاران خویش را این‌گونه نگران دید، از خدای متعال درخواست نمود تا خورشید را برگرداند که سپاهیان نماز عصر را به‌جای آورند و چنین شد...)از نظر شرع چون اطاعت از رسول خدا عين اطاعت از خداست، لذا هيچ ايرادی بر امام نيست.


۱. ر.ک:محمد بن یعقوب کلینی،اصول من الکافی، ج ۴، ص ۵۶۲.    
۲. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۳، ح ۶۰۸.    
۳. طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۲۶۶.    
۴. سیدمرتضی، رسائل المرتضی، ص ۷۸ ـ ۸۳.
۵. سیدرضی، خصائص الائمه، ص ۵۶.    
۶. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۱۲۹.    
۷. ر.ک:ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۲، ص ۱۴۳.    
۸. امینی، الغدیر، ج ۳، ص ۱۲۸ ۱۴۰.    
۹. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۶، ص ۸۶.    
۱۰. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۶، ص ۹۱.    
۱۱. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص ۱۴۵، ح ۳۸۲.
۱۲. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۳۱۴.    
۱۳. المناوی، فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر، ج ۵، ص ۵۶۲.
۱۴. ر.ک:ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۲، ص ۱۴۳.    
۱۵. امینی، الغدیر، ج ۳، ص ۱۲۷ ۱۲۸.    
۱۶. محمودی، کشف الرمس عن حدیث ردالشمس، ص ۲۱.
۱۷. صدوق، الخصال، ص ۵۵۰.    
۱۸. طوسی، الامالی، ص ۵۴۸.
۱۹. طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص ۲۰۷.    
۲۰. محمودی، کشف الرمس عن حدیث ردالشمس، ص ۲۳۱.
۲۱. شیخ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۳۴۷.    
۲۲. شیخ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۳۴۵ ۳۴۷.    
۲۳. مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۶۷.    
۲۴. مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۷۴.    
۲۵. محمد بن یعقوب کلینی،اصول من الکافی، ج ۴، ص ۵۶۱.    
۲۶. شیخ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۳۴۶.    



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار