فلسفه نیکی به پدر و مادر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نیکی به پدر و مادر.
پرسش: فلسفه نیکی به پدر و مادر چیست؟
پاسخ: خداوند نافرمانی
پدر و مادر را از این جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طاعت خداوند عزوجل و بیاحترامی به پدر و مادر و ناسپاسی
نعمت و از بین رفتن
شکر و سپاسگزاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود؛ زیرا نافرمانی والدین سبب میگردد که به پدر و مادر احترام گذاشته نشود، حق و حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بیرغبت شوند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن فرزند از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها سازند.
پدر و مادر نسبت به فرزند خود واسطه در
آفرینش هستند و خداوند به سبب اینکه پدر و مادر باعث به وجود آمدن فرزند میشوند، نیکی و
شکرگزاری به آنها را همردیف شکرگزاری خویش قرار داده است. پدر و مادر به خاطر اینکه یک
انسان را پدید میآورند و با تمام سختیها او را بزرگ میکنند و به جامعه انسانی تحویل میدهند، شایسته تکریم و نیکی هستند. اگر این نیکی و تکریم نباشد، پدر و مادر دیگر انگیزهای برای به وجود آوردن فرزندان ناسپاس نخواهند داشت و نسل بشری را در مخاطره انقراض و از بین رفتن قرار خواهند داد.
درباره علت نیکی به والدین به یک
روایت اشاره میکنیم:
در روایتی از
امام سجاد (علیهالسلام) حق مادر این چنین بیان شده است:
«و اما حق مادرت بر تو، این است که بدانی او تو را در جایی حمل کرده است که هیچکس دیگری را حمل نمیکند و از میوه دلش به تو داد که احدی به دیگری نمیدهد و تو را با تمام اعضایش حفظ کرد و اهمیتی نمیداد که خود گرسنه باشد، اما تو سیر باشی و خود تشنه باشد؛ اما تو را سیراب کند و خود برهنه باشد؛ اما تو را بپوشاند و خود زیر آفتاب باشد؛ اما تو را سایه افکند و به خاطر تو
خواب را بر خود
حرام کند و از گرما و سرما نگاهت دارد، تا تو را داشته باشد و از دست ندهد. بنابراین تو جز با کمک و توفیق الهی، از پس
قدردانی او برنمیآیی».
و در جای دیگر حق پدر را اینگونه بیان میدارد:
«اما حق پدرت، این است که بدانی او اصل و ریشه توست؛ زیرا اگر او نبود، تو هم نبودی، پس هر خصلت خوشآیندی که در خود دیدی بدان که منشأ و ریشه آن
نعمت در وجود پدرت است. بنابراین خدای را بِستای و برای آن نعمت از پدرت سپاسگزار باش».
حقی که پدر و مادر بر گردن فرزندان دارند به هیچ وجه برای فرزندان قابل ادا کردن نیست؛ زیرا حقوق والدین بسیار بیشتر از آن حدی است که توسط فرزندان قابل ادا کردن باشد، به همین خاطر در
روایات متعدد داریم که چون نمیتوانید حقوق والدین را ادا کنید، به همین خاطر
احسان و
نیکی به والدین کنید.
حقوق پدر و مادر آنقدر عظیم است که در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) آمده است که: «کمترین
بیاحترامی به پدر و مادر «افّ» گفتن است و اگر خداوند عزوجل چیزی کمتر از آن سراغ داشت، بیگمان از آن نهی میکرد».
پس پدر و مادر برای فرزند آنقدر زحمت میکشند که شایستگی بیشترین خدمات و نیکیها از طرف فرزندان را داشته باشند و این مهربانیها و نیکیها و کمکهاست که پدر و مادر را دلگرم میکند تا صاحب فرزند شوند و تمام مشکلات آنها را تحمل کنند و در موقعی که فرزندان نیاز دارند، نیازهای آنها را از هر جهت فراهم کنند؛ ولی اگر فرزندان موقعی که بزرگ شدند و
پدر و مادر به کمک و محبت آنها نیاز داشتند، فرزندان هر کدام راه خود را کشیده و بروند و بر نیازهای پدر و مادر اعتنایی نکنند و این کمتوجهی و بیمحبتی نسبت به پدر و مادر در جامعه شایع شود، در این صورت است که هیچ
زن و شوهری به خود جرئت نمیدهد که صاحب فرزند شود و او را با زحمات فراوان بزرگ کنند و موقعی که بزرگ شد، به دنبال
زندگی خودش برود و پدر و مادر را به حال خود رها کند و به نیازهای آنها اصلاً توجهی نکند. حداکثر لطفی که بکند آنها را به خانه سالمندان بفرستد. دیگر پدر و مادر انگیزه تولید نسل و تربیت آنها را نخواهد داشت؛ و اگر در جامعهای چنین روحیهای حاکم شود، به سرعت نسلها منقرض میشود و اگر بچهای هم متولد شود، بیپدر و مادر خواهد ماند و نتیجه و عاقبت چنین فرزندی که بدون مهر مادری و
محبت پدری رشد کرده باشد، روشن است.چون طبق نتایج خود جامعهشناسان غربی، اکثر جرم و جنایت و فحشاها را این فرزندان بیهویت انجام میدهند؛ و اگر جامعهای به چنین مسئلهای مبتلا شود، هیچ قانون یا سنتی قادر نخواهد بود دیگر نهاد
خانواده را مستحکم کرده، جامعه را از بدبختیها نجات دهد.
در روایتی از
امام رضا (علیهالسلام) داریم:
خداوند نافرمانی پدر و مادر را از این جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طاعت خداوند عزوجل و بیاحترامی به پدر و مادر و ناسپاسی
نعمت و از بین رفتن
شکر و سپاسگزاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود؛ زیرا نافرمانی والدین سبب میگردد که به پدر و مادر احترام گذاشته نشود،
حق و حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بیرغبت شوند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن فرزند از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها سازند».
۱. اخلاق در قرآن، جلد ۳، ناشر، مؤسسه امام خمینی، چ۱، ۱۳۷۸ش.
۲. نقش پدر در تربیت، علی قائمی، انتشارات امیری، چ۶، ۱۳۷۵ش.
۳. نقش مادر در تربیت، علی قائمی، انتشارات امیری چ۱۲، ۱۳۷۷ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «فلسفه نیکی به پدر و مادر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۲۱.