علت ناسپاسی انسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کفر ورزیدن، ملهم بودن به
خیر و
شر .
پرسش: همه میدانیم که در کار
خدا نقص و خللی نیست، به همه یک جور خوبی و بدی را الهام کرده است، پس چرا بیشتر
انسانها کافر و ناسپاسند؟
پاسخ: عشق به
هوای نفس و
محبت دنیا به عنوان هدف غایی، سبب محجوب شدن
عقل و
فطرت و ریشهی همه خطاها و
گناهان میگردد.
آری،
خداوند متعال در
قرآن کریم، با یازده قسم تأکید مینماید که خوبی و بدی هر کس را به خودش الهام میکنم: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا • فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»؛
سوگند به
نَفْس و آن کس که آن را درست کرد • پس بدکاری و
پرهیزگاریاش را به وی الهام کرد.
اما این که خداوند کریم و منان
نعمات را اعطا مینماید، دلیل نمیشود که همگان حتماً از آنها متنعم گردند. نعمات الهی گنجهایی هستند برای غنای
انسان فقیر؛ اما این که چه کسی سراغ گنج برود و چه کسی نرود، با خود آنهاست، لذا در ادامه آیات فوق فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا • وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»؛
که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد • و بیتردید محروم و زیانکار (و ناامید) شد کسی که آن را به پلیدیها بیالود.
انسان مثل
ملائک یا حیوانات، موجود تک بُعدی نیست.
روح دارد، جسم نیز دارد. عقل و
فطرت دارد، نفس (حیوانی که لازمه
حیات دنیوی است) نیز دارد. در اموری
جبر بر او حاکم است، در اموری نیز اختیار دارد.
فقیر و نادار است، اما استعداد غنا تا مظهریت تام
اسمای الهی را نیز دارد.
از این رو، خداوند متعال و حکیم، به او «عقل و فطرت» داده، «
شهوت و
غضب » نیز داده است.
فکر ،
منطق ،
اراده و اختیار داده، و
پیامبر ، کتاب و امام نیز داده است و در نهایت اختیار و انتخاب با خود اوست. لذا فرمود چون راه هدایت از گمراهی روشن است، پس او را به اعتقادات مجبور نساختم و در این که به سراغ طغیان و
طاغوت رود و یا به الله جلّ جلاله
ایمان بیاورد مختار است.
«لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»؛
در (اصول اعتقادات)
دین اکراه نیست ( زیرا اذعان و باورهای باطنی اکراهپذیر نیست بلکه تابع دلیل و برهان است، و...) بیتردید راه هدایت از گمراهی (به واسطه این
قرآن و عقل) روشن شده است، پس هر که به طغیانگر
کفر ورزد و به خدا
ایمان آورد حقّا که به دستگیره محکم چنگ زده که گسستن ندارد، و خداوند شنوا و داناست.
انسان ذاتاً فقیر و فطرتاً عاشق
کمال است، اما در شناخت مصادیق کمال خطا میکند. در هر حال چون فقیر و عاشق کمال است، برای خود «هدف» تعیین میکند و سپس عاشق هدف خود میگردد و پس از آن به سوی محبوب حرکت میکند و باید و نبایدهای رسیدن به آن محبوب را نصب العین و برنامهی راه زندگی قرار میدهد.
آنان که هدفشان
دنیا باشد، تمام توجهشان به دنیا میشود، دنیا را هدف میگیرند و به آن عشق میورزند. همین امر سبب
غفلت از مبدأ و
معاد میشود و
دنیاگراییشان سبب پرده افتادن بر عقل و فطرتشان میگردد و خیر خود را تشخیص نمیدهند. چرا که حیات دنیوی، حیات جسمی و بدنی، یک حیات صرفاً حیوانی است (کالانعام)، و حیوان عقل و فطرت ندارد.
پس، ریشهی اصلیِ بیتوجهی و بالبتع بیبهره ماندن از گنج «عقل، فطرت و
وحی »، همان
محبت به دنیا و جایگزین نمودن آن به جای محبت الله جل جلاله است. ریشه، همان قرار دادن الههای (اهداف) کاذب، به جای الله جل جلاله میباشد. ریشه در کوتاهنگری و لذتخواهی ظاهری و فوری است. لذا فرمود:«إِنَّ هَؤُلَاء یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا»؛
مسلماً اینان این دنیای زودرس را دوست دارند و روزی گرانبار (
قیامت ) را پشت سر مینهند (فراموش میکنند).
و فرمود:«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ»؛
و برخی از مردم به جای خدا همتایانی (از
بتها ، ستارگان و
اجنّه ... گرفته تا ایسمها) برمیگزینند که آنها را چنان که باید خدا را دوست داشت دوست میدارند، ولی کسانی که
ایمان آوردهاند محبتشان به خداوند بیشتر است (از محبت آنها به معبوداتشان). و اگر کسانی که
ستم کردهاند آن هنگام که عذاب (
آخرت ) را مشاهده میکنند ببینند که قدرت و نیرو همه از آن خداست و خدا سخت کیفر است (به شدت پشیمان خواهند شد).
پس، عشق به
هوای نفس و محبت
دنیا به عنوان هدف غایی، سبب محجوب شدن عقل و فطرت و ریشهی همه خطاها و
گناهان میگردد، لذا
پیامبر عظیم الشأن صلوات الله علیه و آله فرمود:«حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَةٍ»؛
محبت دنیا ریشه همه خطاها (گناهان) است.
سایت پاسخگویی به سوالات و شبهات.