صفت ظاهر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ظاهر، باطن، صفات خداوند، قرآن و حدیث.
پرسش: چه توضیحی در مورد ظاهر و باطن (صفات خداوند) در لغت،
قرآن و
حدیث آمده است؟
صفت «ظاهر»،
اسم فاعل از مادّه «ظهر» است که بر نیرومندی و آشکار شدن دلالت دارد و هنگامی بهکار میرود که چیزی هویدا گردد. ظُهر و ظَهیره نیز، از همین رو نامگذاری شدهاند و آشکارترین و روشنترین وقت روزند و اصل در آن، ظَهر (پشت) انسان است که بر خلاف بطن (شکم) است و آشکاری و نیرومندی را نشان میدهد.
و «باطن»، اسم فاعل از مادّه «بطن» است که بر خلاف آشکار شدن و هویدا گشتن است. باطن هر چیز، یعنیاندرون آن، بر خلاف ظاهر (بیرون) آن.
در قرآن کریم، ظاهر و باطن، هر کدام، یک بار وارده شدهاند: «اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن و او به همه چیز، داناست».
و در احادیث، گاه از ظهور
خدای متعال، معنای تسلّط و چیرگی و غلبه او بر آفریدهها برداشت میشود و گاه دیگر، معنای آشکار بودن او بر قوای ادراکی انسان، از ره گذر آثار و نشانههای
تدبیر. این دو معنا، با مفهوم نیرومندی و بروز (آشکار شدن) سازگارند که در لغت، برای واژه «ظهر» یاد شده است.
امّا درباره «باطن بودن خدا»، بخشی از احادیث، گویای آن هستند که مراد از آن،
علم خدا به بواطن امور است و گروهی از آنها این صفت را به ناتوانیِاندیشه انسانی از احاطه به ذات الهی، تفسیر کردهاند.
پرسشی که درباره این دو صفت ممکن است مطرح شود، آن است که چگونه این دو صفت متضاد، همزمان بر خدا اطلاق میشوند؟
امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در پاسخ این پرسش، چنین مضمونی میفرماید: «حیثیت ظهور، غیر از حیثیت بطون است و خدای سبحان از حیث افعالش، بر خردها ظاهر (آشکار) است؛ امّا از حیث ذاتش، از آنها باطن (پوشیده) است و آدمی نمیتواند با قوای ادراکیِ خود، بر ذات الهی احاطه یابد».
برخی احادیث، به معانی نادرست دو صفت ظهور و بطون نیز اشاره کردهاند. برای نمونه، ظهور خدا به معنای امکان رؤیت حسّی خدا نیست، چنان که او در برابر چیزی قرار نمیگیرد. باطن بودن خدا نیز به معنای لطافت و دخول در چیزی و پنهان شدن در آن نیست.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «صفت ظاهر» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱۰.