سیّد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سادات،
پیامبر صلیاللهعلیهوآله،
سید،
ذریه.
پرسش: آیا همه سادات مکرم ذریه
رسول گرامی اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هستند؟
پاسخ:
سید در لغت بهمعنای آقا و سرور است.
ولی در اصطلاح به اولاد و ذریه پیامبر اطلاق میشود.
تمام ذریه پیامبر از
صلب علی ـ علیهالسلام ـ و از فرزندان
فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ میباشند.
سایر نزدیکان و عموزادگان پیامبر از فرزندگان جناب
عبدالمطلب در صدر اسلام از
اقارب و
خاندان پیامبر بهشمار میآمدند و در
آیه انذار از آنان به
عشیره اقربین تعبیر آورده شده است. ولی با گذشت زمان نسل آنان منقرض شده و تنها اولاد پیامبر از فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ نسب خود را حفظ کردهاند؛ البته از ابتدا به آنان ذریه پیامبر نمیگفتند.
در ضمن باید خاطرنشان کرد که
سید نامی است که در ایران به ذریه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ
اطلاق میشود.
در
ترکیه و قلمرو پیشین عثمانی به آنان
میر میگفتند.
در
عربستان لقب
شریف بیشتر گفته میشد؛ البته سید بیشتر از دو لقب میر و شریف استعمال میشد؛ بهویژه اینکه علاوه بر ایران در
عراق و
شبه قاره نیز معمول است.
هماکنون اینگونه معمول است که کسانی که سید نامیده میشوند، نسبشان به پیامبر میرسد و در این مورد اکثر سادات شجرهنامه دارند.
در
رسالههای عملیه نیز طرقی برای احراز سیادت اشخاص بیان شده است؛ از جمله شجرهنامه و اشتهار به سیادت در محلی، اینکه بگویند پدر و جد این شخص سید بودهاند. در زمانهای گذشته بیشتر از این عصر در مورد
نسب سادات سختگیری میشد.
برای سرپرستی سادات در هر شهری نهادی بود به نام
نقابت سادات.
به مسئول این نهاد
نقیب السادات میگفتند
و در کل سرزمینهای ؟؟؟ هنگامی که حکومت مرکزی
خلافت بغداد قدرت داشت، شخصی
ریاست و سرپرستی کل
نقیبان را بر عهده داشت که به او نقیب النقبار میگفتند
كه در برههای از قرن چهارم پدر سيدمرتضی و سيدرضی كار را بر عهده داشتند.
اين روش نيز از
سیره پیامبر در اداره اتخاذ شده بود كه پيامبر در اولين برخوردهایی كه با
انصار داشتند و انصار آن حضرت را بهعنوان حاكم برای خود انتخاب كردند، از آنان خواست كه به تعداد نقبای
بنیاسرائیل كه دوازده نفر بودند، دوازده نقيب از ميان خود برگزينند كه اين اتفاق در عقبه ثانيه پيش از هجرت پيامبر در
مدینه منوره رخ داد. از اين
رسول خدا برای ارتباط با
قبایل و اداره آنان بهويژه در جنگها از وجود نقيبانی كه در ميان آنها برمیگزيد استفاده میكرد. كه بعدها قبايل و گروههای مثل انصار و
بنیهاشم كه جنبه مذهبی داشتند از نقيب استفاده میكرد.
اما علت اينكه در ميان سادات نياز به كسانی بود كه نسب آنان را خوب بداند و سيد را از غير سيد تشخيص دهد، اين بود كه سادات علاوه بر جايگاه اجتماعی كه داشتند و بهعنوان اولاد و ذريه پيامبر در ميان مردم از احترام زيادی برخوردار بودند، حتی از لحاظ سياسی پيوسته مردم آنان را
صاحب اصلی خلافت میدانستند و اين مطلب باعث تجمع مردم اطراف آنان و بروز قيامهایی عليه
دولت و دستگاه خلافت میشد. علاوه بر اينها بار اقتصادی و مذهبی داشت؛ بدين نحو كه زكات برای سادات حرام بود و نصف
خمس بايد به سادات
فقیر پرداخت میشد؛ ازاينرو بايد معلوم میشد كه به چه كسانی میتوان خمس داد. اگرچه در اين مورد سادات منحصر به اولاد
پیامبر نيستند و تمام بنیهاشم را شامل میشوند.
لذا در كتابهای فقهی كه سه سهم از خمس كه به
یتیمان،
مسکینان و ابنا السبيل از سادات میرسد، به كسانی معنا كردهاند كه از سوی پدر به هاشم جد پيامبر و فرزندش مطلب منتهی میشوند. بنابراين معنای تمام اولاد جناب
عبدالمطلب اعم از اولاد
عباس، حارث، زبير... حتی اولاد
ابولهب و اولاد ساير فرزندان جناب
ابوطالب داخل میشوند و بعد در طول
تاریخ بهويژه بعد از به حكومت رسيدن
بنیعباس تنها اولاد علی ـ عليهالسلام ـ بهعنوان ذريه پيامبر مطرح بودند. و اكنون نيز بدين تحولات كسانی را سيد میگويند كه سلسله نسبشان به
حضرت علی ـ عليهالسلام ـ برسد.
برای آگاهی بيشتر در اين مورد مطالعه كتاب تاريخ مذهبی قم آقای فقيهی توصيه میشود.
سایت اندیشه قم.