سهم ارث زن و فرزندان و نوشتن وصیتنامه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: سهم ارث، زن، فرزندان، متوفا، وصیتنامه.
پرسش: سهم ارث زن و فرزندان متوفا چه مقدار است؟ وصیتنامه باید چگونه باشد تا مورد قبول دادگاه قرار گیرد؟
پاسخ:
در مسئله
ارث هر یک از نزدیکان متوفا طبقهبندی میشوند و تا طبقه اول باشد، به طبقات بعدی ارث نمیرسد. در این میان همسر (زن و شوهر) جزء طبقات نیستند و در هر صورت از همدیگر ارث میبرند که به شرح ذیل است:
هر یک از زوج و زوجه دارای دو نصیب هستند که نصیب زوجه از زوج خود بدین قرار است:
در صورتی که زوج بمیرد و از خود اولادی باقی نگذارد، سهم زوجه از
اموال زوج ربع (یکچهارم) است.
در صورتی که زوج بمیرد و از خود اولادی باقی بگذارد، سهم زوجه از اموال زوج ثُمن (یکهشتم) است.
بنابراین اولاد به عنوان حاجب (مانع) قرار میگیرند که زوجه از نصیب اعلی محروم شده و تنها مستحق نصیب پایین میشود.
در صورت فوت زوج درحالیکه هیچ خویشاوند نسبی ـ اعم از فرزند و
پدر و مادر عمه و عمو و خاله و دایی ـ نداشته باشد، زوجه تنها ربع از ترکه و اموال میت را که نصیب معینه اوست، به فرض میبرد و بقیه اموال میت (یعنی سهچهارم مابقی) مانند ترکه بلاوارث به خزانه دولت داده میشود. قانون مدنی در این باره میگوید:
«در صورت نبودن هیچ
وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را میبرد، لیکن زن فقط نصیب خود را، و بقیه ترکه شوهر در
حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود».
اگرچه ماده ۸۶۶ قانون مدنی موارد مصرف آن را مشخص نکرده و تنها
ولایت آن را به حاکم داده، اما
قانون امور حسبی در فصل هشتم در ترکه متوفای بلاوارث بیان میدارد که «اگر از
تاریخ تحریر ترکه تا ده سال، وارث متوفا معلوم شود، ترکه به او داده میشود و پس از گذشتن مدت نامبرده، ترکه به خزانه دولت تسلیم میشود ...».
آنچه گذشت مربوط به صورتی است که متوفا دارای زوجه واحده باشد، اما به دستور قانون مدنی «در صورت
تعدد زوجات، ربع یا ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد، بین همه آنها بالسویه تقسیم میشود».
در این باره به موارد زیر اشاره میکنیم:
درصورتیکه وارث میت تنها یک پسر یا یک دختر باشد، در این صورت طبق ماده ۹۰۷ قانون مدنی «... اگر فرزند منحصر به یکی باشد ـ خواه پسر، خواه دختر ـ تمام ترکه به او میرسد».
درصورتیکه
ورثه متوفا منحصر در اولاد متعدد باشد، دو فرض دارد:
در این صورت طبق دستور بند دوم ماده ۹۰۷ قانون مدنی، ترکه بین آنها به طور مساوی تقسیم میشود «... اگر اولاد متعدد باشند، ولی تمام پسر یا تمام دختر، ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود».
درصورتیکه ورثه
میت اولاد متعدد باشد که بعضی از آنها پسر و بعضی دختر باشند، سهم هر پسر دو برابر سهم دختر از ترکه خواهد بود.
اولاد و اولاد اولاد (نوه) ـ اعم از مؤنث و مذکر ـ در طبقه اول قرار دارند، اگرچه همه در یک ردیف نبوده و دارای درجاتی هستند و به این ترتیب که اولاد بلافصل متوفا در درجه اول و اولاد اولاد (نوه) در درجه دوم و اولاد نوه در درجه سوم و اولاد نبیره در درجه چهارم قرار دارند و هر درجه مقدم، درجه مؤخر را از
ارث محروم میکند.
زوجه با هر یک از طبقات سهگانه ارث که همراه باشد، در ترکه شریک خواهد بود و سهمالارث خود را طبق آنچه قبلاً گفته شد خواهد برد
و پس از پرداخت سهم زوجه یا زوجات ـ طبق آنچه قبلاً گفته شد ـ نوبت به تقسیم مابقی ترکه بین فرزند یا فرزندان متوفا ـ طبق آنچه گذشت ـ خواهد رسید.
و اما درباره طریقه وصیت کردن باید گفت که طرز وصیت در حالات مختلفه که موصی دارد فرق میکند؛ زیرا موصی در حالت عادی وصیت میکند که خود باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشد و گاهی نیز موصی در شرایط غیر عادی اقدام به وصیت میکند که به شرح زیر خواهد بود.
گاهی موصی در شرایطی قرار دارد که قادر به تنظیم
سند است و امکان تهیه وسایل تنظیم سند برای او وجود دارد که باید به صورت مکتوب تنظیم شود: قانون امور حسبی در این باره میگوید: «
وصیتنامه اعم از اینکه راجع باشد به وصیت عهدی یا تملیکی منقول یا غیر منقول ممکن است به طور رسمی یا خودنوشت و یا سرّی تنظیم شود:
وصیتنامهای که در یکی از دفاتر اسناد رسمی طبق مقررات مربوطه تنظیم و ثبت میشود.
وصیت نامهای که موصی به خط خود آن را مینویسد که قانون امور حسبی در این زمینه میگوید: «وصیتنامه خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و دارای
تاریخ ، روز، ماه و سال به خط موصی بوده و به امضا او رسیده باشد».
در این زمینه هم فرقی بین نوع خط نمیکند که فارسی یا
عربی یا لاتینی یا ... باشد.
وصیتنامهای که طبق مقررات مربوط به تودیع اسناد،
امانت گذارده شده باشد.
به دستور ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی: «در موارد فوقالعاده از قبیل
جنگ یا خطر مرگ فوری و امراض ساریه و مسافرت در
دریا که مراوده نوعاً مقطوع و به این جهت موصی نمیتواند به یکی از طرق مذکور (رسمی، خودنوشت و سری)
وصیت کند، ممکن است، وصیت به طریقی که در موارد بعد ذکر میشود، واقع شود».
پس افراد نظامی و کسانی که نظامی نیستند، ولی به خدمترسانی به نظامیان مشغولاند (مانند پرستاران) میتوانند نزد یک افسر یا همردیف او با حضور دو گواه، وصیت خود را به طور شفاهی اظهار نمایند.همینطور افرادی که خوف خطر مرگ فوری یا امراض مسریه یا اقدام به مسافرت در دریا نمودهاند، میتوانند وصیت خود را با حضور دو گواه به طور شفاهی بیان کنند.
به دستور ماده ۲۹۰ قانون امور حسبی کسانی که اقدام به وصیتنامه غیر عادی نمودهاند، باید بعد از گذشت یک ماه از رفع وضعیت فوقالعاده و رسیدن به محلی که امکان وصیت کتبی (رسمی، خودنوشت و سری) وجود داشته باشد، به یکی از طرق مذکور در ماده ۲۷۶ قانون امور حسبی وصیت کنند و از آن موقع به بعد وصیت غیر عادی آنها از اعتبار ساقط خواهد شد.
بنابراین چنانچه موصی (وصیتکننده) قبل از انقضای یک ماه از تاریخ برطرف شدن مانعی که سبب جلوگیری از وصیت عادی شده است بمیرد، وصیت غیر عادی به اعتبار خود باقی خواهد ماند؛ ولی چنانچه موصی پس از انقضای مدت مزبور بمیرد و وصیت خود را به صورت عادی تبدیل ننموده باشد، آن وصیت از درجه اعتبار ساقط میشود. همچنین قانون امور حسبی میگوید: «هر وصیتی که به ترتیب مذکور در این فصل واقع نشده باشد. در مراجع رسمی پذیرفته نیست، مگر اینکه اشخاص ذینفع در ترکه، به صحت وصیت اقرار نمایند».
بنابراین چنانچه وصیتنامهای از طرف ذینفع در دادگاه ابراز شود که یکی از شرایط لازمه سند رسمی، خودنوشت یا سری را نداشته باشد یا وصیت غیر عادی پس از مدت مقرر تجدید نشود، اعتبار قانونی ندارد، مگر اینکه اشخاصی که از وجود وصیت متضرر میشوند، به صحت آن اقرار نمایند که در این صورت وصیت مزبور معتبر خواهد بود.
۱. حقوق مدنی، سید حسن امامی، ج۳، کتابفروشی اسلامیه، چ۷، ۱۳۷۱ش.
۲. قانون مدنی.
۳. قانون امور حسبی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سهم ارث زن و فرزندان و نوشتن وصیتنامه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۱/۱۳. رده:ارث زن]]