• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رحمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: رحمان، رحیم، صفات خدا.

پرسش: رحمان و رحیم در لغت، قرآن و حدیث به چه معناست؟و چرا در بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِاز لفظ رحمن و رحیم استفاده شده، و از صفات دیگر استفاده نکرده است؟



صفت «رحمان (رحمت‌گر)» بر وزن فعلان و «رحیم (مهربان)» بر وزن فعیل، هر دو، ساخت مبالغه از مادّه «رحم»‌اند که دلالت بر رقّت و مهربانی و رأفت دارد، و با وجود آن که دو ساختِ فَعلان و فعیل از ساخت‌های مبالغه‌اند، امّا فعلان، مبالغه بیشتری نسبت به فعیل دارد. بر‌این‌پایه، دلالت «رحمان» بر رحمت، قوی‌تر از دلالت «رحیم» است.


قرآن کریم، صفت «رحیم» را در کنار صفت «غفور»، ۷۱ بار، و با «عزیز»، سیزده بار و با «توّاب»، نه بار و با «رئوف» نیز نه بار و با «رحمان»، پنج بار (افزون بر ورود هر دو در «بسمله» در ۱۱۴ موضع) و با هر یک از «ودود» و «ربّ» و «بَرّ»، یک بار یاد کرده است. تعبیر «به شما مهربان است» دو بار، و «به مؤمنان مهربان است» یک بار در قرآن آمده است و رحمت، در جاهای بسیاری از قرآن کریم، به خدا (عز‌و‌جل) نسبت داده شده است. صفت «رحمان (رحمت‌گر)» در برخی احادیث، بر رحمت فراگیر خدا برای تمامیِ آفریدگان دلالت دارد؛ امّا صفت «رحیم (مهربان)» بر رحمت ویژه خدا دلالت دارد که تنها مؤمنان را در بر می‌گیرد: «رحمت‌گر است به تمامیِ آفریدگانش و مهربان است، تنها به مؤمنان». تفسیرهای دیگری نیز در احادیث، برای نام‌های «رحمان» و «رحیم» وارد شده است. نکته مهم در باب رحمت خدا، این است که رحمت، گاه درباره رقّت و مهربانی به‌کار می‌رود و گاه دیگر درباره اثر رقّت (مانند: آمرزش). از آن‌جا که رقّت، دلالت بر دگرگونی و انفعال دارد و از اوصاف آفریدگانِ ناقص به‌شمار می‌آید و به ذات الهی راه ندارد، بنا‌بر‌این، هر‌گاه رحمت برای خدا به‌کار می‌رود، افعالی مانند آمرزش و پاداش‌دادن به بندگان و روزی رساندن به ایشان، از آن اراده می‌شود که از آثار رقّت و رافت هستند.


صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند است که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر و... می‌باشد و همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره‌مندند.


صفت «رحیم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع و صالح و فرمان‌بردار است.


تفاوت‌هایی بین رحمان با رحیم وجود دارد:

۵.۱ - اول

صفت «رحمان» در همه جای قرآن به‌صورت مطلق بیان شده است که نشانه عمومیت است؛ درحالی‌که صفت «رحیم» گاهی به‌صورت مقید ذکر شده، که دلیل بر خصوصیت آن است؛ مانند: «و کان بالمؤمنین رحیماً»؛ و گاهی هم به‌صورت مطلق آمده، مانند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

۵.۱.۱ - حدیثی از امام صادق

در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده که فرمود: «و الله اله کل شیء الرحمان بجمیع خلقه، الرحیم بالمؤمنین خاصه؛ خداوند معبود همه چیز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان و نسبت به خصوص مؤمنان رحیم است.»

۵.۲ - دوم

علاوه بر آن، رحمان را صیغه مبالغه دانسته‌اند که خود دلیل دیگری بر عمومیت رحمان است؛ و «رحیم» را صفت مشبهه که نشانه ثبات و دوام است که ویژه مؤمنان است.

۵.۳ - سوم

هم‌چنین رحمان از اسما مختص به خداوند است، و در مورد غیر او به‌کار نمی‌رود؛ در‌حالی‌که رحیم هم برای خدا و هم برای غیر خدا به‌کار می‌رود.

۵.۱.۱ - حدیثی از امام صادق

امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «الرحمان اسم خاص بصفة عام و الرحیم اسم عام بصفة خاصة؛ رحمان اسم خاص است، اما صفت عام دارد؛ ولی رحیم، اسم عام است به صفت خاص».


با این مقدمه می‌توان گفت: در آغاز همه کار لازم است از صفتی استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتو افکن است، همه موجودات را فرا گرفته، و گرفتاران را در لحظات بحرانی نجات بخشیده است:
«و رحمتی وسعت کل شیء؛ رحمت من همه چیز را فرا گرفته است.»
«ربنا وسعت کل شیء رحمة؛ خدایا! رحمت خود را بر همه چیز گسترده‌ای.»


و پیامبران نیز برای نجات خود از چنگال حوادث به دامن رحمت خدا چنگ می‌زدند.

۷.۱ - نمونه

قوم حضرت موسی (علیه‌السلام) برای نجات از چنگال فرعونیان می‌گویند:
«و نجنا برحمتک»؛ خدایا! ما را به رحمت خود رهایی بخش.»


بنابراین در مورد آغاز کارها به هنگامی که می‌خواهیم به نام خداوند شروع کنیم، باید دست به دامن واسعه او بزنیم؛ هم رحمت عام و هم رحمت خاصش. لذا بسم الله با صفت رحمان و رحیم مزین شده است.
آیا برای پیشرفت در کارها و پیروزی بر مشکلات صفتی مناسب‌تر از این صفات می‌باشد؟ لذا این دو صفت نسبت به دیگر صفات خداوند دارای عمومیت و شمول بیش‌تری هستند.


۱. پرتوی از قرآن، محمود طالقانی، ج ۱، ص ۲۳.
۲. تفسیر حمد، امام خمینی (ره).
۳. التبیان، فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی، ج ۱، ص ۲۴.


۱. احزاب (۳۳)، آیه ۴۳.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۱، ص۲۳، قم، انتشارات اسراء، ذیل سوره حمد، به نقل از کافی، و توحید صدوق    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۵۴، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۰۶ ه ق.    
۴. اعراف (۷)، آیه ۱۵۶.    
۵. مؤمن (۴۰)، آیه ۷.    
۶. یونس (۱۰)، آیه ۸۶.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۰ ۲۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.    



سایت اندیشه قم.    
حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «رحمان» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۷.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار