• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راه‌های درمان وسواس بی‌اختیاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: وسواس، وسواس‌ فکری، اضطراب، وسواس بی‌اختیاری.

پرسش: از بُعد آموزش‌های روان‌شناختی، راه‌های مقابله و معالجه وسواس‌های فکری که ریشه در اضطراب دارد و غیر اختیاری است، چیست؟

پاسخ: در درمان وسواسِ بی‌اختیاری، می‌توان از این روش‌ها نام برد: ۱. روش روان ‌تحلیل‌گری؛ ۲. رفتار درمان‌گری؛ ۳. روش ‌شناختی ـ رفتاری؛ ۴. دارو درمان‌گری.




«وسواس» همان‌گونه که از نامش پیداست، نوع خاصی از اختلالات بالینی است که ویژگی بارز آن وسوسه‌انگیزی و حالت وسواسی داشتن است. روان‌شناسان، وسواس را یکی از اختلالات شایع ذکر کرده‌اند.
[۱] قائمی امیری، علی، وسواس، ص۱۲-۱۴، انتشارات امیری، چاپ سوم، ۱۳۷۰ ش.
افرادی که بیش از ‌اندازه به وسواس مبتلا هستند، به‌گونه‌ای که کنش‌وری و رفتارهای اجتماعی آنان تحت تأثیر قرار گرفته باشد، از نظر روان‌شناسان و روان‌پزشکان، بیمار تلقی می‌شود.
[۲] جاناتان کریسون، وسواس، ص۹-۱۷، ترجمه: امیرهوشنگ مهریار، چاپ اول، ۱۳۷۳ ش.

بیمار نسبت به اختلال خود هشیار است و آن را تحمیل‌شده و مرضی می‌پندارد؛ یعنی در واقع اختلال را نمی‌پذیرد؛ بلکه آن را تحمل می‌کند.
[۳] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگ‌سالی، ج۱، ص۱۴۷، انتشارات سمت، ۱۳۷۶ ش.
با توجه به ضوابط DSMIV (راهنمای تشخیصی انجمن روان‌پزشکی آمریکا) تنها زمانی می‌توان به تشخیص اختلال وسواس بی‌اختیاری مبادرت کرد که وسواس‌ها یا رفتارهای بی‌اختیار، جنبه افراطی نامعقول، اجباری و نامتناسب داشته باشد.


از آن‌جا که بیماران وسواسی (همانند بیمارانی که از دیگر اختلال‌های اضطرابی رنج می‌برند)، دارای مشکلات دیگری نیز هستند، نمی‌توان قبل از بررسی دقیق آسیب‌شناختی و بررسی زمینه‌ها و علل وسواس ـ بی‌اختیاری به درمانگری وسواس‌ها اقدام نمود. بنابراین مراجعه به روان‌شناس یا روان‌پزشک متخصص و تهیه شرح‌ حال و سابقه خانوادگی بیمار لازم و ضروری است و انتخاب روش مناسب با توجه به معیارها و اطلاعاتی که از مصاحبه با بیمار و اطرافیان به دست می‌آید، امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما در حد نظری و جهت آشنایی با روش‌های درمان وسواس می‌توان موارد زیر را یادآوری کرد:

۲.۱ - روش روان تحلیل‌گری

از نظر روان تحلیل‌گری وسواس ـ بی‌اختیاری ناشی از کشاننده‌های ناهشیار تهدیدآمیزی است که بیمار به منظور غلبه بر آن معمولاً از مکانیزم‌های دفاعی متفاوت استفاده می‌کند. بر این اساس شیوه‌ای که روان تحلیل‌گری سنتی برای درمان این بیماران پیشنهاد می‌کند، هشیار ساختن آنان نسبت به تعارض‌های ناهشیار و باز سازمان‌دهی موقعیت‌هایی است که در گذشته برای فرد پیش آمده و چنین تعارض‌هایی در چهارچوب آن‌ها شکل گرفته است.
[۴] بایر، لی، غلبه بر وسواس، ص۵۱-۵۷، فصل دوم، ترجمه: مسعود محمدی و همکاران، انتشارات رشد، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.


۲.۲ - رفتار درمان‌گری

از نظر رفتار درمان‌گری، اضطراب، تحریک‌پذیری و اجتناب از موقعیت‌های اضطرابی باعث اختلال وسواس در فرد می‌شود. بنابراین بهترین روش این است که فرد را با موقعیت‌های اضطراب‌آور مواجه سازیم. این مواجهه می‌تواند در سطح واقعیت یا خیال باشد؛ مثلاً فردی را که مبتلا به وسواس شست‌وشوست، در معرض چیزهای آلوده قرار می‌دهیم، یا از وی می‌خواهیم که به تجسم چنین موقعیت‌هایی بپردازد؛ مثلاً تصور کند که همه لباس‌اش خونی شده است. هدف اصلی این روش، حذف واکنش و ایجاد مانع در بروز واکنش‌های اجتنابی معمول است تا امکان خاموشی آن‌ها فراهم شود و فرد از آلوده شدن به خون اضطرابی نداشته باشد.
[۵] بایر، لی، غلبه بر وسواس، ص۷۰-۷۹، ترجمه مسعود محمدی، انتشارات رشد، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.


۲.۳ - روش ‌شناختی ـ رفتاری

از آن‌جا که وسواس فکری نمی‌تواند مورد مشاهده مستقیم درمانگر واقع شود، باید در حیطه شناختی به درمان آن پرداخت و سپس در مرحله رفتار، نتایج آن را مشاهده کرد. این روش مؤثرتر از روش رفتاری صرف است.

۲.۳.۱ - آموزش عادت‌دهی

یکی از الگوهای درمان شناختی ـ رفتاری، روش «آموزش عادت‌دهی» است. درمانگر کوشش می‌کند تا بیمار افکار وسواسی خود را به صورت مکرر به یاد آورد و سپس آن را به مدت طولانی حفظ کند. مواجهه گسترده با چنین افکاری باعث می‌شود که معنای تهدیدآمیز آن‌ها کاهش یابد.

۲.۳.۲ - گوش دادن به صدای ضبط‌شده‌ خود

الگوی دیگر در درمان شناختی ـ رفتاری آن است که از بیمار خواسته می‌شود تا در طول روز دو بار و هر بار بیش از یک ساعت به صدای ضبط‌شده‌ای خود که افکار وسواسی‌اش را دائماً تکرار می‌کند. گوش دهد. این روش، یکی از مؤثرترین و کارآمدترین روش در درمان وسواس ـ بی‌اختیاری شناخته شده است.

۲.۴ - دارو درمان‌گری

تحقیقات مختلف نشان داده‌اند که مصرف داروهایی از قبیل فلوگزتین به بهبود ۵۰ تا ۸۰ درصد موارد وسواس ـ بی‌اختیاری انجامیده است. روان‌پزشکان اظهار نموده‌اند که گرچه وسواس با مصرف داروهایی مانند کلومی پرامین و فلوگزتین، کاملاً از بین نمی‌رود، اما برحسب مورد در خلال هشت هفته مصرف دارو، تقریباً با ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش اختلال مواجه می‌شویم. بنابراین در حال حاضر کلومی پرامین و فلوگزتین را می‌توان به منزله مؤثرترین داروی درمان اختلال‌های وسواس فکری تلقی کرد.
[۶] دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگ‌سالی، ج۱، ص۱۷۶، انتشارات سمت، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.


۲.۴.۱ - بیان یک نکته

باید این نکته خاطرنشان شود که دارودرمانگری به‌تنهایی نمی‌تواند همه نشانه‌های بیماری را از بین ببرد و در بسیاری از بیماران، به رغم بهبود نسبی معنادار، پاره‌ای از نشانه‌ها به صورت مزمن باقی می‌مانند؛ لذا روان‌درمان‌گری از ضروریات درمان وسواس فکری است.
از دیدگاه اسلام نیز مطالبی در زمینه وسواس وجود دارد، گرچه به صورت یک روش سازمان‌یافته و ساختاری ارائه نشده است، شما می‌توانید در این زمینه به کتاب: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، آذر ماه ۱۳۷۶ که از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری برگزار و دفتر نشر نوید اسلام قم آن را به چاپ رسانده است، مراجعه کنید.


۱. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، اسلام و بهداشت روان، دفتر نشر معارف، چ اول، ۱۳۸۲ ش.
۲. برتولور نزینی، افکار پلید، ترجمه دکتر راحله امانی، انتشارات رشد، چ اول، ۱۳۸۰ ش.
۳. دکتر لی بائر، غلبه بر وسواس، ترجمه مسعود محمدی و همکاران، انتشارات رشد، چ اول، ۱۳۸۲ ش.


۱. قائمی امیری، علی، وسواس، ص۱۲-۱۴، انتشارات امیری، چاپ سوم، ۱۳۷۰ ش.
۲. جاناتان کریسون، وسواس، ص۹-۱۷، ترجمه: امیرهوشنگ مهریار، چاپ اول، ۱۳۷۳ ش.
۳. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگ‌سالی، ج۱، ص۱۴۷، انتشارات سمت، ۱۳۷۶ ش.
۴. بایر، لی، غلبه بر وسواس، ص۵۱-۵۷، فصل دوم، ترجمه: مسعود محمدی و همکاران، انتشارات رشد، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.
۵. بایر، لی، غلبه بر وسواس، ص۷۰-۷۹، ترجمه مسعود محمدی، انتشارات رشد، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.
۶. دادستان، پریرخ، روان‌شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگ‌سالی، ج۱، ص۱۷۶، انتشارات سمت، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مبتلا نشدن به وسواس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۲۱.    



رده‌های این صفحه : مقالات ‌اندیشه قم




جعبه ابزار