درمان ترس از مرگ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: مرگ، ترس، درمان
پرسش: دلیل ترس و
درمان ترس از
مرگ در جوانان چیست؟
پاسخ: انسان همیشه از «عدم» گریزان است. اگر از
فقر می ترسد، برای این است که فقر، عدم ثروت است، و از جهل دلخوشی ندارد و از آن متنفر است، بدان جهت است که جهل، عدم علم می باشد و یا اگر مریضی را خوش ندارد، دلیلش این است که مرض، نبود سلامت است، و همین طور می بینیم که از بیابان و خانه خالی وحشت دارد؛ زیرا کسی در آن نیست. او از مرده هم می ترسد؛ چون روح ندارد.
با توجه به آن چه گذشت، علت نگرانی برخی افراد از
مرگ نیز روشن می شود؛ یعنی آن ها مرگ را نیستی می انگارند و اصولا اعتقادی به
معاد ندارند؛ بدین لحاظ دوست دارند و ترجیح می دهند که همیشه در دنیا زنده باشند.
علت ترس افراد از مرگ در چند چیز خلاصه می شود که به آنها اشاره می کنیم:
انسان همیشه از «عدم» گریزان است. اگر از
فقر می ترسد، برای این است که فقر، عدم ثروت است، و از جهل دلخوشی ندارد و از آن متنفر است، بدان جهت است که جهل، عدم علم می باشد و یا اگر مریضی را خوش ندارد، دلیلش این است که مرض، نبود سلامت است، و همین طور می بینیم که از بیابان و خانه خالی وحشت دارد؛ زیرا کسی در آن نیست. او از مرده هم می ترسد؛ چون روح ندارد.
با توجه به آن چه گذشت، علت نگرانی برخی افراد از مرگ نیز روشن می شود؛ یعنی آن ها مرگ را نیستی می انگارند و اصولا اعتقادی به معاد ندارند؛ بدین لحاظ دوست دارند و ترجیح می دهند که همیشه در دنیا زنده باشند.
دسته ای از مردم - به خلاف دسته سابق - به
مبدأ و معاد اعتقاد داشته و حتی مسلمان هم هستند؛ ولی آن قدر پرونده اعمال خود را سیاه و تاریک میبینند، که شکنجههای طاقتفرسا و مجازاتهای دردناک بعد از مرگ را گویا با چشم خود مشاهده میکنند و یا لااقل چنین احتمالی را میدهند.
اینها نیز حق دارند از مرگ بترسند، زیرا به مجرمی میمانند که از پشت میلههای زندان آزاد شده و به سوی چوبه دار میرود.
جهل به مرگ نیز، عاملی دیگر برای نگرانی است. طبیعی است کسی که
حقیقت مرگ را درک نمی کند، از آن وحشت دارد. از روایات
اهل بیت(ع) استفاده می شود که علل نگرانی بعضی از مرگ، جهل آنان به مرگ است، و گرنه اگر کسی از حقیقت مرگ آگاهی داشته باشد، دلیلی ندارد که از آن بهراسد.
با فرا رسیدن مرگ، انسان به عالمی به نام
برزخ وارد می شود که هیچ گونه سنخیتی با جهان ماده ندارد. در آن جا باید پاسخگوی سؤالات متعددی باشد و این خود نیز ترسی در دل او جای می دهد.
انسان نسبت به مرگ شناخت کافی پیدا کند، آن را نابودی به حساب نیاورد، بلکه آن را وسیله ارتباطی بین دنیا و آخرت و پل و گذرگاهی جهت رسیدن به جهان دیگر، بداند.
با آگاهی نسبت به
آخرت و برزخ ، و خوشی های مؤمنان در آنجا، سعادت و عزت وارستگان و نیکان در سرای دیگر دریابد که برای
زندگی جاودانه آخرت آفریده شده است نه برای زندگی زودگذر و فانی دنیا.
دنیا و بی ارزشی و فناپذیری آن را باور کند، در احوال آنها که قبل از او مرده اند بیندیشد، حتمی بودن مرگ برای تمام ابناء بشر را در نظر بیاورد و تخلف ناپذیری از این
سنت الهی را درک کند.
برای آخرت و زندگی ابدی خود توشه ای بفرستد، کارهای نیک انجام دهد، آن چه را که عذاب و عقاب در پی دارد ترک کند، در برنامه زندگی خود، آخرت و زندگی اخروی را اصل و دنیا و زندگانی مادی را فرع قرار دهد، و در حقیقت دنیا را یک مزرعه و محل کسب، و آخرت را جای برداشت محصول و استفاده از سود بداند.
اگر بیم مرگ به خاطر کمی توشه راه و
ایمان و عمل صالح است، باید خودمان را با توشه تقوا مجهز نماییم. همان گونه که
قرآن کریم سفارش می فرماید:«وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى» توشه بردارید که بدون شک بهترین توشه های راه شما تقوا می باشد.
دلبستگی های دنیوی خود را به حداقل برساند، مال و ثروت را جاودانه نداند، از اموال خود در راه خدا خرج کند، و بداند که هر چه بیشتر در راه خیر
انفاق نماید بهره بیشتر اخروی خواهد برد، در حالی که نگهداری و
ذخیره سازی مال و ثروت جز وزر و وبال، نتیجه ای برایش ندارد. او جمع آوری می کند و وارثانش از آن بهره می برند، او تلاش می کند و زحمت می کشد و دیگران بر سر سفره آماده می نشینند، اما در وقت نیاز و حاجت دستش تهی خواهد بود.
اگر به خاطر تخلفات و گناهان بسیاری است که مرتکب شده ایم، باید ضمن توبه و جبران آن، بدانیم که خداوند «
ارحم الراحمین » است و رحمت او بر غضبش پیشی دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«لو تعلمون قدر رحمة الله لاتکلتم علیها» اگر می دانستید که چقدر لطف و
رحمت خداوند بزرگ است، بر آن تکیه و اعتماد می کردید و هرگز به خود ترس راه نمی دادید.
انسان باید به این واقعیت توجه کند که مرگ یک سنت و قانون قطعی و خلل ناپذیر حاکم بر نظام آفرینش است و همه موجودات - به جز خالق یکتا - با چنین پدیدهای مواجه میشوند؛ چنان که قرآن در این باره میفرماید:«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» ؛ «هر نفس طعم مرگ را میچشد».
خود این فکر موجب تسکین میشود.
سایت:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی