• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

داشتن منزل بزرگ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:منزل، وسعت منزل، ساخت مسکن، بزرگیمنزل، اسراف، میانه روی.
پرسش :نظر اسلام در ارتباط با منازل بزرگ و مجلل چیست؟ و چگونه می‌توان مردم را در ساخت مسکن به سمت میانه‌روی سوق داد؟
پاسخ :



با دقت در سخنان و سفارش‌هایی که از پیشوایان دین اسلام در ارتباط با مسکن به ما رسیده، مشاهده می‌شود که از یک‌سو از داشتن منازل بزرگ و مجلل نهی شده و از سوی دیگر به داشتن منزل وسیع توصیه شده است. در روایاتی به وسعت و بزرگی منزل توصیه شده و حتی از افتخارات مردان به حساب آمده، تا جایی که در برخی دعاها از خداوند منزل وسیع درخواست می‌شود.
اما در برخی روایات، داشتن منزل بزرگ ناپسند شمرده شده است.
جمع‌بندی میان روایات مختلف، می‌تواند ما را به‌میانه‌روی سوق دهد.
در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مرور می‌کنیم:



۲.۱ - روایت اوال

منزل وسیع از جمله مواردی است که مورد توجّه اسلام قرار دارد. در سخنان بزرگان دین ، از سعادت مرد،‌ خانه وسیع معرفی شده است؛ چنان‌که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می‌فرماید:«مِنْ‌ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ یَتَّسِعَ مَنْزِلُهُ»؛‌ از سعادت آدمی است که خانه‌اش وسیع باشد.

۲.۲ - روایت دوم

اهمیت این موضوع به حدی است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله)‌ در یکی از دعاهایش، از خداوند متعال،‌ خانه وسیع طلب می‌کند:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبِی وَ وَسِّعْ لِی فِی دَارِی وَ بَارِکْ لِی فِی رِزْقِی؛
[۲] ابی یعلی تمیمی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، ج ۱۳، ص ۲۵۷، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۳] نسائی، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب، السنن الکبری، محقق:شلبی، حسن عبد المنعم، ج ۹، ص ۳۶، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
خدایا گناه مرا ببخش و خانه مرا وسعت بخش و روزی مرا مبارک گردان.

۲.۳ - روایت سوم

مردی از انصار در محضر پیامبر (صلی الله علیه وآله) از داشتن منزل کوچک ابراز ناراحتی نمود! پیامبر فرمود:داد بزن و از خداوند بخواه که خانه‌ات توسعه پیدا کند(یعنی با جدیت از خدا بخواه).
«شَکَا رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) أَنَّ الدُّورَ قَدِ اکْتَنَفَتْهُ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه وآله) ارْفَعْ صَوْتَکَ مَا اسْتَطَعْتَ وَ سَلِ اللَّهَ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَیْکَ»؛




۳.۱ - روایت اول

«و قد دخل علی العلاء بن زیاد الحارثی و هو من أصحابه -یعوده، فلما رأی سعة داره قال:مَا کُنْتَ تَصْنَعُ -بِسَعَةِ- بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا- -أَمَا- وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَی إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ‌ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة»؛
امام علی (علیه السلام)، هنگام عیادت علاء بن زیاد حارثی که از اصحاب او بود، و دیدن سرای بزرگ وی فرمود:خانه به این بزرگی را در این دنیا برای چه می‌خواهی، در صورتی که در آخرت بیشتر به آن نیاز داری؟
اما می‌توانی- در صورتی که بخواهی- با این سرا، سرای آخرت را نیز به دست آوری؛ یعنی در آن از مهمانان پذیرایی کنی، و به صله ارحام بپردازی، و حقوق حق ‌داران را به دست آنان برسانی که در این صورت از این خانه به خانه آخرت خواهی رسید.

۲.۲ - روایت دوم

«مَرَّ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) بِدَارِ بَعْضِ الْمَهَالِبَةِ فَقَالَ رَفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ»؛ امام حسین (علیه السلام) منزل (مجللی) را دید، فرمود گِل‌ها را بالا برد و دین خود را پایین آورد.

۲.۳ - روایت سوم

«مَنْ بَنَی فَوْقَ مَا یَسْکُنُهُ کُلِّفَ حَمْلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ هر کس ساختمانی بیش از مورد نیازش بسازد، در قیامت ، مجبورش می‌کنند تا آن‌را بر دوش خود حمل کند.

۳.۴ - روایت چهارم

«مَنْ‌ بَنَی‌ بَیْتاً رِیَاءً وَ سُمْعَةً حُمِّلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَی سَبْعِ أَرَضِینَ ثُمَّ یُطَوَّقُهُ نَاراً یوقد -تُوقَدُ- فِی عُنُقِهِ ثُمَّ یُرْمَی بِهِ فِی النَّارِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَةً قَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَی مَا یَکْفِیهِ أَوْ یَبْنِی مُبَاهَاةً»؛ هر کس برای خودنمایی یا شهرت‌طلبی خانه‌ای برای خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش می‌کشد، سپس به صورت حلقه‌ای آتشین طوق گردنش می‌شود، آن‌گاه او را با آن حال به آتش دوزخ می‌افکنند. راوی گفت:پرسیدیم:ای پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله)، چگونه برای خودنمایی یا شهرت ‌طلبی خانه می‌سازد؟! فرمود:خانه‌ای بسازد که بیش از اندازه حاجتش باشد، یا آن‌را برای فخر فروشی بنا کند.


آنچه از مجموع این روایات به دست می‌آید به شرح زیر است:

۴.۱ - نکته اول

منظور از منزل وسیع، داشتن کاخ یا خانه مجلل نیست، بلکه برخورداری از خانه‌ای است که به اندازه نیاز و کفایت باشد. البته روشن است که میزان نیاز واقعی در خانواده‌ها متفاوت است، ولی مهم این است که خانه، به اندازه نیاز عرفی باشد و نه بیش‌تر.

۴.۲ - نکته دوم

نظر اسلام درباره بزرگی و وسیع بودن منزل ، ناظر به انتخاب مکانی است که خانواده به راحتی در آن زندگی کند. به تعبیر دیگر، اسلام به دنبال آن است که در خانه،‌ فضایی مهیا شود که آسایش و آرامش خانواده را فراهم سازد. به تجربه ثابت شده است خانه‌های کوچک،‌ کسالت و افسردگی را برای خانواده‌ها به همراه دارد. در چنین فضایی رفت و آمدهای اقوام و دوستان که در دین به طور فوق‌العاده‌ای بر آن تأکید شده است،‌ به حداقل رسیده یا حذف می‌شود. اسلام با در نظر گرفتن چنین مسائلی در صدد ایجاد فضایی مناسب و با نشاط در محیط خانه بوده است.

۴.۳ - نکته سوم

اسلام،‌ هر خانه بزرگی را باعث سعادت دنیوی و اخروی نمی‌داند. وسعت خانه زمانی مورد تأیید است که وسیله‌ای برای دست یافتن صاحب ‌خانه به هدف‌های شایسته خانوادگی و اجتماعی؛ مانند برپا داشتن جلسات آموزنده، دینی و اطعام فقرا باشد؛ و گرنه هر خانه وسیع و بزرگی نمی‌تواند عامل سعادت و خوش‌بختی قرار گیرد.
گاه شخصی منزل مناسبی دارد و در آن زندگی می‌کند ولی به علل مختلف؛ مانند موقعیت خاص اجتماعی، رفت و آمدهای قومی و فامیلی و... ناچار است از میهمان‌های زیادی پذیرایی کند؛ از این جهت احساس می‌کند که این منزل، با توجه به رفت و آمدهای زیاد، کوچک است، هم خود و خانواده‌اش و هم میهمانان در ناراحتی و فشارند. در این‌جا داشتن خانه بزرگ‌تر را در شأن چنین شخصی است، اما فرد دیگری،‌ دارای زندگی و منزل مساوی با همین شخص است، اما رفت و آمد کم‌تری دارد و تنها خرید خانه بزرگ‌تر به سبب فخر فروشی، چشم و هم‌چشمی ، و... است. در این‌گونه موارد نه تنها اسلام بر منزل وسیع‌تر تأکید نمی‌نماید، بلکه آن‌را تقبیح می‌کند.

۴.۴ - نکته چهارم

بنابراین، جمع میان این دو نگاه حرکت به سمت میانه‌روی است. آنچه را که برخاسته از نیاز باشد -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- مورد تأیید شرع است، اما آنچه فرد سعی می‌کند خود را نیازمند آن بداند، مورد سرزنش و تقبیح قرار گرفته است.


۱. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‌ ج ‌۲، ص ۶۱۰، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۲. ابی یعلی تمیمی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، ج ۱۳، ص ۲۵۷، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۳. نسائی، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب، السنن الکبری، محقق:شلبی، حسن عبد المنعم، ج ۹، ص ۳۶، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌۶، ص ۵۲۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۵. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ص ۵۱۴.    
۶. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‌۳، ص‌۴۶۷، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۷. وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ‌۵، ص ۳۳۸، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۸. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۸۱، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.    



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار