خلود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: خلود ،
بهشت ،
جهنم ،
جاویدان ،
عدل الهی پرسش: آیا
دوزخ همچون بهشت جاویدان است ؟ اگر
جهنم ابدی باشد شاید از عدل الهی به دور باشد چون هر گناهی حدی برای
مجازات و عذاب دارد. اگر جهنم ابدی نیست
عاقبت دوزخیان چه می شود؟
پاسخ:آخرین منزلگاه بشر در سیر عالم وجود، بهشت یا جهنم است. آنان که وارد بهشت میشوند، همیشه و جاودان در آن جا زندگی می کنند و در ناز و نعمت به سر می برند.اما آنان که به جهنم می روند، یک دسته مدتی در آن جا
مجازات می شوند و وقتی حسابشان پاک شد، از جهنم بیرون می آیند و وارد بهشت می شوند. دستة دیگر از جهنمیان برای همیشه در آن جا می مانند و جایگاه ابدی آنان دوزخ است.
آخرین منزلگاه بشر در سیر عالم وجود، بهشت یا جهنم است. آنان که وارد بهشت میشوند، همیشه و جاودان در آن جا زندگی می کنند و در ناز و نعمت به سر می برند.
اما آنان که به جهنم می روند، دو دسته هستند:
یک دسته مدتی در آن جا
مجازات می شوند و وقتی حسابشان پاک شد، از جهنم بیرون می آیند و وارد بهشت می شوند.
دستة دیگر از جهنمیان برای همیشه در آن جا می مانند و جایگاه ابدی آنان دوزخ است.
از
منابع اسلامی استفاده می شود که عموم افراد پاک و
با ایمان ، در
بهشت جاودانه خواهند بود و برخی از گناهکاران (که وجود آنها غرق در
کفر و انکار و گناه و تجاوز است) برای همیشه در مجازات و
عذاب دوزخ می مانند.
به تعبیر
قرآن کریم «بلی من کسب سیئةًً و احاطتْ به خطیئتُه فإولئک اصحاب النّارهم فیها خالدون؛
آری کسی که مرتکب گناهی گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه کند، چنین کسی
اهل دوزخ است و
جاودانه در آن خواهد ماند».
از دیدگاه شیعه، خلود در جهنم فقط برای
کفّار و مشرکان و
منکران خدا و
قیامت و
انبیا است و مسلمان و
مؤمن ، گرچه
مرتکب گناهان کبیره شده باشد، دائماً در جهنم نمیماند، بلکه پس از چشیدن
عذاب به مقدار لازم بالاخره نجات پیدا میکند واهل بهشت میشود. این گروه میتواند شامل مستضعفان فکری سایر
ادیان الهی نیز باشد. امّا در مورد
کفّار که چگونه ممکن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بکنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟
باید گفت:مجازات و کیفرها سه گونه است:
همان کیفرها و مقرّرات جزایی است که در جوامع بشری
قانون گذاران الهی یا غیر الهی وضع میکنند، مثل حدّ شرابخوار، دزد، قاتل و....در این گونه مجازات تناسب بین
جرم و کیفر لازم است.
چنان که در اسلام چنین چیزی ملاحظه شده است. بین
مجازات زناکاری که زن دارد و کسی که زن ندارد تفاوت وجود دارد. بین کسی که بار اوّل دزدی کرد و کسی که دزد حرفهای است، تفاوت وجود دارد و....
مجازاتی که با عمل
رابطه تکوینی یا
علت و معلولی دارد، مثلاً بین خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تکوینی وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد یا بزرگ، گناهکار باشد یا بی گناه،... فرقی نمیکند هر کسی بخورد مسموم میشود. در این جا شاید در ظاهر تناسب نباشد مثلا یک لحظه تصمیم به خوردن سم می گیرد وبرای همیشه جان خود را از دست می دهد.
مجازاتی که تجسم و عینیّت یافتن جرم و گناه است. در قرآن آمده است:آنانی که اموال یتیمان را از راه ظلم و غیر شرعی میخورند در واقع آتش در شکم خود وارد می کنند.
یعنی
مال یتیم به صورت آتش در میآید و همین طور سایر گناهان چنین است.
در این نوع از مجازات هم تناسب بین
جرم و کیفر لازم نیست، چون در حقیقت کیفری از طرف خداوند وضع نشده است، بلکه عمل شخص تجسم پیدا میکند و به این شکل در میآید.
کفر و شرک به خدا که ریشهای نفسانی دارد و
روان انسان را در تاریکی مطلق قرار می دهد در سرای دیگر
تجسم عینی و اخروی آن رنگ ابدیت را دارد و مایه
کیفر دائمی می شود.
در مورد گناهان هم می شود گفت: گرچه گناه در دوران محدود انجام گرفته است، امّا اگر تمام وجود انسان را پر کرده باشد، گناه مبدأ تولید و
پیدایش رنج و عذاب همیشگی در سرای دیگر می گردد.
سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی