حضرت خضر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حضرت خضر،
حضرت موسی، سفر، کشتن بچه.
پرسش: چرا حضرت خضر در سفرش با موسی بچه را کشت ؟
پاسخ: حضرت خضر این عمل را بر اساس «نظام تکوین» و باطن انجام داد و آن این بود که از طرف
خداوند بر اساس مصالح و
حکمت الهی مأمور به انجام این کار بود. یعنی همانطور که خداوند از فرشتگان و موجوادات دیگر برای ایجاد یک امر خاص استفاده میکند، در این جا نیز از یک انسان الهی استفاده میکند.
نظام الهی عالم بر دو قسم است: ۱ -
نظام تکوینی. ۲ -
نظام تشریعی.
نظام تکوینی، مربوط به
خلقت و تدبیر تمامی موجودات
عالم است.
این نظام بر اساس نظمی دقیق و بر مبنای
حکمت الهی ایجاد شده و در آن رابطه علی و معلولی حاکم است. یعنی هر پدیده ای در اثر علت های خاص ایجاد می شود. ضوابط و روش هایی که امور عالم و آدم بر پایه آن ها تدبیر و اراده می شود، بر اساس قضا و قدر الهی است. این ضوابط الهی بعضاً برای تمامی انسان ها قابل درک و فهم است ،مانند این که
آتش خصوصیت سوزاندن و حرارت بخشیدن دارد.
هر انسانی در زندگیش آنها را درک و
تجربه میکند.
در موارد بسیاری نیز برای انسانهای عادی مجهول است حتی بعضاً
انسان فکر می کند علت اصلی یک پدیده را به طور کامل شناخته اما در مواقعی خاص در می یابد که به بیراه رفته است. مانند: این که انسان می پندارد که آتش در همه حال میسوزاند، ولی میبیند آتش به جای سوزاندن برای
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) گلستان میشود. یعنی آتش جزیی از علت بوده و علتی بالاتر در سوزاندن آتش نقش دارد.
از نظر
جهان بینی الهی عوامل دیگری که عوامل معنوی غیبی نامیده میشوند، علاوه بر عوامل مادی در کار
اجل و روزی و سلامت و
سعادت و امثال اینها مؤثرند.
اعمال و افعال بشر حساب و عکس العمل دارد، خوب و بد در مقیاس
جهان بیتفاوت نیست، اعمال خوب یا بد انسان با عکس العملهایی از جهان مواجه میشود.
از جمله عواملی که از مجاری معنوی در تغییر سرنوشت ها مؤثر است، میتوان به تأثیر
گناه و
طاعت در طول عمر انسان اشاره کرد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «شمار کسانی که به واسطه گناهان میمیرند، از کسانی که به واسطه سرآمدن عمر میمیرند بیشتر است.
شمار کسانی که به سبب نیکوکاری زندگی دراز میکنند، از کسانی که با عمر اصلی خود زندگی میکنند افزون است.
نظام تشریع، مربوط به دستور عمل و احکامی است که خداوند متعال برای هدایت انسان مقرر کرده و انسان موظف است با اختیار خود به این فرامین و احکام عمل کند.
حکم قصاص قبل از جنایت و سؤالی که مطرح کردهاید، در حیطه «نظام تشریع» است.
این عمل شرعاً جایز نیست. به همین دلیل نیز
حضرت موسی (علیهالسلام) بر حضرت خضر اعتراض کرد. که «آیا انسان بی گناهی را بدون آن که قصاصی در بین باشد، کشتی؟ به راستی کار ناپسندیدهای کردی»
در جواب این سؤال عدهای از مفسران گفتهاند: از ظاهر آیه برداشت میشود که مجوّز
قتل، عمل آینده نوجوان (به
کفر کشاندن و یا هلاک کردن پدر و مادرش) است، نه اعمال فعلی او.
از نظر آنان عمل حضرت خضر در حیطه «نظام تکوین» بود، نه «نظام تشریع».
به تعبیری اعتراض حضرت موسی از آن جا که بر اساس ظاهر و «نظام تشریع» به این عمل نگاه میکرد، صحیح بود و لکن
حضرت خضر این عمل را بر اساس «نظام تکوین» و باطن انجام داد و آن این بود که از طرف
خداوند بر اساس مصالح و
حکمت الهی مأمور به انجام این کار بود. یعنی همانطور که خداوند از فرشتگان و موجوادات دیگر برای ایجاد یک امر خاص استفاده میکند، در این جا نیز از یک انسان الهی استفاده میکند.
از همین رو حضرت خضر در انتهای این داستان میگوید: «ما فعلته عن امری؛ آن کار را از پیش خود نکردم».
باید به این مطلب توجه داشت که تمام علتها و موجدات در جهان به طور عامل مأمور الهی هستند. ولی منظور ما در این جا مأمور بودن برای اعمال خاص است. این که میبینیم حضرت موسی تاب تحمل کارهای حضرت خضر (علیهالسلام) را نداشت، به خاطر همین بود که خط مأموریت او از خط مأموریت حضرت خضر (علیهالسلام) جدا بود. به تعبیر موسی مأمور به «ظاهر» بود و خضر مأمور به «باطن».
حال چه مصلحت و حکمتی موجب این عمل و این مأموریت میشود، شاید بتوان از ظاهر برداشت کرد که
ایمان آن پدر و مادر نزد خدا ارزش زیادی داشت، آن قدر که اقتضا داشت فرزندی مؤمن و صالح در دنیا داشته باشند اما این فرزند خلاف این اقتضا بود.
خداوند امر فرمود تا او را بکشند تا فرزندی دیگر بهتر از او و صالح به آنها بدهد. با این عمل ایمان آنها نیز محفوظ بماند.
در نظام تکوین عوامل زیادی وجود دارد که از درک ما بیرون است. انسانهای الهی میتوانند به آن علم پیدا کنند. این داستان اشاره به این مطلب دارد و این که در دنیا عواملی هستند که در زندگی انسان تأثیرات خاص دارد. مطلبی که راجع به
معصوم نوشتهاید، بر اساس تشریع و ظاهر بوده ،نه
تکوین و باطن، چون تمام معصومان (علیهمالسلام) که وظیفه ارشاد مردم را به عهده داشتند، بر اساس تشریع عمل میکردند. ولی حضرت خضر در این مورد وظیفه داشت که بر اساس تکوین و باطن عمل نماید.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی