حدیث مذمت شورای صغری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اصحاب کبائر، یونس.
پرسش: حديث مذمت شورای صغری كه در زوراء براي تغيير سنت و احكام پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تأسيس ميشود: أ. سند آن چه قدر اعتبار دارد؟ ب. راويان و متن صحيح آن را نقل كنيد. ج. منظور از زوراء تهران است يا بغداد؟
پاسخ: این
روایت معتبر نیست. زوراء هم ناحیهای در
عراق کنونی کنار رود دجله است.
ابتدا به تاریخ و سرگذشت این روایت اشاره میشود و آن اینکه: این روایت در کتابی به نام (
گنجینه عطار یا
کشکول مرتضوی) که از کتابی منسوب به
فقیه عارف
ابن فهد حلی (رحمةاللهعلیه) متوفی به سال ۸۴۱ هجری قمری به نام مناقب العترة نقل شده است.
با مراجعه به کتابنامه فهرستنگار بزرگِ
آقا بزرگ تهرانی (رحمةاللهعلیه) معلوم شد که از این کتاب، یکی از مؤلفین دوره مشروطه به نام
ابوالحسن مرندی در جزوهای سخن گفته است.
موضوع این جزوه، ردّ قوانین
مجلس مشروطه است.
نام جزوه «دلایل براهین الفرقان فی بطلان قوانین نواسخ محکمات القرآن» است.
این
رساله دو مرتبه تألیف و چاپ شده است. نسخه اول مختصر بوده؛ ولی نسخه دوم با تغییرات و تکمیل مفصل تألیف شده است. هر دو نسخه در کتابخانه مرحوم
آیتالله نجفی موجود است؛ لکن از روایت مذکور و از نقل از
مناقب العترة خالی بود. معلوم شد نسخه دوم مذکور، افتادگی دارد؛ اما در صفحه ۸۰ نسخه دوم ترکیب «الشوری الکبری و الصغری» به خوبی دلالت بر این دارد که این روایت مورد
استدلال مؤلف است.
البته در مراجعه به سرگذشتِ نامهها در شرح حال ابن فهد حلّی، به نام کتابی به عنوان «مناقب العترة» برخورد نشد
(بله، ممکن است نام آن از قلم افتاده باشد؛ به ویژه آن که قصد این مؤلفان، استفاده و جمعآوری تمام کتب اِبن فهد نبوده است).
اما اعتبار این روایت، واضح است که با توجه به دسترسی نداشتن به منبع اصلی روایت، هیچ یک از این دو نقل (نقل
گنجینه عطار و
دلایل البراهین) اعتباری به این روایت نمیبخشد؛ به ویژه که برای اولین بار این روایت در عهد اولین دوره
مجلس شورای ملی بر سر زبانها آمده است.
بلی، اگر این روایت در کتابی متعلق به قرون گذشته دیده میشد و نویسنده آن کتاب هم شخصیتی با
تقوا و شناخته شده میبود و
دانشمندان شرح حالنویس، نام این کتاب را در فهرست کتب آن
شخصیت میآوردند و کتاب موجود هم به عنوان کتابی از این دانشمند شناختهشده در بازار
کتاب مشهور بود میتوانستیم غیبی بودن این خبر را قرینه صدور آن از مصدر
عصمت بدانیم و خود را از بحث سندی بینیاز بینیم.
این نکته قابل توجه است که عالم ملاحمنویس معاصر، مرحوم میرجهانی (رحمةاللهعلیه)، با وجود بنای او بر جمعآوری، از این روایت گزارشی نمیدهد.
در گنجینه عطار یا کشکول مرتضوی آمده است:
«عن کتاب مناقب العترة لابن فهد الحلّی عن حذیفة الیمانی و جابر بن عبدالله الانصاری عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انه قال الویل الویل لامتی من الشوری الکبری و الشوری الصغری سئل فی تقسیمها قال (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) الشوری الکبری تنعقد فی بلدی بعد وفاتی لغصب خلافة اخی و حقّ بنتی و الصغری تنعقد فی الزوراء لتغییر سنتی و تبدیل احکامی».
ترجمه آن چنین است: «وای، وای بر امتم از شورای بزرگتر و شورای کوچکتر» شورای بزرگتر در شهر من بعد از وفاتم برای
غصب خلافت برادرم و حق دخترم و کوچکتر در «زوراء» برای تغییر در
سنت و احکامم منعقد میگردد.
در بیشتر روایات و در کتب لغت «زوراء» به ناحیه بغداد کنونی گفته میشود و
عالم بزرگی مانند
علامه حلی (بر طبق نقل
محدث نوری و محدث توانایی چون حاج
شیخ عباس قمی (رحمةاللهعلیه) بر این عقیدهاند.
لکن در روایتی گفته شده است که «زوراء» ری است، نه
بغداد.
بنابراین در صورت عدم وجود قرینه خاص، زوراء به همان انطباق مشهور حمل خواهد شد؛ به ویژه اینکه صدور این روایت غریب در مذمت زوراء در زمان پایتخت بودن
بغداد و به احتمال اعتنا از روی
تقیه بوده است.
این روایت معتبر نیست. زوراء هم ناحیهای در
عراق کنونی کنار
رود دجله است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حدیث مذمت شورای صغری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۲/۱۹.