جریح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: جریح.
عابد، زنا، طفل،
نفرین.
پرسش: صاحب جریج کیست؟ لطفاً زندگی نامه وی را بیان کنید.
پاسخ: در زمان بنیاسرائیل عابدی به نام
جریح یا جریج بود که متهم به
زنا شد؛ اما
کودکی که به او نسبت داده شد، گفت که او پدرش نیست. به این طفلی که لب به سخن گشود و شهادت به پاکی جریح داد، صاحب جریح میگویند.
در قصص راوندی به نقل از
امام باقر علیهالسلام آمده است:
عابدی به نام «جریح» در میان بنیاسرائیل زندگی میکرد، روزی مادرش برای کاری نزد او آمد؛ اما وی که مشغول
نماز بود، پاسخ مادر خود را نداد. روز دیگر باز این اتفاق تکرار شد، مادر که آزرده خاطر شده بود، فرزندش را نفرین کرد تا در میان بنیاسرائیل رسوا شود. فردای آن روز زنی
فاسق و بدکاره که دچار درد زایمان بود، به
صومعه جریح آمده و مدعی شد که فرزندش از آن اوست. این خبر بهزودی در میان بنیاسرائیل شایع شد تا آنکه پادشاه دستور داد او را به دار آویزند. مادر جریح که در میان
جمعیت بود، به سر و صورت خود میزد. عابد
بنیاسرائیل که فریاد و شیون مادرش را دید گفت: تمام این گرفتاریها از نفرین تو است. مردم که از سخنان جریح در اجرای
حکم دچار تردید شده بودند، از او توضیح خواستند. جریح نیز دستور داد تا آن طفل را حاضر کنند، جریح از وی پرسید: پدرت کیست؟ به اذن
خداوند آن
کودک لب به
سخن گشوده و گفت: پدرم فلان چوپان است. عابد بنیاسرائیل از آن روز با خود عهد کرد که کمر همت به خدمتگزاری مادرش بندد.
بنابراین آن طفلی را که لب به سخن گشود و شهادت به پاکی جریح داد، صاحب جریح میگویند.
«
ابن عباس» از
پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنین نقل میکند: چهار نفر در طفولیت سخن گفتند: فرزند آرایشگر
فرعون، شاهد
یوسف، صاحب جریح و عیسی بن مریم.
گفتنی است که در منابع
شیعه و سنی این شخص به نامهای جریح و جریج نقل شده است.
پایگاه اسلام کوئست.