تکلیف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پرسش: آیا
بیمار روانی در قبال کارهایش مسئول است؟
کسی را که از لحاظ
روانشناسی تشخیص دادند بیمار روانی است آیا در قبال کارهایی که انجام میدهد مسئول است مثلا وقتی حالش بد می شود به
مقدسات توهین می کند آیا در مقابل آن بازخواست در
قیامت میشود و تکلیف اطرافیان چیست؟
پاسخ:
شخصی که بر اساس تشخیص روانشناسان بیماری روانی دارد، همچنانکه از حرکات و گفته های خود شخص نیز معلوم می شود، در قبال اعمالی که انجام می دهد مسئول نخواهد بود؛ زیرا زمانی انسان مسئول اعمال خویش است که از
عقل سلیم برخوردار باشد، ما اگر
عقل انسان از
سلامت برخوردا نیست و به کرده ها و گفته های خود آگاهی ندارد مسئولیتی نخواهد داشت، اطرافیان موظف هستند هر کار ممکنی را انجام بدهند تا در صورت بازگشت سلامت عقل، صحت و سلامتی خود را به دست آورد اما در قبال
اعمال و
رفتار و گفته های او مسئول نیستند.
در رابطه با اینکه در
عالم برزخ چگونه با اشخاص این چنینی برخورد می شود، مطالبی را به عرض می رسانیم:
آنچه که در
آیات و
روایات به طور صریح مطرح گشته است، در باب کسانی است که یا در راه
کفر و
ضلالت قدم برداشتهاند و یا در راه
ایمان وعقاید درست حرکت کردهاند. این دو گروه با ورود به برزخ مورد آزمون قرار میگیرند و مرحله به مرحله تا رسیدن به جایگاه اصلی خویش که
دوزخ و
بهشت است پیش میروند اما آنانی که در حیات دنیوی در حال
استضعاف فکری بوده و از
رشد لازم و مطلوب فکری برخوردار نبوده و در نتیجه، نه به سوی ایمان و عقاید حق راه یافتهاند و نه به سوی کفر و ضلالت، در برزخ و
قبر نیز مورد سؤال قرار نگرفته و وضعیتشان تا بروز و ظهورقیامت نامشخص است. شاید بتوان گفت که اینان به لحاظ محفوظ بودن
فطرت اولیه و اصلیشان از انحراف کامل و ضایع نشدن
استعداد فطری در وجودشان و به مقتضای هدایتی که در فطرت نهفته است، بعد از
مرگ و یا قرار گرفتن در نظام برزخی در مسیر خاصی که مسیر کمال است میافتند و به سوی
لقاء رب هدایت میشوند و اگر فطرت آنان محفوظ نبوده و استعدادها ضایع باشد، به سوی
عذاب میروند.
اما در عین حال باید به دو نکته توجه داشت:
۱- براساس آیات و روایات، مستضعفین دارای طبقات هستند یعنی،
مستضعف انواعی دارد مثل طبقهای از اهل ایمان که به ظاهر ایمان داشته ولی در تعمیق و تمحیض آن از نظر تحقیق و عمل کوشش نکردهاند یا مثل طبقهای از اصل
اسلام، یا طبقهای از ارباب مذاهب دیگر که از استضحاف برخوردار بوده و در طریقه خود سیر میکردهاند ولی هیچگونه احتمال نمیدادهاند که
حق و
حقیقت چیز دیگری باشد و مفهوم اختلاف عقیدتی بر ایشان مطرح نبوده است و از سادگی بخصوصی برخوردار بودهاند یا مثل دیوانهها یا بچهها.
۲- بنا بر آنچه از متون اسلامی استفاده میشود، امر
مستضعفین فکری موکول به
مشیت حضرت حق بوده و یا در طریق بهشت میافتند یا در طریق جهنم. پیداست که مشیت حق درخصوص طبقات مختلف مستضعفین و افراد هر طبقهای یکسان نبوده و در مورد هر فردی از هر طبقهای حساب شده خواهد بود. بر این اساس میتوان گفت که هر فردی که انجذاب او به سوی حضرت حق در مجموع، غالب بر فرار و دوری و
عناد وی باشد بعد از گذشتن از عوالم و دیدن عذابها و سختیها و احیاناً آتشها، به جوار حق یعنی به بهشت راه مییابد و اگر جانب فرار و
عناد غالب بود به سوی جهنم، جهنمها کشیده خواهد شد.
به بیان دیگر، هر فردی از
مستضعفین براساس خصوصیات خاصی که دارد و بالاخره در اکتساب آنها خود او نقش داشته است یا در مسیری که به بهشت منتهی میشود قرار میگیرد و یا در مسیری که به جهنم منتهی میگردد خواهد افتاد و این مشخص بودن مسیر با ورود به برزخ شروع میگردد. اما چیزی که هست نه خود او و نه کس دیگری میتواند بفهمد که او در کدام مسیر است و کار او به کجا خواهد کشید نه در دنیا و نه در برزخ و نه در اول
حشر معلوم خواهد شد که جریان امر وی چگونه خواهد بود تا جایی که وضع او به مرور و با پیش آمدن عوالم معلوم گردد و تا جایی که مشمول
غفران حق باشد و یا مشمول عذاب او.
شهرسوال