استفاده قرآن از فعلهای ماضی برای بیان وقایع قیامت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن،
روز قیامت،
فعل ماضی،
فعل مضارع.
پرسش: چرا قرآن برای بیان وقایع روز قیامت، گاه از فعلهای ماضی (گذشته) استفاده میکند؟
پاسخ اجمالی: آخرین مورد از موارد دهگانه جواز استعمال فعل ماضی برای زمان آینده در
ادبیات عرب جایی است که متکلم سخن از واقعهای به میان آورد که وقوع آن در آینده حتمی و تخلفناپذیر است، زمان آنرا نازل منزله زمان گذشته قرار داده و به جای فعل مضارعی که دلالت بر استقبال کند، از فعل ماضی استفاده میکند.
خداوند نیز در قرآن از آنجایی که نظرش بر آن است که معاد و قیامت را به عنوان امری تخلفناپذیر به مردم معرفی کند، از صیغه ماضی استفاده کرده و با این روش از مردم میخواهد تا همانطور که در مورد واقعهای که در گذشته رخ داده، اطمینان کامل و صد در صد دارند، در مورد قیامت که در آینده رخ خواهد داد نیز اطمینان داشته باشند.
در
ادبیات عرب (و نیز برخی زبانهای دیگر) با اینکه «فعل ماضی» به صورت پیشفرض بر «انجام فعل در زمان گذشته» دلالت دارد، اما در شرایط خاصی از حالت پیشفرض خود خارج شده و نشانگر زمان آینده خواهد بود، که به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
از آنجا که
دعا نوعی خواهش و
امر به شمار میرود که تنها برای آینده معنا خواهد داشت، اگر در آن از فعل ماضی نیز استفاده شود، معنای آینده از آن برداشت خواهد شد؛ مانند: «وفّقَکَ اللهُ؛ خدا تو را موفق نماید» و «غَفَرَ اللهُ لَکُم؛ خدا شما را بیامرزد.»
قرار گرفتن فعل ماضی در
جمله شرطیه و بعد از
ادات شرط، نیز میتواند در موارد بسیاری این
فعل را دارای معنای آینده کند:
«وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛
و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی.»
اگر فعل ماضی، صله «ما» مصدری قرار بگیرد و عامل در آن «ما» مصدری نیز
فعل مستقبل باشد، این فعل ماضی که صله قرار گرفته نیز دارای معنای آینده خواهد شد؛ مانند: «افعَلُ خیراً ما دُمتَ حیّا؛ تا هنگامی که زندهام، کار نیک انجام خواهم داد.»
برخی از آنچه به عنوان «
ظرف» در ادبیات عرب شناخته شدهاند، مانند «اذا» در درون خود معنای استقبال را دارند؛ از اینرو در جملاتی مثل «سقیت اذا تغوّرت النّجوم»، فعل ماضی که در ارتباط با آن قرار گرفته است، بر معنای استقبال دلالت میکند.
فعل ماضی اگر بعد از «ان» نافیه قرار بگیرد، نیز دارای این ظرفیت خواهد شد که معنای آینده از آن برداشت شود:
«وَ لَئِنْ زالَتا اِنْ اَمْسَکَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِه؛
و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمیتواند آنها را نگاه دارد.»
اگر فعل ماضی بعد از همزه استفهامی واقع شود که نشانگر مساویبودن دو چیز است، ممکن است که معنای استقبال بگیرد؛ مانند «سَواءٌ عَلَیْکُمْ اَ دَعَوْتُمُوهُم اَمْ اَنْتُمْ صامِتون؛
تفاوتی نمیکند آیا به سوی حق دعوتشان کنید و یا آنکه خاموش باشید.»
بعد از کلّما و حیث و نیز
حروف تحضیض (هلّا، الا، لوما، و لولا): اگر فعل ماضی بعد از این حروف قرار گیرد ممکن است که به معنای استقبال باشد:
«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَة؛
چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند.»
«کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها
هرگاه پوستهای تنشان
[
در آن
]
بریان گردد
[
و بسوزد
]
، پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم.»
اگر فعل ماضی، صله برای موصول عامی که مصداق آن مشخص نیست، قرار گیرد، ممکن است به معنای مستقبل باشد؛ مانند «اِلَّا الَّذِینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ اَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِم؛
(مگر آنها که پیش از دست یافتن شما بر آنان،
توبه کنند.»
اگر فعل ماضی، صفتی برای
اسم نکره عام قرار بگیرد که مصداق مشخصی ندارد، میتواند دلالت بر معنای استقبال داشته باشد؛
مانند این حدیث نبوی: «نضّرَ اللهُ امراً سَمِعَ مَقالَتی فَوَعَاهَا فَبَلَّغَهَا کَمَا سَمِعَهَا؛
خداوند، شاد کند کسی را که چیزی از ما میشنود و آنرا همانگونه که شنیده، حفظ میکند و به دیگران میرسانَد.»
اگر متکلم سخن از اتفاق و واقعهای به میان آورد که وقوع آن در آینده حتمی و تخلف ناپذیر است، (به این اعتبار که امری که در گذشته رخ داده، ممانعت از وقوعش محال است) زمان آنرا نازل منزله زمان گذشته قرار داده و به جای فعل مضارعی که دلالت بر استقبال کند، از فعل ماضی استفاده میکند.
به همین دلیل، بسیاری از افعال مربوط به وقایع روز قیامت که در قرآن به کار گرفته شده، به صورت فعل ماضی آمده است.(مثل: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ ذلِکَ یَوْمُ الْوَعید»، «فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ»، «اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت»، «اِذا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ زِلْزالَها»، «وَ نادی اَصْحابُ الْجَنَّةِ اَصْحابَ النَّارِ»، «وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ اِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً» و....) این نوع استعمال، نوعی
استعاره نیز به شمار میرود.
به عبارت دیگر و در مورد پرسش، خداوند از آنجایی که نظرش بر آن است که
معاد و قیامت را به عنوان امری تخلفناپذیر به مردم معرفی کند، از صیغه ماضی استفاده کرده و با این روش از مردم میخواهد تا همانطور که در مورد واقعهای که در گذشته رخ داده، اطمینان کامل و صد در صد دارند، در مورد قیامت که در آینده رخ خواهد داد نیز اطمینان داشته باشند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «استفاده قرآن از فعلهای ماضی برای بیان وقایع قیامت» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۰/۲۲.