• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نقد و بررسی مکتب اخلاقی «منفعت‌گرایی»

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: منفعت‌گرایی، سودگرایی، عام، سودگرایی، قاعده‌نگر، ملاک اخلاق، منفعت عمومی.

پرسش: نظریه منفعت‌گرایی را که در اخلاق مطرح شده، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ: مکتب منفعت‌گرایی، سعادت را در لذت و منفعت گروهی، و آن‌را ملاک اخلاق می‌داند؛ یعنی کاری که بیشترین لذت و منفعت را برای بیشتر افراد جامعه داشته باشد، خوب است.
توجه به حبّ ذات و کمالات ذات و احساسات گروهی از نقاط مثبت این نظریه و نداشتن مبنایی صحیح برای درک منفعت و خیر حقیقی و نیز توجه نداشتن به منافع و کمالات ابدی و جاویدان از نقاط ضعف آن است.




یکی از مکاتب اخلاقی؛ مکتب منفعت‌گرایی است؛ مکتب منفعت‌گرایی، سعادت را در لذت و منفعت جمعی را ملاک اخلاق می‌داند؛ یعنی کاری که بیشترین لذت و منفعت را برای بیشترین افراد جامعه داشته باشد، خوب است.
[۱] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۴، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
به دیگر سخن؛ معیار ارزیابی اخلاقیِ هر فعلی از افعال ارادی انسان، میزان منفعت عمومی‌حاصل از آن است. فعلی را می‌توان دارای خیر اخلاقی دانست که با انجام آن منفعتی عائد دیگران شود و در مقابل، یک کار تنها زمانی از نظر اخلاقی شر محسوب می‌شود که چنین نباشد.
به این مکتب اخلاقی؛ سودگرایی عمل‌نگر در فرا اخلاق نیز گفته می‌شود تا از سودگرایی عام (در سودگرایی عام؛ نوع عمل (عمل از هرکس که سر بزند چه آثاری دارد) مطرح است. سودگرایی عام معتقد است که در هر اوضاع و احوالی نباید پرسید کدام عمل بهترین نتایج را دارد و درباره قواعد نیز صحبت نمی‌کند.)
[۲] فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ترجمه، صادقی،‌هادی، ص۹۱ – ۹۵، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
[۳] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۶۹.
و سودگرایی قاعده‌نگر (نظریه سودگرایی قاعده‌نگر؛ قواعد را محور اساسی اخلاق می‌داند و معتقد است که همیشه باید با توسل به یک قاعده، وظیفه خود را در امور جزئی مشخص کنیم، و ملاک انتخاب قواعد نیز بیشترین خیر عمومی‌بر «هرکس» می‌باشد. فرق سودگرای عمل‌گرا با سودگرای قاعده‌نگر در این نیست که عمل‌نگر به هیچ وجه از قاعده استفاده نمی‌کند، بلکه برداشت آنها از قاعده متفاوت است.)
[۴] فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ص۹۸.
[۵] فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ص۳۹۹.
[۶] وارنوک، فلسفه اخلاق (مجموعه مقالات)، ص۳۹ – ۴۸، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
[۷] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۷۰.
جدا شود.
[۸] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۶۹.



در واقع منفعت‌گرایی، خمیر مایه خود را از لذت‌گرایی دریافت می‌کند و آن‌ را به سوی جمع هدایت می‌کند و قصد دارد اشکال لذت‌گرایی اپیکوری که لذت فرد را مطرح می‌ساخت، برطرف سازد. لاک و هیوم و اصحاب دائرة المعارف فرانسه را می‌توان منشا این مکتب قلمداد کرد.
[۹] ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ترجمه، رحمتی، انشاءالله، ص۱۱۷، تهران، انتشارات تبیان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
[۱۰] مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش، شریفی، احمدحسین، ص۱۶۵، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.



بیشتر فیلسوفان اخلاق، جان لاک را بنیانگذار منفعت‌گرایی جدید می‌شناسند. وی لذت و فایده و حقوق طبیعی را ملاک اخلاق می‌داند.
[۱۱] ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ص۱۰۴ – ۱۰۵.
[۱۲] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، (فیلسوفان انگلیسی)، ترجمه، اعلم، امیر جلال الدین، ج۵، ص۱۴۱، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[۱۳] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۴.



جرمی‌بنتام (۱۷۴۸ – ۱۸۳۲م) و جان استوارت میل (۱۸۰۶ – ۱۸۷۳م)، نظریه‌پردازان مهم این مکتب هستند
[۱۴] مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۷۶.
[۱۵] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۵.
و شاید بتوان گفت که فرق بنتام و میل در این است که بنتام، منفعت عمومی‌ را وسیله منفعت فردی و میل، منفعت عمومی‌ را مطلوب می‌داند.
[۱۶] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۵.


۴.۱ - سیج‌ ویک

پس از این دو فیلسوف، سیج‌ ویک سعی کرد که با توجه به نقاط ضعف این نظریه، یک فایده‌مندی شهودگرا ارائه کند که آن هم به نوبه خود نظریه کامل و تمامی‌نبود.
[۱۷] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه، خرمشاهی، بهاءالدین، ج۸، ص۱۱۳ – ۱۱۴، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.



اصل‌های نظریه بنتام عبارت است از:
۱. طبیعت، انسان را فرمانبردار دو خداوندگار قرار داده است: لذت و اَلم (رنج
۲. لذت و الم همان چیزهایی هستند که انسان آنها را احساس می‌کند و فهم آنها به بحث فلسفی نیاز ندارد؛
۳. اعمال اخلاقی، اعمالی هستند که بیشترین لذت را به دنبال داشته باشند و اعمال ناشایست یا غیر اخلاقی، آن اعمالی هستند که موجب کاهش این لذت باشند.
۴. بیشترین خوبی باید برای تمام افراد جامعه بشری باشد (اصل فایده‌مندی)؛
۵. پس، اصل واحد این است که بیشترین میزان خوشی و خوشبختی افراد یا جامعه، تنها هدف مطلوب عمل است؛
۶. لذت مطلوب، هفت ویژگی دارد: شدّت، مدّت، قطعیت، دوری و نزدیکی (نقد و نسیه)، باروری (لذت‌های دیگری را به دنبال خود بیاورد)، خلوص (بدون الم و یا کم الم)، دامنه شمول (بیشترین افراد جامعه را در برگیرد).
۷. معیار در منافع، منافع شخصی و گروهی است. البته معیار سنجش، منافع شخصی است ولی انسان هیچ‌گاه از انگیزه‌های خیرخواهی و همدلی خالی نیست.
[۱۸] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۸، ص۲۳ – ۳۳.
[۱۹] یوسف کرم، تاریخ الفلسفة الحدیثة، ص۳۳۲ – ۳۳۳، مصر، دارالمعارف، چاپ چهارم، ۱۹۶۶م.
[۲۰] فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، ص۴۶۴، تهران، انتشارات زوّار، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
[۲۱] لین. و. لنکستر، خداوندان‌اندیشه سیاسی، ترجمه، رامین، علی، ص۱۲۱ – ۱۲۵، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.



جان استوارت میل، ضمن نقد نظریه بنتام و بر شمردن نقاط ضعف آن، سعی در تکمیل نظریه منفعت‌گرایی داشت. لذا اشکال‌هایی بر نظریه بنتام وارد کرد و اموری را افزود.
[۲۲] ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ص۱۲۰ – ۱۲۱.
[۲۳] کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۸، ص۴۴ – ۵۰.
[۲۴] یوسف کرم، تاریخ الفلسفة الحدیثة، ص۳۴۸ – ۳۴۹.
[۲۵] فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، ص۴۸۱
[۲۶] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۶.
یکی از اشکالات استوارت میل عبارت است از: خودخواهانه بودن نظریه بنتام به دلیل توجه صِرف به لذت و رنج شخصی و عدم توجه به وجدان و کمال‌طلبی روحانی.


برخی از اموری که استوارت میل بر نظریه بنتام افزود:
۱. توجه به چگونگی لذت و برتری لذت‌های روحی بر لذت‌های دیگر؛ زیرا پایدارتر و امنتر هستند و آسان‌تر به دست می‌آیند.
۲. ترجیح امور معنوی بر امور مادی؛ از این‌رو؛ سقراط با درد و رنج، بهتر از نادان در ناز و نعمت است.
۳. انسان یک موجود اجتماعی است و احساسات گروهی در نهاد او ریشه دارند و با تعلیم و تربیت و تمدن رشد می‌کند و همین امر موجب می‌شود که اصل فایده‌مندی بیشترین خوشی و لذت برای بیشترین افراد، هدف نهایی فعل او باشد.


نکته مثبت و مورد پذیرش در نظریه منفعت‌گرایی، توجه به حب ذات و حب کمالات و منافع ذات است و نیز توجه به احساسات گروهی و عواطف انسانی است،
[۲۷] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.
ولی روشن است که مصداق واقعی لذت و منفعت و رنج و ضرر، مبانی صحیحی را در هستی‌شناسی و انسان‌شناسی می‌طلبد که این نظریه از آن بی‌بهره است.


الف. به کمالات و منافع ابدی و اخروی توجه نشده و تنها بر منافع دنیوی تکیه کرده است. اگر بنا است میزان و معیار ارزش اخلاقی را در میزان سود و لذت حاصله از آن جستجو کنیم، چرا نباید سود اخروی و آن جهانی آنها را نیز مورد توجه قرار دهیم؟ اگر شدت و قوت را به عنوان یکی از معیارهای محاسبه لذات می‌دانیم، آیا لذات اخروی نسبت به لذات دنیوی شدیدتر و قوی‌تر نیستند؟ اگر مدت و دوام لذت و سود اعمال را به عنوان یکی از معیارهای هفتگانه برای سنجش میزان سود اعمال معرفی می‌کنیم چرا نباید سودها و لذایذ اخروی را، که به مراتب پایدارتر و مداوم‌تر از هر نوع سود و لذت دنیوی هستند، به حساب آوریم؟
ب. در موارد دوگانگی ملاک‌های هفت‌گانه راه‌حلی ارائه نشده است.
ج. عواطف و احساسات غیر منفعت‌گرایانه نیز نادیده گرفته شده است.
[۲۸] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.

د. مستلزم نوعی هرج و مرج اخلاقی است؛ اگر انسان در هر موقعیت جزئی به منظور تامین منافع شخصی خود به اصول کلی متمسک شود، این خطر را در پی ‌دارد که ممکن است افراد دیگر در مواقع دیگر، با تمسک به همان اصول، علیه خود وی استناد کنند. به تعبیر دیگر؛ تمسک به این نظریه ممکن است به خلاف مقصود بیانجامد. و نوعی هرج و مرج اخلاقی را در جامعه حاکم کند.
[۲۹] مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۹۰ – ۱۹۱.
[۳۰] مک‌اینتایر، اَلِسدر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه رحمتی، انشاء الله، ‌ص ۴۵۲، تهران، حکمت، ۱۳۷۹ش.



در نظریه میل هم اگرچه به چگونگی امور معنوی توجه شده است ولی، اولا: مبنای اصالت حس هیچ‌گاه نمی‌تواند حقایق هستی و انسان را در قلمرو گسترده‌ای دریابد تا بر اساس آن، نفع‌ها و ضررهای ابدی را تشخیص دهد. ثانیا. ترجیح دیگران بر خود، توجیه منطقی پیدا نکرده است و احساسات گروهی و اجتماعی، مطلبی اضافه بر عاطفه و وجدان که مکتب عاطفه‌گرایی بیان کرده است، ندارد.
[۳۱] معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.
[۳۲] مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۹۸ – ۲۰۱.



۱. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۴، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
۲. فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ترجمه، صادقی،‌هادی، ص۹۱ – ۹۵، قم، مؤسسه فرهنگی طه، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
۳. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۶۹.
۴. فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ص۹۸.
۵. فرانکنا، ویلیام، فلسفه اخلاق، ص۳۹۹.
۶. وارنوک، فلسفه اخلاق (مجموعه مقالات)، ص۳۹ – ۴۸، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
۷. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۷۰.
۸. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۶۹.
۹. ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ترجمه، رحمتی، انشاءالله، ص۱۱۷، تهران، انتشارات تبیان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
۱۰. مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش، شریفی، احمدحسین، ص۱۶۵، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
۱۱. ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ص۱۰۴ – ۱۰۵.
۱۲. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، (فیلسوفان انگلیسی)، ترجمه، اعلم، امیر جلال الدین، ج۵، ص۱۴۱، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
۱۳. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۴.
۱۴. مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۷۶.
۱۵. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۵.
۱۶. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۵.
۱۷. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه، خرمشاهی، بهاءالدین، ج۸، ص۱۱۳ – ۱۱۴، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
۱۸. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۸، ص۲۳ – ۳۳.
۱۹. یوسف کرم، تاریخ الفلسفة الحدیثة، ص۳۳۲ – ۳۳۳، مصر، دارالمعارف، چاپ چهارم، ۱۹۶۶م.
۲۰. فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، ص۴۶۴، تهران، انتشارات زوّار، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
۲۱. لین. و. لنکستر، خداوندان‌اندیشه سیاسی، ترجمه، رامین، علی، ص۱۲۱ – ۱۲۵، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
۲۲. ادواردز، پل، فلسفه اخلاق، ص۱۲۰ – ۱۲۱.
۲۳. کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج۸، ص۴۴ – ۵۰.
۲۴. یوسف کرم، تاریخ الفلسفة الحدیثة، ص۳۴۸ – ۳۴۹.
۲۵. فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، ص۴۸۱
۲۶. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۶.
۲۷. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.
۲۸. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.
۲۹. مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۹۰ – ۱۹۱.
۳۰. مک‌اینتایر، اَلِسدر، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه رحمتی، انشاء الله، ‌ص ۴۵۲، تهران، حکمت، ۱۳۷۹ش.
۳۱. معلمی، حسن، فلسفه اخلاق، ص۱۳۷.
۳۲. مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۱۹۸ – ۲۰۱.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله « نقد و بررسی مکتب اخلاقی منفعت‌گرایی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۱.    



جعبه ابزار