صعصعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: صعصعه.
پرسش: لطفاً شرح حال صعصعه را بنویسید؟
پاسخ: «صعصعة بن صوحان بن حُجر بن الحارث بن الهِجرس بن صَبرة حدر جان بن عسیاس بن لیث بن الحداد بن ظالم بن زهل بن عِجل بن عمرو بن ودیعه بن أخصی بن عبدالقیس من ربیعه.»
از قبیله
بنینزار و از طایفه
بنیربیعه بود. کنیه او را «
ابا طلحه» دانستهاند.
در مورد اسلام آوردن وی و اینکه کی مسلمان شده، اکثر منابع از عهد پیامبر گرامی ـ صلیاللهعلیهوآله ـ زمان اسلام آوردن وی را میگویند.
ابن اثیر در این مورد میگوید: «و کان صعصعه مسلماً علی عهد رسول الله و لم یره و صَغَرَ عن ذلک...»؛
یعنی درحالیکه صعصعه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را ندیده بود،
مسلمان شد و آنهم در دوران پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ درحالیکه در دوران
طفولیت بود.
وی در دوران خلفا از گفتن حرف حق پروایی نداشت. چنانچه از زمان عمر نقل میکنند که
ابوموسی اشعری حاکم و استاندار عمر بود و هزارهزار درهم پیش
عمر فرستاد که بعد از تقسیم آن، مقداری اضافه ماند. عمر گفت که ای مردم نظر شما در این مورد چیست؟
صعصعه که در اوج
جوانی بود، از جا برخاست و گفت: «ای امیرالمومنین! مشورت در چیزی باید کرد که قرآن در بیان
حکم آن نازل نشده باشد. و چون
قرآن موضع آن را مبین ساخته، تو آن را بهجای آن وضع کن.»
سپس عمر بقیه آن را در میان مسلمانان قسمت کرد.
از همان ابتدای خلافت علی ـ علیهالسلام ـ صعصعه همراهی و همدلی و
وفاداری خود را نسبت به علی ـ علیهالسلام ـ نشان داد؛ چنانکه در وقت
خلافت علی ـ علیهالسلام ـ و بیعتگیری، صعصعه بن صوحان برمیخیزد و میگوید: «به خدا سوگند ای امیرمؤمنان که تو خلافت را آراستی و آن تو را نیاراست، و تو مقام آن را بالا بردی نه آن مقام تو را، و آن به تو نیازمندتر است تا تو به آن.»
در همه جنگهایی که در زمان علی ـ علیهالسلام ـ رخ داد، در
رکاب ایشان صعصعه حضور مدام و گسترده داشت و با جان و دل ابراز ارادت به مولای خویش داشت: در جنگ جمل، زید و سیحان دو برادر صعصعه و خودش هم حضور داشتند و پرچم سپاه به دست اینان بود. ابتدا در دست سیحان و بعد از
شهادت وی، زید و بعد از شهادت او، صعصعه
پرچم را به دست میگیرد.»
اکثر منابع صعصعه را از اصحاب و یاران علی ـ علیهالسلام ـ میشمرند و اینکه همراه و ملازم آن حضرت بوده است. صعصعه دارای زبان گویا و
فصیح و خطیبی توانا بود
که از حریم ولایت دفاع میکرد.
در دفاع از حریم ولایت همین بس که:«از حضرت امام جعفر صادق ـ علیهالسلام ـ مرویست که در میان اصحاب امیرالمومنین ـ علیه السّلام ـ کسی نبود که حق آن حضرت را چنانچه که سزاوار است داند مگر صعصعه و اصحاب او.»
علاوه بر صفاتی که برای صعصعه ذکر شد، ایشان از
راویان ثقه بهحساب میآیند که
اهلسنت نیز به آن تاکید دارند.
علی ـ علیهالسلام ـ منذر
فرماندار اصطخر را که توبیخ کرده بودند، بهخاطر صعصعه، به ایشان واگذار کردند.
از مقام بزرگی صعصعه همین بس که وقتی وی
مریض شدند، علی ـ علیهالسلام ـ به
عیادت او آمدند.
عقیل برادر علی ـ علیهالسلام ـ وقتی به پیش معاویه رفت، معاویه از یاران علی ـ علیهالسلام ـ و صعصعه پرسید و عقیل را وصف کرد. این دیدار به گوش صعصعه رسید و او ضمن نامهای به عقیل، از او انتقاد کردند.
صعصعه مورد
مشورت علی ـ علیهالسلام ـ بود؛ از جمله درباره معاویه که امیرالمومنین ـ علیهالسلام ـ نظرش را خواست و او هم جواب دادند که نامهای به معاویه نوشته و به بیعت فراخواند و علی ـ علیهالسلام ـ صعصعه را پیش معاویه فرستادند.
در دوران معاویه، صعصعه هیچگاه به معاویه روی خوش یا تمایلی نداشتند و مشاجرههای فراوان بین معاویه و صعصعه صورت گرفته است تا اینکه معاویه از صعصعه خواست به منبر رود و
سب علی ـ علیهالسلام ـ را کند؛ ولی ایشان به منبر رفته و معاویه را با زیرکی خاص و با گفتن جمله دو پهلویی لعن کرد و سرانجام اینکه معاویه او را از
کوفه اخراج کرد.
صعصعه در سال ۶۰ هجری قمری در دوران معاویه به لقای خدا پیوست.
پس ایشان یکی از اصحاب و یاران علی ـ علیهالسلام ـ بودند که در
فصاحت و
بلاغت سرشناس بودند.
قال رسول الله «صلیاللهعلیهوآله»:
«ان الله تجاوز لی عن امتی الخطاء و النسیان و ما استکر هوا علیه.»
رسول گرامی فرمودند:
«خداوند اشتباه و
فراموشی و کارهای اضطراری امت مرا به من بخشیده است.»
سایت اندیشه قم