• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زندگی‌نامه حضرت موسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت موسی، زندگی‌نامه، فرعون، بنی اسرائیل، کلیم الله.

پرسش: لطفاً خلاصه‌ای از زندگی‌نامه حضرت موسی (علیه‌السّلام) را بیان کنید.

پاسخ: حضرت موسی (علیه‌السّلام) سومین پیامبر اولوالعزم، ملقب به «کلیم الله»، دارای شریعت و کتاب مستقل بود. موسای کلیم، بنی‌اسرائیل را از مصر و از اسارت فرعون و فرعونیان نجات داد.
ایشان دارای معجزات فراوانی از جمله نه معجزه آشکار و بسیار واضح بود که در قرآن کریم و نیز روایات به آنها پرداخته شده است (حمله ملخ‌ها، شپش‌ها و قورباغه‌ها، تبدیل آب‌ها به خون، طوفان، شکافته شدن دریا، سنگ، تبدیل عصا به اژدها، نورانی شدن دست حضرتشان و...).
آن‌حضرت در راستای دفاع از مظلومان، بعد از درگیری با یاران فرعون، از مصر گریخت و در شهر مدین به شعیب نبی (علیه‌السّلام) پناهنده شده و با دخترش ازدواج کرد. سپس بعد از سال‌ها اقامت و هنگام بازگشت از مدین، با شنیدن ندایی ربانی به پیامبری قوم بنی‌اسرائیل مبعوث شد: ‌ای موسی! تو را برای پیامبری برگزیدم پس به آنچه به تو وحی می‌شود گوش فرا ده.
دین و شریعت او «یهودیت» و نام کتاب آسمانی وی «تورات» است. موسای کلیم (علیه‌السّلام) پس از سال‌ها تلاش و مجاهدت در راستای رسالت الهی، سرانجام در سن ۱۲۶ سالگی، در بیابان «تیه» به دیدار معبود شتافت.



در مورد تاریخ دقیق ولادت موسی (علیه‌السّلام) گزارشی در منابع معتبر یافت نشد. اما برخی سن ایشان را هنگام خروج از مصر هشتاد سال و ۳۸۴۰ سال بعد از هبوط حضرت آدم (علیه‌السّلام) ذکر کرده‌اند. در نتیجه می‌توان گفت که ایشان ۳۷۶۰ سال بعد از هبوط آدم (علیه‌السّلام) به دنیا آمد. برخی دیگر از منابع می‌گویند ایشان ۵۰۰ و یا ۵۰۵ سال بعد از ابراهیم (علیه‌السّلام) به دنیا آمد.
در باره محل تولد موسی (علیه‌السّلام)، همه مورّخان معتقدند که آن‌حضرت در کشور مصر به دنیا آمد، و با توجه به این‌که کاخ فرعون در شهر «منف» در کنار رود نیل بود، و موسی (علیه‌السّلام) در کودکی در آن منطقه توسط اطرافیان فرعون از آب گرفته شد، می‌توان گفت که محل تولد او در این شهر و یا اطراف آن بود.
به‌هر‌حال، ایشان در زمانی به دنیا آمدند که پسران بنی‌اسرائیل به وسیله فرعونیان کشته می‌شدند و به همین دلیل، موسی (علیه‌السّلام) با الهامی از جانب پروردگار توسط مادرش به آب‌ انداخته شد و به این روش از مرگ نجات یافت.


در منابع تاریخی، روایی و تفسیری نام‌ پدر بزرگوار موسی (علیه‌السّلام)، «عمران» نقل شده است که در آن تردیدی وجود ندارد. اما در مورد نام مادر گرامی آن‌حضرت اختلاف وجود دارد: محمد بن اسحاق، نام او را «نخیب»، «نحیب»،
[۶] علامه مجلسی‌، حیاة القلوب‌، ج۱، ص۵۷۹، قم، سرور، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
«افاحیه»، «یوخابد»، «باخته» گفته‌اند، امّا نام «یوخابید» از همه مشهورتر است.
[۱۱] علامه مجلسی‌، حیاة القلوب، ج‌۱، ص۵۷۹.



«موسی» در لغت قبطیان‌ از دو جزء تشکیل شده است، یکی «مو»؛ به معنای آب و دیگری «سی»، به معنای درخت؛ چون صندوق وی در کنار درختی در داخل آب به دست آمد، او را موسی نامیدند.،
[۱۲] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه «موسی».

اما درباره لقب موسی (علیه‌السّلام) باید گفت: آن‌حضرت مشهور به «کلیم الله» است؛ از آن‌جا که ایشان به صراحت قرآن کریم، مستقیماً با خدا سخن می‌گفتند:
«...خداوند با موسی سخن گفت».
«بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم؛ برخی از آنها، خدا با او سخن می‌گفت...».این لقب در بسیاری از روایات برای حضرتشان بیان شده است.


بر اساس گزارش‌های تاریخی، موسی (علیه‌السّلام) دختر پاک و عفیف پیامبری بزرگوار به نام شعیب (علیه‌السّلام) را به همسری برگزید. موسی (علیه‌السّلام) پس از آن‌که از ترس کشته‌شدن توسط فرعونیان از مصر خارج شد و از خدایش درخواست نجات از شرّ ستم‌گران را کرد، «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‌ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ» به مدین رفت و در پی کمکش به دختران شعیب نبی (علیه‌السّلام) برای آب‌کشیدن از چاه، با شعیب (علیه‌السّلام) آشنا شد و در پناه ایشان قرار گرفت، و در برابر چوپانی گوسفندان او طی سالیان متمادی، و به پیشنهاد خود شعیب (علیه‌السّلام) یکی از دخترانش به نام «صفورا» را به عقد خود درآورد.
در تورات نام دو پسر برای موسی (علیه‌السّلام)؛ با نام «گرشوم» و «الیصر»
[۲۲] گلن، ویلیام و مرتن، هنری، کتاب مقدس، عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه، همدانی، فاضل خان، سفر خروج، ۴/۱۸.
ذکر شده است که از صفورا به دنیا آمده بودند. در منابع تاریخ اسلامی نیز به فرزندانی با نام‌های «جرشون» و «ایلیعازر» اشاره شده است. که ممکن است گویشی دیگر از همان دو نام موجود در تورات باشند.


موسی (علیه‌السّلام) ده سال برای شعیب نبی (علیه‌السّلام) شبانی می‌کرد، سپس هنگامی ‌که همراه با همسرش، گوسفندان خود را به سوی مصر هدایت می‌کرد، به پیامبری مبعوث شد. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این مورد فرمود: موسی (علیه‌السّلام) در حالی برانگیخته شد که گوسفندان خانواده خود را می‌چراند و من نیز در حالی برانگیخته شدم که گوسفندان خانواده‌ام را در منطقه جیاد می‌چراندم.


هنگامی که موسی (علیه‌السّلام) از مدین به مصر بازمی‌گشت، در منطقه «طوی» در شبی تاریک راه را گم کرد. او سرگردان مانده بود که چه کند. در همین حال بود که ناگهان از فاصله دور (از جانب کوه طور) آتشی را دید. به خانواده‌اش گفت: شما این‌جا بمانید، من آتشی از دور می‌بینم، بدان سو می‌روم و مقداری از آن‌را برای روشنایی یا گرما برایتان خواهم آورد، یا هنگامی که به آتش رسیدم، مسیر درست را می‌یابم، اما وقتی به آتش نزدیک شد، ندایی ربانی در گوشش طنین‌انداز شد:
«ای موسی! من پروردگار تو هستم! پس (به جهت ادب و تواضع) کفش‌هایت را بیرون آر! تو در سرزمین پاک و مقدس «طوی» گام نهاده‌ای؛ ‌ای موسی! تو را برای پیامبری برگزیدم پس به آنچه به تو وحی می‌شود گوش فرا ده؛ به راستی که تنها من خدایم و خدایی جز من نیست، مرا پرستش نما و نماز را به یاد من به پای دار».
سپس خداوند فرمود:
«ای موسی! در دست راستت چه داری؟ موسی گفت: عصای من است که بر آن تکیه می‌زنم و با کمک آن برای گوسفندانم برگ درختان را می‌ریزم و فایده‌های دیگری نیز برایم دارد؛ (خداوند) فرمود: ‌ای موسی! آن‌را بینداز؛ و موسی آن‌را افکند! عصایش ناگهان به صورت اژدهایی درآمد و به هر سو شتافت؛ (موسی ترسید و به عقب برگشت و حتی پشت سر خود را نگاه نکرد! به او گفته شد)، ای موسی! برگرد و بدون هیچ هراسی اژدها را بگیر، ما آن‌را به صورت نخستش درخواهیم آورد؛ و دستت را در گریبانت فرو ببر، هنگامی که خارج می‌شود، بدون آن‌که دچار آسیب و بیماری شده باشد، سفید و درخشنده نمایان خواهد شد».
به این ترتیب، در آن شب تاریک و در آن سرزمین مقدس، موسی (علیه‌السّلام) به پیامبری رسید و نخستین ندای وحی را به همراه دو معجزه (اژدها شدن عصا و ید بیضا) از خداوند دریافت نمود و مامور شد برای دعوت فرعون به خداپرستی به سوی مصر حرکت کند.


بیشتر پیروان موسی (علیه‌السّلام) از نژاد «بنی‌اسرائیل» بوده و پیروان این آیین با نام «یهود» شناخته می‌شدند. این هر دو اصطلاح در قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته است؛ با این تفاوت که واژه «یهود» تنها در مواردی است که این آیین، مورد نظر بوده است، اما از واژه «بنی‌اسرائیل» هم برای نژاد و هم برای آیین استفاده شده است.


در ادبیاتِ معارف اسلامی، تورات نام کتاب آسمانی موسی (علیه‌السّلام) است.
[۲۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ۶۹۷، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
در ارتباط با کلمه «تورات» که واژه‌ای اعجمی (غیر عربی) است، در کتاب‌های لغت و تفسیر چند معنا ذکر شده است، نظیر: «شریعت و تعلیم» «ضیاء و نور» که آیه «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ وَ‌هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً»، تایید‌کننده چنین معنایی است.


خدای متعال در ارتباط با گستره رسالت موسی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «وَ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنی‌ اِسْرائیلَ؛ ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن‌را وسیله هدایت بنی‌اسرائیل ساختیم.»
ظاهر آیه نشانگر آن است که موسی (علیه‌السّلام) تنها پیامبر قوم بنی‌اسرائیل بود، اما از آن‌جا که حضرتشان، صاحب شریعت و از پیامبران اولوا العزم بود، و با توجه به آیات دیگر فهمیده می‌شود که محدوده رسالتشان فراتر از قوم بنی‌اسرائیل بود، هر چند بنی‌اسرائیل در صف اول ماموریت هدایت او قرار داشت؛ یعنی این‌که ایشان در درجه اول برای بنی‌اسرائیل مبعوث شده بود، مانند پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که در درجه اول برای خاندان خویش، در درجه دوم برای مردم مکه و اطراف آن، و درجه بعدی برای جهانیان مبعوث شده بود.
مواردی در قرآن وجود دارد که خداوند به موسی (علیه‌السّلام) ابلاغ می‌فرماید که به سمت فرعون رفته و او را‌ اندرز ده شاید به راه هدایت بازگردد. و یا آن‌که به ایشان ماموریت می‌دهد تا بنی‌اسرائیل را آماده کند تا به نبرد با گروهی سرکش بپردازند!
همین آیات به تنهایی کافی است تا محدوده رسالتشان را فراتر از بنی‌اسرائیل بدانیم.


حضرت موسی (علیه‌السّلام) معجزات فراوانی داشت و در همین راستا در قرآن می‌خوانیم که ایشان نه معجزه برجسته داشتند. در این‌که مراد از این نه معجزه، دقیقاً چه معجزاتی بوده، میان مفسران اختلاف نظر است. البته روایاتی وجود دارد که به بیان مصادیق آنها می‌پردازد:
در دو روایات جداگانه از امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام)، موارد ذیل به عنوان مصادیق این نُه معجزه اعلام شده‌اند:
حمله ملخ‌ها، شپش‌ها و قورباغه‌ها، تبدیل آب‌ها به خون، وقوع طوفان، شکافته شدن دریا، بالا رفتن سنگ (کوه)، تبدیل عصا به اژدها و در نهایت نورانی شدن دست حضرتشان. البته روایات دیگری وجود دارند که این نُه مورد اشاره شده در قرآن را ناظر به نُه فرمان و دستور دینی می‌دانند.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «این فرمان‌ها عبارت بودند از: شرک نورزیدن به خدا، اسراف نکردن، خودداری از زنا، نکشتن دیگران، استفاده نکردن از جادو، ربا نخوردن، تهمت نزدن به زنان محصنه، فرار نکردن از جنگ و فعالیت نداشتن در روز شنبه که این آخری مخصوص یهودیان بود».
این روایت می‌تواند تفسیر باطنی از آیات باشد.


اگرچه موسی (علیه‌السّلام) از پیامبران اولوالعزم و پیش‌گامان رسالت بود، ولی تعلیم برخی نکات توسط خضر (علیه‌السّلام) به ایشان، نقصانِ مقام علمی آن پیامبر بزرگ محسوب نمی‌شود، از مجموع آیات و روایات مربوط به داستان این دو پیامبر استفاده می‌شود که دانش‌هایی نزد خضر وجود داشت (معارف و حقایق مربوط به تکوین و زندگی انسان‌ها و...) که بر اساس ولایت و رحمت خاص و مطلقه الهی نصیب او گردیده بود و این علوم، دخالتی در مسئله رسالت و نبوت موسی (علیه‌السّلام) نداشته‌اند و اعتراض موسی (علیه‌السّلام) به خضر (علیه‌السّلام) نیز بر اساس علوم مربوط به ظاهر و شریعت و فروعات دینی بود؛ از‌این‌رو خداوند متعال بدین وسیله، پیامبر خویش را با برخی علوم غیبی و حقایق پشت پرده آشنا ساخت و آنها را به زبان بنده‌ای از بندگان خود (خضر) بیان فرمود.


«فرعون» واژه‌ای اعجمی (غیر عربی) است که به اعتبار گستاخی و گردن‌کشی شاهان مصر، آنان بدین لقب توصیف شده‌اند.
لفظ «فرعون» اسم پادشاهی از پادشاهان مصر نبود، بلکه لقبی مانند «خدیو» بود که مصری‌ها به‌طور کلی پادشاهان خود را با آن لقب می‌خواندند، ‌چنان‌که رومیان پادشاهان خود را «قیصر» و ایرانیان «کسری» و چینی‌ها «فغفور» لقب می‌دادند.
مشهورترین فراعنه مصر که در آثار اسلامی از آنها یاد شده است عبارت‌اند از:
ریان بن ولید، فرعون معاصر یوسف (علیه‌السّلام). البته از این فرعون در قرآن با لفظ «مَلِک» یاد شده است.
قابوس بن مصعب، و ولید بن مصعب؛ دو فرعون معاصر با موسی (علیه‌السّلام).
البته نام‌های یاد شده، نام‌هایی عربی به نظر می‌رسند؛ از این‌رو شاید معادل معنایی نام‌ فراعنه باشند.
برخی نیز گفته‌اند: فرعونی که بنی‌اسرائیل را اذیت می‌کرد و پسرانشان را می‌کشت رعمسیس (رامسس) دوم، و فرعونی که موسی و‌ هارون (علیه‌السّلام) برای هدایت او مبعوث شدند، پسر او «منفتاح» بود که با لشگریانش در بحر احمر (دریای سرخ) غرق گردید.
با این‌که واژه «فرعون» در قرآن و در داستان‌های مرتبط با موسی (علیه‌السّلام) و‌ هارون (علیه‌السّلام) بارها تکرار شده است، اما در این کتاب مقدس، به نام فرعونی که با آنان معاصر بود تصریح نشده، بلکه تنها با ویژگی‌هایی؛ مانند «مسرف»، «طاغی»، و «ذوالاوتاد» توصیف شده است. فرعون دشمن سرسخت بنی‌اسرائیل بود و پسران آنها را می‌کشت و دختران را برای خدمت‌کاری زنده می‌گذاشت، به عقیده او و قومش، بنی‌اسرائیل بردگان و خدمت‌گزاران آنها بودند.


درباره طول عمر و کیفیت وفات موسی (علیه‌السّلام) گزارش‌های متفاوتی وجود دارد. بنابر این گزارش‌ها، حضرتشان در شب ۲۱ رمضان، و در سن ۱۲۰، ۱۲۶ و یا ۲۴۰ سالگی، در بیابان تیه درگذشت.
پیرامون چگونگی مرگ ایشان نیز دو نقل وجود دارد. و مقبره او بر کسی معلوم نشد؛ اما از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره مدفن موسی (علیه‌السّلام) سؤال شد؛ آن‌حضرت تنها به پاسخی کلّی بسنده فرمود: «عِندَ الطَّریقِ الاَعظَم، عِندَ الْکَثیبِ الاَحمر»؛ بر سر راه بزرگ، نزدیک تپه سرخ.
[۶۴] ر.ک: سایت اسلام پدیا، مدخل «موسی کلیم الله».
[۶۵] جوادی آملی، عبد‌الله، سیره پیامبران در قرآن، ج۷، ص۱۰۹-۲۱۳، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۲۳۷۶ش



۱. ابن جوزی، عبد‌الرحمن بن علی، المنتظم، ج۱، ص۳۴۸، تحقیق، محمد و عبد القادر عطا، مصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۷۰، محقق، مصحح، موسوی جزائری، طیّب، قم، دار الکتاب، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.    
۳. ابن جوزی، عبد‌الرحمن بن علی، المنتظم، ج‌۱، ص۳۴۸.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۹۰، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۵. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۱۳، ص۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۶. علامه مجلسی‌، حیاة القلوب‌، ج۱، ص۵۷۹، قم، سرور، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
۷. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج‌۱۳، ص۵.    
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۵.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۵.    
۱۰. جزائری، نعمت‌الله، قصص الانبیاء، ص۳۳۰، ترجمه، مشایخ، فاطمه، تهران، فرحان، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.    
۱۱. علامه مجلسی‌، حیاة القلوب، ج‌۱، ص۵۷۹.
۱۲. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه «موسی».
۱۳. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «انتخاب نام حضرت موسی».    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۱۶۴.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۳.    
۱۶. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۴، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۱۷. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۸. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۱۳، ص۵۸-۵۹.    
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۲۱.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳-۲۸.    
۲۱. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۵۲-۶۹، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۲۲. گلن، ویلیام و مرتن، هنری، کتاب مقدس، عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه، همدانی، فاضل خان، سفر خروج، ۴/۱۸.
۲۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶.    
۲۴. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۱۷۷، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.    
۲۵. صالحی دمشقی‌، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۷، ص۴۱۱، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۲۶. طه/سوره۲۰، آیه۱۰-۱۴.    
۲۷. طه/سوره۲۰، آیه۱۷–۲۲.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ۶۹۷، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۲۹. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‌۱، ص۳۳۵، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.    
۳۰. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۳، ص۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۳۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۸.    
۳۲. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «معانی تورات در لغت و قرآن».    
۳۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۲.    
۳۴. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «محدوده رسالت حضرت موسی و عیسی»،    
۳۵. طه/سوره۲۰، آیه۴۳-۴۴.    
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۲۱-۲۵.    
۳۷. شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۴۲۳-۴۲۴، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    
۳۸. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۱۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۳۹. ر.ک:اسلام کوئست، مقاله «معجزات نه‌گانه حضرت موسی».    
۴۰. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «تعلّم موسی از خضر».    
۴۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۲، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، دمشق، بیروت، دارالقلم‌، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۴۲. طباطبائی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۱۱.    
۴۳. یاقوت حموی، شهاب‌الدین، معجم البلدان، ج۵، ص۴۴۲، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    
۴۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۳.    
۴۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۶.    
۴۶. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۱۶۹، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.    
۴۷. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج‌۲۰، ص۶۷، مؤسسة التاریخ، بی‌تا.    
۴۸. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج‌۱، ص۱۱۱.    
۴۹. مغنیه، محمد‌جواد، تفسیر الکاشف، ج‌۳، ص۳۷۲، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.    
۵۰. قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج‌۵، ص۱۶۳-۱۶۴، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.    
۵۱. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «نام فرعون روزگار حضرت موسی».    
۵۲. یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.    
۵۳. طه/سوره۲۰، آیه۲۴.    
۵۴. ص/سوره۳۸، آیه۱۲.    
۵۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۵۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶.    
۵۷. شیخ صدوق، خصال، ج۲، ص۵۰۸.    
۵۸. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۱۱۴، محقق، مصحح، خرسان موسوی، حسن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۵۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۳۸۶.    
۶۰. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۲۴، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.    
۶۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ‌ ج۲، ص۲۷۰، محقق و مصحح:موسوی جزائری، سید طیب، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.    
۶۲. ر.ک:سایت اسلام کوئست، «مرگ حضرت موسی.»    
۶۳. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۱۵۴.    
۶۴. ر.ک: سایت اسلام پدیا، مدخل «موسی کلیم الله».
۶۵. جوادی آملی، عبد‌الله، سیره پیامبران در قرآن، ج۷، ص۱۰۹-۲۱۳، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۲۳۷۶ش



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه حضرت موسی»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۱/۲۱.    






جعبه ابزار