• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رفع تناقض آیات 47یونس و 6یس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آیات، تناقض، امت، سوره یونس، سوره فاطر، یس.

پرسش: در آیه ۳۴ سوره فاطر می‌خوانیم: «وَ اِنْ مِنْ اُمَّةٍ اِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ». از طرف دیگر آیه ۶ سوره یس اینگونه بیان می‌دارد که «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما اُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُون‌». به عبارتی، از طرفی می‌فرماید هر امتی نذیری داشته است و از طرف دیگر می‌فرماید پدران این قوم انذار داده نشدند؟ این تعارض بین این دو آیه چگونه حل می‌شود؟

پاسخ: منظور آیه از «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما اُنْذِرَ آباؤُهُمْ» این است که انذار‌ کننده آشکار و پیامبر بزرگی که آوازه او همه جا پیچده باشد، برای برخی از امت‌ها نیامده بود، و گرنه در هر زمانی حجت الهی برای مشتاقان و طالبان وجود دارد.
برخی «ما» را به معنای «الذی» و «موصول» و برخی نیز به معنای مصدری و «کما» گرفته‌اند. اگر این تفسیر پذیرفته شود، اساساً اشکال مطرح شده در تناقض دو آیه به وجود نخواهد آمد.



خدای تعالی در قرآن کریم، درباره همه پیامبران (علیه‌السّلام)، از جمله پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و همه امت‌ها از جمله امتی که در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌زیستند، قانونی کلی بیان کرده است: «وَ لِکلِّ اُمَّةٍ رَسُولٌ فَاِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِی بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یظْلَمُونَ»؛ برای هر امّتی، رسولی است، پس هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، به عدالت در میان آنها داوری می‌شود و ستمی به آنها نخواهد شد.
همچنین در آیه «وَ اِنْ مِنْ اُمَّةٍ اِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ؛ هیچ امتی نبود مگر این‌که بیم دهنده‌ای در آنها وجود داشت.»
در برخی از روایات نیز به این امر اشاره شده است:
امام صادق‌ (علیه‌السّلام) فرمود: در هر عصر و زمانی پیامبرانی هستند تا زمین خدا از حجت که بر صدق گفتار و جواز عدالتش نشان‌ه‌ای داشته باشد، خالی نماند.
با این وجود از ظاهر تعدادی از آیات برمی‌آید که برای برخی از امت‌ها پیامبری نیامده بود:
«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما اُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ؛ تا قومی را بیم دهی که پدرانشان انذار نشدند؛ از‌این‌رو آنان غافل هستند.»
منظور آیه، این است که انذار‌ کننده آشکار و پیامبر بزرگی که آوازه او همه جا پیچده باشد، برای برخی از امت‌ها نیامده بود، و گرنه در هر زمانی حجت الهی برای مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر می‌بینیم دوران میان حضرت مسیح (علیه‌السّلام) و قیام پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دوران فترت شمرده‌اند، نه به این معنا است که مطلقاً حجت الهی برای آنها وجود نداشت، بلکه فترت از نظر قیام پیامبران بزرگ و اولوالعزم است.
به عبارت دیگر، مردم سرزمین پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از وجود پیامبری به نام عیسی (علیه‌السّلام) آگاه بوده و از آموزه‌های ایشان مطلع بودند، علاوه بر آن‌که برخی از پیروان حضرتشان نیز در همان منطقه زندگی می‌کردند؛ از‌این‌رو بهانه‌ای برای پیروی نکردن از آموزه‌های الهی وجود نداشتند، با آن‌که شاید در آن زمان‌ها پیامبری مستقیماً در آن منطقه حضور نداشت.
امام علی (علیه‌السّلام) در این زمینه می‌فرماید: «خداوند، هنگامی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مبعوث ساخت که احدی از عرب کتاب آسمانی نمی‌خواند و ادعای نبوت نمی‌کرد».


در پایان لازم است به این نکته توجه شود که آنچه که گفته شد، بنابر نظر مشهور است که «ما» در آیه «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما اُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُون‌» را «مای نافیه» گرفته است؛ اما برخی «ما» را به معنای «الذی» و موصول و برخی به معنای مصدری و «کما» گرفته‌اند. اگر این تفسیر پذیرفته شود، اساساً اشکال مطرح شده در تناقض دو آیه به وجود نخواهد آمد تا به دنبال برطرف‌کردن تعارض میان آنها باشیم، (در صورتی که «ما» را موصوله بدانیم، مفهوم آیه این می‌شود: «آنها را به همان چیزی انذار می‌کنی که پدرانشان به آن انذار شدند.» اما اگر «ما» مصدریه باشد، معنای آیه چنین می‌شود: تا انذار کنی قومی را به همان انذار که پدرانشان شدند.) زیرا در این صورت، معنای آن این‌گونه خواهد بود:
تا بترسانی افرادی را که پدرانشان نیز ترسانده شده بودند؛ اما آنان همچنان در غفلت به سر می‌بردند.


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۸، ص۳۰۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۲. یونس/سوره۱۰، آیه۴۷.    
۳. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «معنای «برای هر امتی رسولی است».    
۴. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «حجت خدا در زمین از عیسی تا پیامبر اسلام».    
۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۴.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۶۸، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۷. یس/سوره۳۶، آیه۶.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۸، ص۳۱۹.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۸، ص۳۱۹.    
۱۰. اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج۹، ص۴۹، تحقیق، محمد جمیل، صدقی، بیروت، دار الفکر، بیروت، ۱۴۲۰ق.    
۱۱. سمرقندی، نصربن محمد، بحرالعلوم، ج۳، ص۱۱۶، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.    
۱۲. ر.ک:مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۱۸، (پاورقی).    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «رفع تناقض آیات ۴۷ یونس و ۶ یس»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۶/۳۱.    






جعبه ابزار