وابستگی متقابل علت و معلول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:علت، معلول، برهان علیت، علت تامه.
پرسش:در
برهان علیت گفته میشود منظور از
علت،
علت تامه است و آن علتی است که با وجود آن
معلول ضرورتاً به وجود میآید و نابودی معلول نشان دهنده نابودی علت است، در این صورت آیا علت و معلول در وجود به هم وابستگی متقابل پیدا نمی کنند؟ آیا علت میتواند وجودی مستقل از معلول داشته باشد؟
پاسخ:در برهان علیت حرفی از علت تامه نیست، ولی آنچه که در جاهای دیگر در مورد علت تامه بیان شده، به این صورت است که اگر علت تامه وجود داشته باشد، معلولش هم ضرورتا به وجود خواهد آمد، ولی نه بر عکس.
یکی از براهینی که برای اثبات وجود خداوند متعال به کار می رود برهان علیت است.
دو مفهوم علت و معلول از
معقولات ثانی فلسفی است که بیانگر نحوه وجود بوده است. ما اگر دو وجود "الف" و "ب" را با هم مقایسه کنیم و ببینیم وجود "الف" به گونهای است که هرگاه محقق میشود، وجود "ب" نیز محقق میشود و هر گاه الف معدوم گردد، ب نیز معدوم شده و وجود ب مبیّن وابستگی و تعلق و ارتباط به وجود الف است، در این صورت میگوییم الف علت ب و ب معلول الف است.
طبق آنچه
عقل از علت و معلول بیان میکند رابطه علت و معلول از حیث وابستگی، یک طرفه است نه دو طرفه؛ زیرا وجود معلول وابسته به وجود علتش است، ولی وجود همین علت وابسته به همین معلول نیست، هر چند امکان دارد خود این علت، معلول علت دیگری باشد و از این حیث وابسته به آن علت باشد، مثلا ممکن است ج معلول ب و ب معلول الف باشد، در این صورت ب هم معلول است و هم علت (یعنی هم وابستگی دارد و هم معلولی به او وابسته است)، ولی حیثیات آن متفاوت است.
در این که مناط و علت احتیاج معلول به علت چیست؟ فیلسوفان نظریات دقیق و ظریفی را ارائه دادهاند،
صدرالمتألهین و پیروان
مکتب صدرایی که قائل به
اصالت وجود هستند،
امکان فقری و وجودی را
ملاک احتیاج معلول به علت میدانند. مراد از امکان فقری و وجودی تعلق و وابسته بودن وجودی است، به تعبیر دیگر هر موجودی که وجودش عین تعلق، ربط و وابستگی به موجود دیگر باشد معلول و ممکن خواهد بود و به مقتضای
قاعده علیت محتاج علتی است که آن را پدید آورده باشد.
در برهان علیت حرفی از علت تامه نیست، ولی آنچه که در جاهای دیگر در مورد علت تامه بیان شده، به این صورت است که اگر علت تامه وجود داشته باشد معلولش هم ضرورتاً به وجود خواهد آمد. اولاً: این ضرورت به معنای موجَب شدن
فاعل مختار نیست؛ زیرا اراده و اختیار هم جزو علت تامه است که اگر نباشد معلول وجود پیدا نمیکند. ثانیاً: طبق تعریفی که از علت و معلول شده، وابستگی علت و معلول یک طرفه است؛ یعنی همیشه معلول وابسته به علت است نه بر عکس. و اگر معلولی از بین رود این هرگز بدان معنا نیست که علت آن هم از بین رفته است، بله اگر منظور از علت، علت تامه باشد و در صورتی که یکی از اجزای علت تامه وجود نداشته باشد (مثلا اراده از فعلی برداشته شود و آن فعل (معلول) از بین رود) هرچند دیگر به آن علت، علت تامه گفته نمیشود، ولی این دلیل بر نابود شدن علت نیست. و از نشانههای علت مخصوصاً
علت العلل این است که وجودی مستقل از معلول دارد، ولی وقتی تعبیر علت برای آن به کار می رود او را همراه و قرین معلول نشان میدهد، نه وابسته به آن.
پایگاه اسلام کوئست