نشانه خالقیت خداوند بودن شب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شب،
خداوند،
قرآن کریم،
سوره اسراء،
ربوبیت.
پرسش: شب یعنی فقدان نور و فقدان نور نیز امری عدمی است. پس چگونه خداوند، در آیه ۱۲ سوره اسراء شب را که امری عدمی و ناموجود است نشانه خالقبودن خود دانسته است؟!
پاسخ اجمالی: شب و روز اموری عدمی نبوده، بلکه اموری وجودیاند و مانند سایر موجودات عالم و حالات آنها دو
آیه از آیات خدای متعال هستند و همینکه این دو حالت در زمین به صورت مرتب و با دقت تکرار میشود برای نشانه بودن کافی است. ضمن اینکه همه تاریکیها عدمی نیستند. به عنوان نمونه سیاهچالهها که در دانش امروز وجود آنها اثبات شده است، اموری وجودی هستند که نور را به دام خود میاندازند.
خدای متعال در قرآن کریم شب و روز را دو نشانه از نشانههای خود معرفی میکند: «وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنینَ وَ الْحِسابَ وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصیلا؛
و ما شب و روز را دو نشانه قدرت خود قرار دادیم، آنگاه از نشانه شب (و روشنی آن) کاستیم و نشان روز را تابان ساختیم تا شما
روزی حلال از فضل خدا طلب کنید، و تا آنکه شماره سالها و حساب اوقات را بدانید و هر چیز را مفصل بیان کردیم.»
ابتدا باید گفت؛ دو کلمه «لیل» و «نهار» به معنای ظلمت و نوری است که به صورت پیاپی و به دلیل گردش زمین بر گرد خودش و در نتیجه روبرو شدن با آفتاب و ناپدید شدن آن به وجود میآیند، و این دو مانند سایر موجودات عالم و حالات آنها دو آیه از آیات خدای متعال هستند که بالذات دلالت بر یکتایی خدا در ربوبیت میکنند، زیرا از ابتدا آنها را مانند دیگر موجودات به صورت نشانهای خلق کرد، و از کلمه «جَعَلْنَا» نمیتوان برداشت کرد که آنان در آغاز خلقتشان نشانه نبودند و بعدها توسط خداوند به عنوان نشانه قرار گرفتهاند. همچنین مراد از نشانه شب و روز، چیز مستقلی از خود شب و روز نیست و در حقیقت، اضافه موجود در عبارات «آیة اللیل» و «آیة النهار»
اضافه بیانیه است، نه اضافه لامیه و مقصود از محو «لیل» تاریک کردن و پنهان کردن آن از چشمها است، که بر خلاف روز باشد.
با توجه به آنچه گفته شد شب و تاریکی اموری عدمی نبوده، بلکه اموری وجودیاند. چنانکه خدای متعال میفرماید: «وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهار...» ؛
او است که شب و روز را آفرید و آفریدن چیز معدوم معنا ندارد.
روشن است که تعبیر به خلق و آفرینش در این آیه، جایی برای تصور عدمی بودن شب نمیگذارد. چنانکه آیه شریفه «وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار؛
و شب و روز را مسخر شما گردانید...» نیز بیانگر همین معناست، زیرا اگر شب امری عدمی باشد، تسخیرش برای بندگان معنایی نداشت. حتی اگر شب را به معنای فقدان نور بدانیم، اما «قرار دادن زمین در جایی که گاه در برابر خورشید قرار نگیرد» را نمیتوان فعالیتی عدمی پنداشت. ضمن اینکه همه تاریکیها عدمی نیستند. به عنوان نمونه سیاهچالهها که در دانش امروز وجود آنها اثبات شده است، اموری وجودی هستند که نور را به دام خود میاندازند.
با آنکه شب در زمین به معنای فقدان نور خورشید (و نه فقدان مطلق نور) است، اما عرفاً انسان شب و روز را دو چیز متفاوت و با ویژگیهای مختلف میداند و همینکه این دو حالت در زمین به صورت مرتب و با دقت تکرار میشود برای نشانه بودن کافی است.
در همین راستا آیات دیگری از قرآن نیز وجود دارد که غیر از شب، امور دیگری را که به ظاهر عدمی پنداشته میشود را به خداوند نسبت میدهد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نشانه خالقیت خداوند بودن شب» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۲۲.