• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقام انسان‌های کریم نزد خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: کرامت، اولیاءالله، تقوا.

پرسش: کرامت چیست؟ چگونه می‌توان در طریق کرامت گام برداشت؟ و انسان‌های کریم در نزد خداوند از چه مقامی برخوردار هستند؟

پاسخ: کرامت به معنای دوری از پستی و فرومایگی است و روح بزرگوار و منزّه از هر پستی را کریم گویند.
برای رسیدن به قلّه بلند کرامت باید به سلاح پرهیز از گناه و دنیا‌طلبی و هوا و هوس، و در یک کلمه به سلاح تقوا مجهّز شد.



کرامت به معنای دوری از پستی و فرومایگی است و روح بزرگوار و منزّه از هر پستی را کریم گویند.
[۱] جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۲۲.

لئیم ضد کریم است. لئامت و دنائت به یک معناست، لذا دنائت در برابر کرامت و دنی در مقابل کریم است.
[۳] جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۲۲.



رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرماید: خدای بزرگ کریم است و کَرَم را دوست می‌دارد.
‌امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می فرماید: کسی که قبل از سؤال می‌بخشد کریم است.
[۵] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۱، ص۳۶۵، ح ۱۳۸۹.
حوادث ناگوار در روح کریم اثر نمی‌گذارد.
[۶] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۱، ح ۱۵۵۵.

کریم انسانی است که از حرام اجتناب کند و از همه عیب‌ها منزّه و پاک باشد.
[۷] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۴، ح ۱۵۶۵.

انسان کریم از چیزی که لئیم به آن فخر می‌کند بیزار است.
[۸] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۴۴، ح ۱۷۷.

کریم انسانی است که آبروی خود را با مال حفظ می‌کند، ولی لئیم کسی است که مال را به وسیله آبرو حفظ می‌کند.
[۹] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۱۵۴، ح ۲۱۵۹.

اگر کسی روح را به کرامت و عظمت بشناسد همه دنیا در چشمش کوچک می‌شود.
[۱۰] آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۵، ص۴۵۱، ح ۹۱۳۰.



به روشنی تقابل کرامت و لئامت در روایات ائمه دین (علیهم‌السلام) بیان شد. کرامت، بزرگواری و دوری از هر پستی و فرومایگی است چرا که وصفی ارزشی است و از اسمای حضرت حق است، اما در مقابل هر چه انسان را از بزرگ منشی و قرب الهی دور سازد ریشه در دنائت و پستی و زشتی دارد. به فرموده رسول مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله): دوستی دنیا ریشه هر معصیت و ابتدای هر گناه است. لذا دنیا، دنیا نامیده شد، چون که بی‌مقدارتر از هر چیزی است. با توجه به این که قبلاً گذشت که دنائت در برابر کرامت و دنی در مقابل کریم است و چون دنی و دنائت و دنیا هم ریشه‌اند از این رو نمی‌توان کرامت و بزرگواری را در دوستی دنیا جست و جو نمود. چرا که به فرموده حضرت امیر (علیه‌السلام): دنیا انسان را خوار و ذلیل می‌کند. کرامت نقطه مقابل ذلّت و خواری است. باید برای رسیدن به قلّه بلند کرامت به سلاح پرهیز از گناه و دنیا طلبی و هوا و هوس، و در یک کلمه به سلاح تقوا مجهّز گشت. به فرموده امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام): کرامت بدون تقوا حاصل نمی‌شود.
[۱۴] امام علی(علیه‌السلام)، نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳.

به فرموده خدای بزرگ در قرآن کریم: با کرامت‌ترین (گرامی‌ترین) شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
و به فرموده امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام): کلید کَرَم، تقواست.


به فرموده حضرت امیر (علیه‌السلام): تقوا آن است که انسان از هر چه او را به گناه وا می‌دارد، دوری نماید.
آن حضرت می‌فرماید: همانا تقوا و ترس از خدا، داروی بیماری دل‌ها، روشنایی قلب‌ها، درمان دردهای جسم‌ها، مَرْهم زخم جان‌ها، پاک کننده پلیدی ارواح، روشنایی بخش تاریکی چشم‌ها، امنیت در نا آرامی‌ها و روشن کننده تاریکی‌های شماست. پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهری، قرار دهید و با جان نه با تن فرمانبردار باشید تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آمیزد و آن را بر همه امورتان حاکم گردانید. اطاعت خدا را راه ورود به آب حیات، شفیع گرفتن خواسته‌ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت‌های طولانی دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگی قرار دهید؛ زیرا اطاعت خدا وسیله نگه دارنده از حوادث هلاک کننده و جایگاه‌های وحشتناک که انتظار آن را می‌کشید و حرارت آتش‌های برافروخته است. پس کسی که تقوا را انتخاب کند، سختی‌ها از او دور گردند، تلخی‌ها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتی‌ها بر طرف خواهد شد و مشکلات پیاپی و خسته کننده آسان گردیده و مَجد و بزرگی از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو می‌بارند. رحمت باز داشته حق باز می‌گردد و نعمت‌هایالاهی پس از فرو نشستن به جوشش آمده و برکات تقلیل یافته فزونی می‌یابند.


قرآن کریم گوهر اصلی انسان را به عنوان یک موجود شریف و کریم معرفی می‌کند که اگر انسان کریم بشود راه طبیعی خویش را پیموده و گوهر اصیل خود را بازیافته است و چون اطاعت و صعود، مناسب با گوهر اصلی انسان است، بنابراین، عصیان و سقوط بر انسان تحمیل است، اما کرامت چنین نیست؛ زیرا گوهر آدمی کریم است. خدای بزرگ می‌فرماید: ما انسان را گرامی داشتیم. چون در خلقت او گوهری کریم به کار رفته است. اگر انسان مانند سایر موجودات فقط از خاک خلق می‌شد، کرامت برای او ذاتی یا وصف اوّلی نبود. ولی انسان دارای فرع و اصلی است؛ فرع او به خاک بر می‌گردد و اصل او به اللَّه منسوب است. خدای کریم در قرآن مجید روح را به خود نسبت داد و جسم را که به خاک و طبیعت مرتبط است. به طین منسوب کرد. نفرمود من انسان را از گل و روح مجرّد خلق کردم، بلکه انسان را از گل ساختم، سپس از روح خود در او دمیدم و چون روح انسانی به خداوندی که معلم اکرم است، ارتباط دارد. پس سهمی از کرامت دارد و روح الاهی به معنای روح کرامت است.
[۲۱] جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۶۲.



به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام):خدا شما را به پرهیزکاری سفارش کرد و آن را نهایت خشنودی خود و خواستش از بندگان قرار داده است. پس بترسید از خدایی که در پیشگاه او حاضرید و اختیار شما در دست اوست و همه حرکات و حالات شما را زیر نظر دارد.
اگر چیزی را پنهان کنید می‌داند و اگر آشکار کردید ثبت می‌کند. برای ثبت اعمال، فرشتگان کریم و بزرگواری را گمارده که نه حقّی را فراموش و نه باطلی را ثبت می‌کنند. آگاه باشید آن کس که تقوا پیشه کند از فتنه‌ها نجات می‌یابد، و با نور هدایت از تاریکی‌ها می‌گریزد و به آنچه که دوست دارد جاودانه دسترسی پیدا می‌کند. خدا او را در منزل کرامت خویش مسکن می‌دهد، خانه‌ای که مخصوص خداست. سقف آن عرش پروردگاری و روشنایی آن از جمال الاهی و زائرانش فرشتگان و دوستان و همنشینانش پیامبران الاهی هستند.


۱. جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۲۲.
۲. ثعالبی نیشابوری، عبد الملک، فقه اللغة، ص۱۳۹.    
۳. جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۲۲.
۴. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید)، منتخب میزان الحکمه، ح ۵۴۹۳.    
۵. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۱، ص۳۶۵، ح ۱۳۸۹.
۶. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۱، ح ۱۵۵۵.
۷. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۴، ح ۱۵۶۵.
۸. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۴۴، ح ۱۷۷.
۹. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۲، ص۱۵۴، ح ۲۱۵۹.
۱۰. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج۵، ص۴۵۱، ح ۹۱۳۰.
۱۱. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید)، منتخب میزان الحکمة، ح ۲۱۹۴.    
۱۲. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید)، منتخب میزان الحکمة، ح ۲۱۷۱.    
۱۳. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید)، منتخب میزان الحکمة، ح ۲۱۹۲.    
۱۴. امام علی(علیه‌السلام)، نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳.
۱۵. سوره حجرات/۴۹، آیه۱۳.    
۱۶. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید) منتخب میزان الحکمة، ح ۶۶۶۴.    
۱۷. محمدی ری شهری، محمد، (حسینی سید حمید)، منتخب میزان الحکمة، ح ۶۶۸۳.    
۱۸. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه۱۹۸.    
۱۹. سوره اسراء/۱۷، آیه۷۰.    
۲۰. سوره ص/۳۸، آیات۷۲ - ۷۱.    
۲۱. جوادی آملی، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص۶۲.
۲۲. امام علی(علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «گام برداشتن در مسیر کرامت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۱۳۴.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار