• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معجزات پیامبر قبل از بعثت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: پیامبر اکرم، حلیمه، بعثت، معجزه.

پرسش: ‌آیا گزارش‌هایی در ارتباط با معجزات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از بعثت وجود دارد؟ آیا حضرت، حلیمه را که از دنیا رفته بود، زنده کرد؟

پاسخ اجمالی: گزارش‌هایی در مورد رفتارهای اعجازآمیز پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام تولد، بعد تولد و قبل از بعثت وجود دارد که بسیاری از آنها در منابع معتبر وجود دارد و قابل استناد است. معجزات پیامبر قبل از تولد همچون: شکسته شدن ایوان کسری، دیده شدن نور در هنگام تولد، از بین رفتن نظم ستارگان، نگاه کردن به آسمان هنگام تولد؛ معجزات پیامبر بعد از تولد و قبل از نبوت نیز همچون: تجلی نور آن‌ حضرت، نازل شدن برکت بر حلیمه سعدیه، ممنوعیت ورود شیطان به آسمان، برکت حضور پیامبر در خانه ابوطالب، عدم احساس گرسنگی و تشنگی، شادابی آن‌ حضرت هنگام برخاستن از خواب، معجزات سفر به شام، سلام دادن موجودات عالم به آن‌ حضرت، نجس نکردن لباس توسط آن‌ حضرت، آراسته‌ شدن توسط فرشتگان، سخن‌ گفتن با فرشتگان مقرب الهی. اما گزارشی در مورد زنده شدن حلیمه بعد از مرگ توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در منابع تاریخی ذکر نشده است.



گزارش‌هایی در مورد رفتارهای اعجازآمیز پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از بعثت وجود دارد که بسیاری از آنها در منابع معتبر وجود دارد که قابل استناد است. البته ممکن است گزارش‌هایی نیز وجود داشته باشد که مورد نقدهای سندی و محتوایی قرار گیرند.
در ذیل بدون پرداختن به این‌گونه بررسی‌ها، به برخی از گزارش‌هایی که در منابع معتبر به آنها اشاره شده خواهیم پرداخت و آنها را در دو بخش «هنگام تولد» و «بعد از تولد و قبل از نبوت» ارائه خواهیم کرد.


در ذیل به برخی از گزارش‌هایی که در منابع معتبر تاریخی، در مورد رفتارهای اعجازآمیز پیامبر در هنگام تولد ایشان ذکر شده می‌پردازیم.

۲.۱ - شکسته شدن ایوان کسری

بر اساس گزارش‌های تاریخی، اتفاقات خارق العاده‌ای مانند به لرزه درآمدن و شکسته شدن ایوان کسری و فرو ریختن کنگره‌های آن رخ داد، خاموش‌شدن آتشکده فارس که هزار سال پیوسته روشن بود، خشکیدن دریاچه‌ی ساوه (که ظاهرا دریاچه مقدسی برای مردم آن ناحیه بود) و خواب موبد بزرگ زرتشتیان مبنی بر اینکه شتران تنومندی همراه با اسب‌های عربی از دجله گذشته و در سرزمین ایران پراکنده شدند، همزمان با تولد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رخ داده است.
[۱] «بررسی روایت بیانگر حوادث ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)»، ۶۸۸۷۹.


۲.۲ - دیده شدن نور در هنگام تولد

آمنه (سلام‌الله‌علیها)، مادر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام ولادت فرزندشان نوری را مشاهده کرد که با آن توانست خانه‌ها و عمارت‌های منطقه شام را ببیند. هم‌چنین از ایشان نقل است که گفت: زمانی که پسرم محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دنیا آمد نوری از بدنم خارج شد که بین مشرق و مغرب را روشن ساخت. ‌
در همین راستا از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیده شد که آیا مردم از نبوت شما اطلاع داشتند؟ آن‌ حضرت (علیه‌السّلام) فرمود: پدرم حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) مردم را به طرف من دعوت کرد و حضرت عیسی (علیه‌السّلام) نیز به رسالت من مژده داد و مادرم مشاهده کرد که از وی نوری بیرون می‌آید و به وسیله آن خانه‌ها و عمارت‌های شام را مشاهده می‌کند.

۲.۳ - از بین رفتن نظم ستارگان

از مردی یهودی به نام یوسف که در مکه زندگی می‌کرد، نقل است که او شبی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) متولد می‌شد، ستارگان را دید که وضع طبیعی خود را از دست داده‌اند. از این‌رو گفت: باید در این شب پیامبری متولد شده باشد؛ زیرا ما در کتاب‌های خود خوانده‌ایم، هرگاه پیامبر آخر الزمان متولد شود، شیاطین از صعود به‌ آسمان‌ها ممنوع می‌شوند. سپس هنگام صبح در اجتماع قریش حاضر شد و پرسید: آیا در خانواده‌های شما فرزندی متولد شده است؟! آنان پاسخ دادند: آری! دیشب برای عبداللَّه بن عبدالمطلب پسری متولد شده است. وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به وی نشان دادند، وی همواره به چشم‌های فرزند عبدالله نگاه می‌کرد و پس از آن، شانه آن‌ جناب را باز کرد، و وقتی خال سیاهی که بین دو کتف آن‌ حضرت بود را مشاهده نمود، (از شدت احساسات) بیهوش بر روی زمین افتاد.

۲.۴ - نگاه کردن به آسمان هنگام تولد

آمنه (سلام‌الله‌علیها) مادر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، گفت: وقتی فرزندم به دنیا آمد، دستانش را بر روی زمین نهاد و سر خود را به سوی آسمان بلند کرد.


در ذیل به برخی از گزارش‌هایی که در منابع معتبر تاریخی، در مورد رفتارهای اعجازآمیز پیامبر، بعد از تولد و قبل از نبوت ایشان ذکر شده اشاره می‌کنیم.

۳.۱ - تجلی نور آن‌ حضرت

حلیمه دایه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند: زمانی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش من بود، همیشه نوری بین آسمان و زمین وجود داشت و زمانی که مردم در سرما و گرما به سر می‌بردند، از آزار سرما و گرما در امان بودم.

۳.۲ - نازل شدن برکت بر حلیمه سعدیه

بر اساس یک گزارش، در سالی که منطقه حدیبیه دچار قحطی و خشک‌سالی شده بود، حلیمه به همراه شوهر خود به مکه رفتند، تا کودکی از قریش (که قبیله‌ی نسبتاً ثروت‌مندی به شمار می‌آمد) را برای شیر دادن و بزرگ کردن بیاورند. همسرش پیشنهاد داد تا محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را همراهشان ببرند. و به محض اینکه او را تحویل گرفتند، خیرات و برکات زیادی به آنها روی آورد و متوجه فرخنده بودن نوزاد شدند.
وقتی حلیمه خواست آن‌ حضرت را به قبیله خود ببرد، تنها مالک ۲۲ گوسفند بود، اما وقتی خواست آن‌ حضرت را به خانواده‌شان تحویل دهد، به برکت آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ۱۰۳۰ گوسفند و شتر داشت.
[۱۰] علامه مجلسی‌، محمدباقر، حیاة القلوب‌، ج۳، ص۱۸۰–۱۸۱، قم، انتشارات سرور، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.

هم‌چنین گزارش شده که بعد از پایان دو سالگی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، شبی پسرهای حلیمه هنگام برگشت از چرانیدن گوسفندان،‌ اندوهناک بوده و گفتند: ‌ای مادر! امروز گرگی آمد و دو گوسفند از گله ما را برد. حلیمه گفت: خدا عوض بدهد. وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفتگوهای آنان را شنید، فرمود: ناراحت نباشید که فردا من گوسفندان شما را به خواست الهی از گرگ پس می‌گیرم! فردا آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ضمره، پسر بزرگ حلیمه گفت: مرا به آنجایی که گرگ، گوسفندانتان را برده است ببر. با رسیدن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آنجا، حضرت به سجده افتاده، مناجات نمود و از خدا خواست تا آن گرگ گوسفندان را به او برگرداند، خداوند نیز دعایش را مستجاب کرده و آن گرگ هر دو گوسفند را برگرداند.
علاوه بر آن، حلیمه گفت: در قبیله‌ بنی‌سعد درخت خشکیده‌ای بود که ثمر نمی‌داد. روزی به همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به کنار آن درخت رفتیم، به برکت آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درخت سبز شد و ثمر داد.

۳.۳ - ممنوعیت ورود شیطان به آسمان

شیطان که قدرت ورود به برخی آسمانها را داشت، بعد از تولد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ورود به تمام آسمان‌ها منع شد. امام صادق ‌ (علیه‌السّلام) فرمود: شیطان که از هفت آسمان عبور می‌کرد، وقتی حضرت عیسی (علیه‌السّلام) متولد شد، از ورود به آسمان چهار منع شد، اما وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) متولد شد، شیطان از ورود به تمام هفت آسمان منع شد و شیطان‌ها را با ستاره‌ها (شهاب‌سنگ‌ها) در آسمان مورد هدف قرار می‌دادند. و قریش گفتند: این نشانه برپایی رستاخیز است که آن‌ را از اهل کتاب می‌شنیدیم.

۳.۴ - برکت حضور پیامبر در خانه ابوطالب

زمانی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خانه‌ی ابوطالب بود، وی دچار فقر نسبی بود و چند ماده شتر داشت که معمولا شیر آنها را می‌دوشیدند و برایش می‌آوردند. هرگاه خانواده ابوطالب بدون حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غذا می‌خوردند، سیر نمی‌شدند و هرگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه ایشان غذا می‌خورد، سیر می‌شدند.
هم‌چنین روزی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از بعثت به همراه ابوطالب و امام علی (علیه‌السّلام) در محلی به نام «ذوالمجاز» بود. ابوطالب، سخت تشنه شد و در آن‌جا آب نبود؛ شدت تشنگی خود را به برادرزاده‌شان گفت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با پای خود به زمین اشاره کرد. ناگهان آب را از آن‌جا بیرون آمد و ابوطالب از آن آب آشامید و سیراب شد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بار دیگر با پای خود به زمین زد و زمین به صورت اول خود برگشت و دیگر آبی دیده نشد.

۳.۵ - شیر خوردن از پستان ابوطالب

بر اساس روایتی (که سندش ضعیف است)، هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) متولّد شد چند روزی شیردهی یافت نمی‌شد تا به حضرت غذا بدهد؛ از این‌رو ابوطالب دهان‌ حضرت را بر پستان خود گذاشت و (در حادثه‌ای اعجازآمیز) خدا در پستان ابوطالب شیر جاری کرد و پیامبر، چند روزی از پستان او شیر خورد تا آنکه ابوطالب، حلیمه را یافت و پیامبر را به او تحویل داد تا دایه‌اش باشد.

۳.۶ - عدم احساس گرسنگی و تشنگی

در برخی از مواقع به صورت اعجازآمیز آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیاز به غذا پیدا نمی‌کرد. ام‌ایمن گفت: هرگز ندیدم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در کودکی و بزرگی از تشنگی و گرسنگی شکایت کند. ایشان بسیاری از اوقات، صبح زود تنها مقداری از آب زمزم می‌نوشید و چون به او غذا می‌دادند، می‌فرمود: سیر هستم و از غذا دوری می‌نمود.

۳.۷ - شادابی آن‌ حضرت هنگام برخاستن از خواب

معمولا انسان‌ها با چشمانی چرک‌آلود و موهایی پریشان از خواب برمی‌خیزند، حال آنکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگامی که بیدار می‌شد، شکل و شمایلش به گونه‌ای بود که گویا در چشمانش سرمه کشیده و بر موی سرهایش روغن مالیده باشد.

۳.۸ - معجزات سفر به شام

در سفری که ابوطالب به شام رفت و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که دوازده سال داشت را برای نخستین بار با خود به آنجا برد، نشانه‌هایی از عظمت آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این سفر مشاهده شد.
وقتی کاروان به شهر بصری از شهرهای شام رسید، نزدیک صومعه‌ای فرود آمدند که در آن راهبی به نام بحیرا زندگی می‌کرد. بحیرا ابری را دید که بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سایه افکنده است. و وقتی ایشان زیر درخت فرود آمدند، ابر بر آن درخت سایه افکند و شاخه‌های درخت نیز برای حضرت سایبانی ساخته و به سویی که ایشان نشسته بود، آویزان شدند. بحیرا غذایی را تهیه نمود و کاروانیان را دعوت نمود؛ اما در جلسه مهمانی وی، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حضور نداشت و بحیرا نیز ویژگی‌هایی که از پیامبر می‌دانست را در هیچ کدامشان ندید و ابر را نیز ندید که بر کسی از آنان سایه افکنده باشد. البته بعد از جست‌وجوی بیشتر، ابر را دید که بر فراز آن‌ حضرت (که در جایی دیگر بود) سایه افکنده است.
همچنین در سفری دیگر و در سن ۲۵ سالگی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که از سوی حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) برای تجارت به سمت شام رفت، گزارش شده که هنگام نیمروز و شدت گرما دو فرشته پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را که بر روی شتر سوار بود، از گرمای آفتاب حفظ می‌کرد.

۳.۹ - سلام دادن موجودات عالم به آن‌ حضرت

در گزارشی نیز آمده است وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در صحرا قدم می‌نهاد، کوه و دشت از نور جمال حضرت روشن می‌شد و به هر سنگ و کلوخ که می‌گذشت، ندا می‌دادند:
«السَّلَامُ عَلَیک یا مُحَمَّدُ السَّلَامُ‌ عَلَیک‌ یا اَحْمَدُ السَّلَامُ‌ عَلَیک‌ یا حَامِدُ السَّلَامُ‌ عَلَیک‌ یا مَحْمُودُ السَّلَامُ عَلَیک یا صَاحِبَ الْقَوْلِ الْعَدْلِ مُخْلِصاً بِالرِضَا لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ طُوبَی لِمَنْ آمَنَ بِک وَ الْوَیلُ لِمَنْ کفَرَ بِک‌».

آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز جواب سلام آنها را می‌داد. وقتی آفتاب به وسط آسمان رسید، آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از حرارت آفتاب اذیت شد. خدا به «استحیائیل» از ملائکه الهی وحی نمود که ابر سفیدی را بر سر آن سرور بگستراند تا سایبان سید پیامبران باشد. در همان ساعت ابری بر بالای سر آن‌ حضرت پیدا شد و باران می‌ریخت، اما یک قطره بر آن‌ حضرت نمی‌ریخت و رودخانه‌ها از سیلاب جاری می‌شد. بر سر راه آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هیچ گلی نبود و از آن ابر باران زعفران و مشک می‌بارید و کوه و دشت را برای آن سرور معطر می‌ساخت، و در آن صحرا درخت خرمای خشکی بود که سال‌ها خشک شده بود و برگ‌هایش ریخته بود و چون حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آن درخت رسید پشت مبارک را بر آن درخت گذاشت که استراحتی‌ بفرماید ناگاه درخت به اهتزاز آمد و سبز شد و برگ برآورد و خلال سبز و رطب زرد و سرخ برای ضیافت آن‌حضرت فرو می‌ریخت.
همچنین «برّه بنت ابی تجرات» نقل می‌کند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای قضای حاجت از مناطق مسکونی دور می‌رفت، چنان‌که هیچ خانه‌ای دیده نمی‌شد و معمولا میان دره‌های دور و صحرا می‌رفت. در آغاز نبوت و آن وقت که خداوند می‌خواست او را به نبوت گرامی بدارد، به هیچ سنگ و درختی عبور نمی‌کرد، مگر این‌که به او سلام می‌دادند و می‌گفتند: سلام بر تو‌ ای رسول خدا. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به چپ و راست و پشت سر خود می‌نگریست و کسی را نمی‌دید.

۳.۱۰ - نجس نکردن لباس توسط آن‌ حضرت

حلیمه گفت: من هیچ‌گاه لباسی از محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را که با بول و مدفوع نجس شده باشد را نشستم، چون وقت قضای حاجت پهلو به پهلو می‌کرد و من متوجه می‌شدم که ایشان نیاز به قضای حاجت دارد. هم‌چنین هیچ‌گاه از وی بوی بد استشمام نکردم؛ بلکه از بدن ایشان بوی مشک و کافور استشمام می‌کردم.
و نیز از ایشان نقل است که گفت: زمانی‌که محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به نه ماهگی رسید، مدفوع ایشان را اصلا ندیدم؛ زیرا زمین آنچه که از ایشان خارج می‌شد را فرو می‌برد.

۳.۱۱ - آراسته‌ شدن توسط فرشتگان

زمانی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سن ده ماهگی رسید، حلیمه خواست تا وی را به نزد عبدالمطلب ببرد. لذا بر در خیمه مخصوص آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و منتظر بود که حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از خواب بیدار شود تا ایشان را بشوید و بیاراید و به سوی عبدالمطلب بیاورد؛ اما آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیرون نیامد. بعد از مدتی آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حالی‌که سر مبارکش شسته، موهایش شانه‌شده و لباس‌هایی از سندس و استبرق بر تن داشت، بیرون آمد. حلیمه پس از مشاهده این شکل و شمایل، گفت: این جامه‌های فاخر و زینت‌ها را از کجا برای تو آمده است؟ آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: این جامه‌ها را از بهشت آوردند و فرشتگان مرا آراستند.

۳.۱۲ - سخن‌گفتن با فرشتگان مقرب الهی

در سفری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به کوه بزرگی رسید، اما نمی‌توانست از آن کوه عبور نماید. فرشته‌ای به نام استحیائیل به آن کوه دستور داد تا نسبت به آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خضوع کند. آن کوه نیز نسبت به ایشان فروتنی نمود. آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به بالای آن کوه رفت. در آن طرف کوه مار و عقرب بسیاری بودند که کسی از ترس آنان نمی‌توانست از آنجا بگذرد. استحیائیل به آن مار و عقرب‌ها دستور داد تا خود را در سوراخ‌ها و در زیر سنگ‌ها پنهان کنند که آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنها را نبیند. آنان نیز پنهان شدند. آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن کوه چشمه آبی دید در نهایت سردی و شیرین‌تر از عسل! ایشان از آن آب تناول فرمود و لحظه‌ای در کنار آن چشمه استراحت نمود. در آن زمان جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و دردائیل به نزد آن‌ حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمدند و خدمت ایشان نشستند. پس جبرئیل گفت:
«السَّلَامُ عَلَیک یا مُحَمَّدُ السَّلَامُ عَلَیک یا اَحْمَدُ السَّلَامُ عَلَیک یا حَامِدُ السَّلَامُ عَلَیک یا مَحْمُودُ السَّلَامُ عَلَیک یا طه‌ السَّلَامُ عَلَیک‌ یا اَیهَا الْمُدَّثِّرُ السَّلَامُ عَلَیک یا اَیهَا الْمَلِیحُ...» ، سپس فرمود: خوشا حال کسی که به تو ایمان آورد و بد به حال کسی که به تو کافر گردد.



اما آنچه در مورد زنده شدن حلیمه توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پرسش مطرح شد را با جست‌وجویی که در منابع معتبر داشتیم، گزارشی در این زمینه نیافتیم و در صورت برخورد با این گزارش، پاسخ ویرایش خواهد شد.


۱. «بررسی روایت بیانگر حوادث ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)»، ۶۸۸۷۹.
۲. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۵۶، قم، مؤسسه آل البیت ع، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۳. صالحی شامی‌، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۴۲، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۵۷، قم، مؤسسه آل البیت ع، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۵۹، قم، مؤسسه آل البیت ع، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۶. صالحی شامی، محد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۴۲، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۷. حلی، رضی الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، محقق:سید مهدی رجایی، مصحح:محمود مرعشی، ص۱۲۳، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۸. ر. ک:«بررسی حدیث شیر خوردن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از پستان ابوطالب»، ۳۶۷۹۵.    
۹. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة، تحقیق:عبد المعطی قلعجی، ج۱، ص۱۳۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.    
۱۰. علامه مجلسی‌، محمدباقر، حیاة القلوب‌، ج۳، ص۱۸۰–۱۸۱، قم، انتشارات سرور، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
۱۱. قمی، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص۳۰، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.    
۱۲. حلی، رضی الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، محقق:سید مهدی رجایی، مصحح:محمود مرعشی، ص۱۲۲، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.    
۱۳. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج۱، ص۶۵، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.    
۱۴. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۳۳، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۵. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۲۱، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۴۴۸، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۱۷. ر. ک:«بررسی حدیث شیر خوردن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از پستان ابوطالب»، ۳۶۷۹۵.    
۱۸. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۳۳، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۹. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۳۳، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۲۰. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۲۲، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۲۱. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۲۴، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۲۲. قمی، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص۳۱–۳۲، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.    
۲۳. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری‌، ج۱، ص۱۲۵، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۴۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۴۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۶. قمی، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص۲۹، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۴۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۲۸. قمی، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص۳۲-۳۴، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.    



سایت اسلام کوئست، برگرفته از مقاله"آیا گزارش‌هایی در ارتباط با معجزات رسول خدا(ص) قبل از بعثت وجود دارد؟ و آیا حضرتشان حلیمه را که فوت کرده ‌بود زنده کرد؟"، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۰۹/۲۳.    






جعبه ابزار