رازداری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رازداری،
سر ، افشاء راز.
پرسش: از شما تقاضا دارم که راز داری را تبیین کنید و راههای حفظ آن و عوامل افشای راز چیست؟ این پرسش سه قسمت دارد: (تبیین راز داری-راه حفظ آن-عوامل افشا).
پاسخ: رازداری، فضیلتی اخلاقی است که در توفیق یافتن به انجام کارها و
سعادت و نیک بختی انسان نقش بسزایی دارد.
عوامل افشای راز: الف)پرحرفی و سست زبانی؛ ب) حفظ مرز دوستی و رفاقت؛ ج) بی دقتی هنگام احساساتی شدن و عصبانیت و ... است.
رازداری، فضیلتی اخلاقی است که در توفیق یافتن به انجام کارها و
سعادت و نیک بختی انسان نقش بسزایی دارد. برای تبیین هرچه بیشتر موضوع راز داری، این بحث را در چند قسمت پی میگیریم.
چنین نیست که
انسان راز خویش با هیچ کس نگوید، بلکه گفتن راز و با محرم اسرار
درد دل کردن، روح و جان را سبک می کند و آدمی با پشتیبانی دیگران دلگرم و آرام می شود که البته در این میان، بهترین رازدار بندگان، خالق ستار و پرده پوش است.
اما زمانی که اسرار، نگفتنی است یا شنوای راز، محرم نیست، دل باید صندوق و نگاه دار باشد و از امانت خویش به بهترین صورت امانت داری کند و آن را به گاه ضرورت نیز جز به امانتدار نسپارد و این فرموده زیبای
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را در نظر داشته باشد که فرمود: «صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ»؛
سینۀ انسان عاقل، صندوق اسرار است.
در حکمتهای بلند بزرگان آمده است: «صدور الاحرار، قبور الاسرار؛
سینههای آزاد مردان، گور رازها است.» باید دلی پاک و ایمانی محکم و ارادهای استوار داشت، تا به افشای راز این و آن نپرداخت. اگر انسان بتواند هر چه کمتر از اسرار مردم مطلع باشد، بهتر است و احتمال فاش کردن آن هم کمتر.
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) فرموده است: «اَلظَّفَرُ بِالحَزْمِ وَالْحَزْمُ بِإِجالَةِ الرَّأیِ وَالرَّأْیُ بِتَحصینِ الأَسْرار؛
پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگهداری رازها است.»
پس هر که سرّ و نهان خویش فاش کند رأی و اندیشه را محافظت نکرده از
حزم و دوراندیشی خارج گشته و در نتیجه به مقصودش نمیرسد.
آن حضرت در سخنی دیگر، رسیدن به موفقیت را در سایه راز داری دانسته و فرموده است: «أَنْجَحُ الْأُمُورِ مَا أَحَاطَ بِهِ الْکِتْمَانُ؛
موفقترین کارها آن است که پنهانکاری آن را فرا گیرد.»
در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیمهای او میشود، چنان که
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «اِفشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ؛
برملا کردن راز، (مایه) سقوط است.»
رازهایی که انسان در سینه دارد بر دو گونه است: راز های خویشتن، و راز های دیگران. آدمی از هر کسی دیگر به راز داری خویش، تواناتر و شایسته تر است و آن گاه که او سرّ دل میگشاید و تأکید میکند که این راز میان ما دو نفر بماند، چه بسا او نیز با دیگری همان راز را در میان نهد و تأکید ورزد که این راز میان ما دو نفر بماند. سپس این عمل سلسله وار ادامه یابد تا جایی که راز آدمی، آشکار و عمو شود. چه زیبا گفته آن شاعر حکیم: «کُلُ سِرٍ جاوَزَ الأثنینِ شاعَ؛
هر رازی که از دو نفر فراتر رفت پخش خواهد شد.»
در این حال،
گناه آن جز بر گردن خود شخص نیست که بار نخست، راز خویشتن را بی هیچ تأمل و تدبر به کسی که محرم اسرار و راز نگهدار نبوده، گفته است. چنین شخصی نمیتواند از دیگران به خاطر افشای رازش دل گیر و خشمگین شود؛ زیرا خود نیز پیش از همه از راز داری خویش دست برداشته است.
حضرت علی (علیهالسلام) به راز گشایان چنین میفرماید: «وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ؛
و انسان اسرار خویش را بهتر از هر کس دیگری میتواند حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود میکوشند.»
گفتنی است که رازهای خود انسان نیز از دو حال خارج نیستند؛
یا این که از سعادت، نیک فرجامی انسان است، و یا از شقاوت، ناکامی و بدبختی او. در هر دو حال پنهان نگهداشتن رازهای خویش، وظیفه است؛ زیرا افشای رازها در مورد اول باعث زیاد شدن دشمنی دشمنان، باعث ایجاد
حسادت و توقع بی جای دیگران میباشد و اگر از قسم دوّم باشد افشای رازها باعث شماتت دشمنان، ناراحتی دوستان و موجب ذلت و خفت شخص در برابر ظاهر بینان میگردد.
فاش نمودن راز دیگران نیز در بسیاری از موارد موجب دامن زدن به
مفاسد اجتماعی و
کینه و دشمنی میشود. «
حفظ لسان» و «
کنترل زبان» در مباحث اخلاقی و روایات، جایگاه مهمی دارد و به موضوعاتی چون:
دروغ،
غیبت،
افتراء، لغو و بهتان و در بخشی هم به «رازداری» مربوط میشود. کسی که نتواند راز دار مردم باشد، گرفتار یک رذیله اخلاقی و معاشرتی است و باید در رفع آن بکوشد.
تقوا و تمرین میتواند راهی مناسب به شمار آید.
پس در هر حال انسان نباید رازهای خود و دیگران را فاش نماید و در اختیار نامحرمان قرار بدهد.
به تعبیر امام علی(علیهالسلام): «سِرُّکَ أَسِیرُکَ فَإِذَا أَفْشَیْتَهُ صِرْتَ أَسِیرَهُ؛
راز تو اسیر تو است، اگر آشکارش ساختی، تو اسیر آن شدهای.»
اسباب و عواملی که در افشای راز نقش بسزایی دارند عبارت اند از:
یکی از عوامل افشای راز، پرحرفی و سست زبانی است.
اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن گویی، از هر دری سخن به میان میآورند و یافته های خویش را به دیگران انتقال میدهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی میشود.
ازعوامل دیگر افشای راز دوستی و رفاقت است.
شخص دانای اسرار باید توجه داشته باشد که مرز دوستی و رفاقت را از حریم اسرار پنهانی خویش جدا کند و نه تنها اسرار خود، بلکه اسرار شخصی دیگران را نیز در اختیار دوستانش قرار ندهد.
امام صادق (علیهالسلام) فلسفه این کار را چنین بیان میفرماید: «لَا تُطْلِعْ صَدِیقَکَ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَی مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْماً مَا؛
دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمنت شود.»
۳. احساساتی شدن و
عصبانیت از دیگر عوامل افشای راز است.
آنهایی که بازیچه احساسات نمیشوند و بر خشم خویش مسلط هستند، بر حفظ اسرار خود و دیگران تواناترند.
از جمله اموری که باعث افشای رازمیشود جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز است.
دشمنی نسبت به صاحب راز نیز باعث افشای راز میشود.
از دیگر عوامل افشای راز وجود امکانات و وسایل ارتباطی عمومی از جمله: تلفن، اینترنت و... است.
خلاصه این که در یک تعبیر میتوان عوامل کلی افشای راز را چنین بیان کرد: تاریکی قلب، ضعف ایمان، سستی زبان، عادت به اذیت و آزار دیگران.
۱. کم حرفی و سکوت:
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: نجات
مؤمن در حفظ زبانش است.
۲.
تقویت اراده و عادت نفس به نگهداری اسرار.
۳. آگاهی و اندیشه نسبت به سرانجام وخیم افشای راز.
۴. تقویت
ایمان و ترس از پروردگار.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «رازداری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۴.