• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

داوری پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: یهود ، داوری، قضاوت ، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، زنای محصنه، تورات ، سنگسار.

پرسش: در سوره مائده (۵)، آیه ۴۳.     می‌فرماید: وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ ، مقصود از این آیۀ کریمه چیست؟

پاسخ: بعضی از یهودیان در مورد مرد و زن یهودی که مرتکب زنای محصنه شده بودند. برای داوری نزد پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آمدند. آنان با خود گفتند؛ چون این پیامبر، مبعوث به رحمت و تخفیف است، داوری نزد ایشان می‌بریم، اگر به کمتر از سنگسار حکم نمود، از او می‌پذیریم و نزد خدا حجت می‌آوریم که ما حکم یکی از پیام‌آوران تو را اجرا کردیم. مراد آیه این است که ای پیامبر! چگونه این یهودیان تو را به داوری و قضاوت می‌طلبند؛ در‌حالی‌که تورات نزد آنهاست و حکم خدا در آن آمده است. آنان آیین اسلام را باطل می‌دانند، با این حال چون احکام تورات موافق با میلشان نیست، آن را رها کردند و به‌سراغ حکم اسلام آمدند؛ در‌حالی‌که اساساً با اسلام موافق نیستند. عجیب‌تر این‌که بعد از انتخاب پیامبر برای داوری، حکم پیامبر را که موافق تورات است، نمی‌پذیرند.



آیۀ مورد سؤال در مورد داوری خواستن یهود از پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است. شأن نزول آیه در مورد مرد و زن یهودی است که مرتکب زنای محصنه شدند. بعضی از یهودیان گفتند: چون این پیغمبر، مبعوث به رحمت و تخفیف است، داوری نزد ایشان می‌بریم؛ اگر به کمتر از سنگسار حکم نمود، از او می‌پذیریم و نزد خدا حجت و دلیل می‌آوریم که ما حکم یکی از پیام‌آوران تو را اجرا کردیم؛ لذا نزد پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ رفتند و پیامبر از آنها پرسید: حکم زنای محصنه در تورات چیست؟ آنان گفتند: تراشیدن سر، شلاق، سوار کردن زن و مرد بر پشت الاغ و گردانیدن در میان مردم است.
[۲] واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ص ۱۰۳، نشر نی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
اما پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ جوانی را دید که ساکت است؛ چون او را خاموش دید احضارش فرمود و او را سوگند داد که حکم زنای محصنه در تورات همین است که اینها می‌گویند؟ جوان پاسخ داد: چون مرا سوگند دادی، راست می‌گویم. حکم زنا در تورات سنگسار است؛ اما زن و مردی از نزدیکان پادشاه زنا کردند و رجم اجرا نگردید؛ سپس مردی از سران و بزرگان زنا کرد و چون خواستند حکم سنگسار را اجرا کنند، خویشاوندانش مانع شدند و گفتند: تا آن خویشاوندان پادشاه سنگسار نشوند، نمی‌گذاریم این مرد سنگسار شود؛ همین امر سبب شد همه بر مجازات خفیف‌تر و سبک‌تری اتفاق نمایند که همان شلاق و تراشیدن سر است.


پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمود: من بر این دو نفر زناکار، حکم تورات را اجرا می‌کنم و دستور سنگسار داد.
[۳] واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ص ۱۰۴، نشر نی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.



گفتنی است، با توجه به شأن نزول ذکر شده، مفسران در تفسیر آیۀ مذکور گفته‌اند که استفهام در این آیه، استفهام حقیقی نیست؛ بلکه برای تعجب به کار رفته است.


البته، در ادبیات عرب نیز بیان شده است که یکی از روش‌هایی که بدون ضابطه، بلکه با قرینه برای تعجب به کار می‌رود، جمله استفهامیه است.
[۶] عباس حسن، النحو الوافی، ج ۳، ص ۲۴۳، المحبین للطباعه والنشر، قم، چاپ اول، ۱۴۲۸ ق.



بنابراین مراد از آیه این است که ای پیامبر چگونه این یهودیان تو را به داوری و قضاوت می‌طلبند؛ در‌حالی‌که تورات نزد آنهاست و حکم خدا در آن آمده است. وجه تعجب این است که:

۵.۱ - اولاً

یهود آیین اسلام را باطل می‌دانند، با این حال چون احکام تورات موافق با میلشان نیست، آن را رها کردند و به‌سراغ حکم اسلام آمدند؛ د‌رحالی‌که اساساً با اسلام موافق نیستند.

۵.۲ - ثانیاً

عجیب‌تر این‌که بعد از انتخاب پیامبر برای داوری، حکم پیامبر را که موافق تورات است، نمی‌پذیرند؛ دلیلش نیز این است که آنان نه به تورات ایمان دارند و نه به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله.
[۷] طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.



۱. انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۷؛ "وَ مَا أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ"    
۲. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ص ۱۰۳، نشر نی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
۳. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ترجمه، ذکاوتی قراگزلو، علی‌رضا، ص ۱۰۴، نشر نی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ج ۵، ص ۳۴۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۳۸۸ ۳۸۹، مدرسۀ امام علی بن ابی‌طالب، قم، چاپ اول، ۱۴۲۱ ق.    
۶. عباس حسن، النحو الوافی، ج ۳، ص ۲۴۳، المحبین للطباعه والنشر، قم، چاپ اول، ۱۴۲۸ ق.
۷. طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۳۸۸ ۳۸۹، مدرسۀ امام علی بن ابی‌طالب، قم، چاپ اول، ۱۴۲۱ ق.    



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | شان نزول | قرآن شناسی




جعبه ابزار