توانایی عقل در ادراک جزئیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:جزئیات، فلسفه، عقل.
پرسش:آیا
عقل نمیتواند جزئیت از لحاظ جزئیت را بفهمد؟
پاسخ:شأن و جایگاه عقل،
ادراک کلیات و شأن حس، ادراک امور جزئی است. لذا عقل نمیتواند "جزئی بما هو جزئی" را به طور مستقیم و بی واسطه درک کند، بلکه این امر، وظیفه حس است. البته این مسئله بدین معنا نیست که عقل نمیتواند
محسوسات را درک کند، بلکه عقل محسوسات را از خلال کلی به دست میآورد.
اصولا ادراک
انسان بر دو نوع است.
ادراک جزئی، خود بر دو قسم است. گاهی این ادراک متوقف بر
وجود خارجی اشیا است. در این صورت انسان به وسیله حواسِ خویش، آنها را درک میکند. و گاهی ادراک جزئی متوقف بر وجود خارجی اشیا نبوده، در این صورت انسان به وسیله
قوه خیال، درک می کند.
انسان زمانی که جزئیات مختلفی را میبیند و آنها را نسبت به هم مقایسه میکند، میبیند آنها در صفت واحدی یکساناند. در نتیجه صورت مفهومی که قابل انطباق بر هر یک از آن موارد جزئی باشد را از آنها انتزاع میکند".
این فرایند وظیفه عقل است. پس عقل قوهای است که کارش ادراک کلیات میباشد. حال مفهوم کلّی یا قابل حمل بر امور عینی است مانند مفهوم انسان که بر حسن و حسین و... حمل میگردد و گفته میشود «حسن انسان است» و یا قابل حمل بر امور عینی نیست و تنها بر مفاهیم و صورتهای ذهنی، حمل میشود.
پس؛ انسان دارای دو نوع دستگاه ادراکی است. یکی از آنها حواس و دیگری عقل است. انسان به وسیله حواس خود، مدرکات خود را به نحو جزئی ادراک میکند و اما به وسیله عقل خویش، موضوعات را به نحو کلی ادراک میکند؛ زیرا طبیعت عقل، کلی است. حال شاید سؤالی به ذهن خطور کند که آیا با این عقلی که شأنش درک کلیات است؛ نمیتوان محسوسات (جزئیات) را درک کند؟ در جواب بیان می شود؛ معنای این سخن آن نیست که عقل، محسوس را درک نمیکند، بلکه عقل، محسوسات را از خلال کلی به دست میآورد. چنان که اعراض جسمانی را نیز ادراک میکند، اما نه ذوات آن را، بلکه از طریق احاطه بر علل کلی آنها".
پس "ادراک جزئی از این حیث که جزئی است فقط به وسیله احساس، تخیل و یا هر امری که جاری مجرای ابزارهای جسمانی است، صورت می گیرد".
و شأن عقل، درک کلیات (نه جزئیات) است اگر چه از خلال کلی پی به امور جزئی نیز میبرد.
اما برای روشن شدن این مسئله که چرا عقل نمیتواند محسوسات را درک کند، به عبارتی از
فارابی اشاره میکنیم: "محسوسات از آن جهت که محسوس هستند قابل تعقل نیستند؛ زیرا ممکن نیست چیزی مورد تعقل واقع شود، مگر این که آن چیز، برهنه از مادیات شود و فرض هم این است که محسوسات نمیتوانند (از آن جهت که محسوساند)؛ مجرد از مادیات شوند. نتیجه آن که ممکن نیست محسوسات، مورد تعقل واقع شوند. این رابطه، از طرف مقابل نیز میباشد؛ یعنی حس نمیتواند
معقولات را از آن جهت که معقولاند درک کند؛ زیرا محال است شیئی مورد ادراک حس واقع شود، مگر این که آن شیء، مقرون به عوارض مادی شود".
خلاصه این که عقل، توان ادراک جزئی (از آن جهت که جزئی است) را ندارد، ولی با این حال میتوان محسوسات را از خلال کلی به دست آورد.
پایگاه اسلام کوئست