سیرۀ اخلاقی امام سجاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: معصوم،
اهل بیت، و یاران
امام سجاد.
پرسش: سیره اخلاقی
امام سجاد (علیهالسّلام) قبل و بعد از
امامت بخصوص در
واقعه کربلا چگونه بوده است؟
پاسخ: ایشان انـسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کـمـال رسـیـده و نمونه مجسم و عینی
قرآن و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. فزونی
عبادت و نیایش، عفو و گـذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن، بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنانبرخی از خصلتهای امام سجاداست.
پـیـشـوای چـهـارم، انـسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کـمـال رسـیـده و نمونه مجسم و عینی
قرآن و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود.
در دوران سیاه حکومت اموی که ارزشهای انسانی و فضائل اخلاقی به فراموشی سپرده شده بود آنامـام هـمـام، چـون خـورشـیـدی فـروزنـده درخـشـیـد و وجـودش مـجـمـع هـمـه فـضائل و ارزشهای فراموش شده گردید.
در این مجال جلوهها و نمونههایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر میکشیم:
۱. فزونی
عبادت و نیایش امام چهارم (علیهالسّلام) در پیشگاه
خدا به حدی بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجاد) لقب یافت.
۲. عفو و گـذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن از دیگر خصلتهای پیشوای چهارم (علیهالسّلام) بود.
۳. بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم (علیهمالسّلام) و از جمله فضیلتهای امام سجاد (علیهالسّلام) بود.
۴. امـام چـهـارم هـمـچـون سـایر امامان (علیهم السلام)، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامهای همچون (عبیدالله)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوت روحی و
شجاعت آن بزرگوار در جریانهای بعد از
واقعه کربلا و دوران
امامت آن امام همام است.
نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات
اهل بیت (علیهالسّلام) کاملترین و بی بدیلترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحلهای از زندگی پربار ایشان نمیشود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریانها متفاوت است.
پـیـشـوای چـهـارم، انـسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کـمـال رسـیـده و نمونه مجسم و عینی
قرآن و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزشهای انسانی و فضائل اخلاقی به فراموشی سپرده شده و مردم به جای مشاهده
زهد،
ساده زیستی،
تواضع،
نوع دوستی،
نرم خویی و
رعیت پروری از زمامداران خود به عنوان خلیفه پـیـامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شاهد
دنیا طلبی،
اشرافیت،
تجمل گرایی، خود محوری و بزرگ بینی آنان بـودنـد، آنامـام هـمـام، چـون خـورشـیـدی فـروزنـده درخـشـیـد و وجـودش مـجـمـع هـمـه فـضائل و ارزشهای فراموش شده گشت؛ چندانکه دوست و دشمن را به تحسین واداشت.
محمد بن طلحه شافعی مینویسد: او، زینت عبادت کنندگان، پیشوای زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیرهاش گواه آن اسـت کـه وی فرزند صالح رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سیمایش بیانگر مقام
قرب او نزد پروردگار است...
در این مجال جلوهها و نمونههایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت در طول عمر با برکتشان، که حقیقتا بهترین و کاملترین الگو برای جوامع بشری است را به تصویر میکشیم:
فزونی عبادت و نیایش امام چهارم (علیهالسّلام) در پیشگاه خدا به حدی بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجاد) لقب یافت. وی در پیشگاه حق به قدری پیشانی بر خاک میسایید که همه مواضع سجدهاش پینه میبست و هـر سـال دو بـار و هـر بـار پـنـج عـدد از پـینهها را میبرید، از این رو، به آن حضرت (ذو الثفـنـات) (یـعـنـی صـاحـب پـیـنـه هـا) مـی گـفـتـنـد.
امـام سـجـاد (علیهالسّلام) هـنـگـامـی کـه
وضو مـی گـرفـت رنـگ از چهره مبارکش میپرید. از علت آن سؤال شد. فرمود: آیا میدانید میخواهم در برابر چه کسی بایستم؟
امام باقر (علیهالسّلام) در مورد علت ملقب شدن پدر بزرگوارش به لقب (سجاد) میفرماید: او را سـجـاد نـامیدند، چون: هیچگاه نعمتی را به یاد نمیآورد مگر آن که
سجده میکرد؛ هیچ وقت آیـهای از
قرآن را کـه سجده (
واجب یا
مستحب ) داشت نمیخواند مگر آن که سجده میکرد؛ خداوند هـیـچـگـاه بـدی و ناگواری را از او دفع نکرد مگر آن که سجده کرد، هیچ زمان از نماز واجب فارغ نـشـد مـگـر آنـ کـه سـجده کرد، هیچگاه بین دو نفر را اصلاح نکرد مگر آن که سجده کرد، (بر اثر فـزونـی ایـن سـجـدههـا) آثـار سـجـده در تـمـامـی مـواضـع سـجـود آن حـضـرت نـمـایـان بود.
عفو و گـذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن از دیگر خصلتهای پیشوای چهارم (علیهالسّلام) بود. آن امام همام از این خوی برجسته خود چنین یاد میکند: «ما تجرعت جرعة احب الی من جرعة غیظ لا اکافی بها صاحبها؛ جـرعـهای نـنـوشـیـدم کـه نـزد مـن مـحـبوبتر از جرعه خشمی باشد که در مقام تلافی صاحب آن برنیایم.» (فرو بردن خشم برای من، گواراترین نوشیدنیها بود! )
روزی مـردی هـاشمی به امام (علیهالسّلام) جسارت کرد. آن حضرت سخنی نگفت. پس از بازگشت آن مرد، امام (علیهالسّلام) به حاضران فرمود: آنـچـه ایـن مـرد گـفـت، شـنـیـدیـد؛ دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید.
امام (علیهالسّلام) به راه افتاد و این آیه را تلاوت میکرد: «... والکاظمین الغیظ، و العافین عن الناس والله یحب المحسنین؛ پـرهـیـزکاران کسانی هستند که...
خشم خود را فرو میبرند، و از خطای مردم در میگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست میدارد.»
امـام (علیهالسّلام) به در منزل آن مرد رسید. وی ـ که تصور میکرد امام (علیهالسّلام) برای تلافی آمده است ـ در حالی که خود را آماده پاسخ و برخورد کرده بود بیرون آمد. امام (علیهالسّلام) به وی فرمود: ای برادر! تو لحظاتی پیش نزد من آمدی و سخنانی گفتی؛ آنچه گفتی اگر در من هست خداوند مرا بیامرزد، و اگر نیست خدا تو را بیامرزد.
آن مرد با دیدن چنین واکنشی از امام (علیهالسّلام) شرمنده شد و بر پیشانی آن حضرت بوسه زد و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و خود بدان سزاوارترم!
بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم (علیهمالسّلام) بود که در زندگی هر یک از آن بزرگواران نمونههای فراوانی به چشم میخورد.
امام سجاد (علیهالسّلام) زندگی تعداد زیادی از خانوادههای مستمند را تامین میکرد. (در روایـتـی از
امام باقر (علیهالسّلام) تـعـداد خـانـواده هـای تـحـت تکفل آن حضرت صد خانوار ذکر شده است)
و هر شـب بـا انـبـانـی انباشته از
نان و
خرما و... به طور ناشناس به خانههای آنان میرفت. تا وقـتـی کـه آن حضرت زنده بود کسی نفهمید که نیازهای آنان را چه کسی تامین میکند. پس از
شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس علی بن حسین (علیهالسّلام) بوده است.
پیشوای چهارم هیچ غذایی نمیخورد مگر آن که همانند آن را
صدقه میداد و میفرمود: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؛ هـرگـز بـه (حـقـیـقـت) نـیـکـوکـاری نمیرسید مگر آن که از آنچه دوست میدارید (در راه خدا)
انفاق کنید.»
روش امـام زیـن العـابـدیـن (علیهالسّلام) در انـفـاق و صـدقـه دادن ایـن بـود کـه قـبـل از آنـکـه صـدقـه را بـه نـیـازمـنـد بـدهـد آن را مـیبـوسـیـد. وقـتـی از عـلت آن سـؤال شد، فرمود: من دست سؤال کننده را نمیبوسم، بلکه دست پروردگارم را بوسه میزنم. صدقه پیش از آن که به دست نیازمند برسد به دست پروردگارم میرسد.
روش دیـگـر آن گـرامـی در صـدقـه، سـری انـجـام دادن آن بـود. آن بزرگوار در این باره میفرمود: صدقه پنهانی،(آتش) خشم پروردگار را خاموش میکند.
امـام چـهـارم هـمـچـون سـایر امامان (علیهم السلام)،
شجاع،
دلیر و
ظلم ستیز بود. موضع سخت و سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامهای همچون
عبیدالله،
یزید و
عبدالملک بهترین گواه قوت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریانهای بعد از
واقعه کربلا و دوران
امامت آن امام همام است.
در بـرابـر عـبـیـدالله کـه آن حـضـرت را تـهـدیـد بـه
قتل کرده بود فرمود: اءبـالقـتل تهددنی؟ اما علمت ان القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؛ آیا مرا به کشتن تهدید میکنی؟ مگر نمیدانی که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و
شهادت، کرامت ماست؟
در برابر یزید فرمود: ای پـسر معاویه و
هند و
صخر ! تو میدانی که جدم
علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) در روز
بدر،
احد و
احزاب پرچمدار
اسلام بود؛ ولی پدر و جد تو پرچمدار کافران بودند.
در برابر عبدالملک که آن حضرت را احضار کرد و گفت: من که قاتل پدر شما نیستم، پس چرا با ما رفت و آمد نمیکنید؟:
امام فرمود: قـاتـل پـدرم هـر چند به زندگی دنیوی او خاتمه داد؛ لیکن آخرت خویش را با این جنایت، تباه ساخت؛ اگر تو هم دوست داری مانند او باشی باش!
اتـخـاذ چـنـیـن موضع قاطع و بیان چنین سخنان عتاب آمیز در برابر این حاکمان قلدر و مستبد، در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتی فوق تصور میطلبد.
به علاوه خطبه آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایتها و ظلم و فساد دستگاه
بنی امیه و خصوصا یزید انجامید نیز نشان از اوج قدرت روحی و شجاعت آن حضرت دارد.
نتیجه آن که سیره اخلاقی و فضایل و کرامات
اهل بیت (علیهالسّلام) کاملترین و بی بدیلترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحلهای از زندگی پربار ایشان نمیشود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریانها متفاوت است.
گاهی در برابر مستضعفان و محرومان و ضعفای جامعه... والکاظمین الغیظ، و العافین عن الناساند و
انفاق و
محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز میشود، و گاهی نیز در برابر مستکبران و ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاعترین، دلیرترین و محکمترین انسانها برای ستاندن حق مظلوم از ظالماند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «سیرۀ اخلاقی امام سجاد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۲.