حقیقت آرامش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آرامش، اطمینان، حقیقت، یاد خدا، حسن ظن، اعتماد به نفس.
پرسش: حقیقت آرامش چیست و راه های رسیدن به آن کدام است؟
پاسخ: آرامش به معنای طمأنینه و راحتی
فکر در زندگی، حقیقت مطلوبی است که
اسلام آن را ستوده است و راههایی برای رسیدن به آن تعیین کرده است. برخی از عوامل رسیدن به آرامش که در متون اسلامی ما آمده است عبارتاند از:
یاد خدا،
حسن ظن، اعتماد به نفس، دوری از آرزوهای دور و دراز،
ازدواج،
نظم در زندگی و کارها، استفاده از
شب برای استراحت، استفاده از غذاهای سالم و طبیعی؛ مثل انگور سیاه، نظافت؛ مانند شستن سر، شستن لباس و... ، در مقابل عوامل متعددی وجود دارد که مانع تحقق آرامش اند؛ مانند رغبت و علاقه به
دنیا،
حسادت، شک و دو دلی، طمع و... .
نتیجه اینکه در متون دینی ما راههای دستیابی آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دسترسی به آن است، علاوه بر آن از مطالعه زندگی بزرگانی که به دستورات دین
عمل کردهاند و به آرامش درونی رسیدهاند میتوان به این واقعیت رهنمون شد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود میتوانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و
تجربه نماییم.
آرامش یعنی طمأنینه، تسکین و آسودگی خاطر
که در مقابل آن تشویش، نگرانی و اضطراب است.
از نظر
اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دستیافتنی است. در متون دینی ما راههای به دست آوردن آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دسترسی به آن است. علاوه بر این مطالعه
زندگی بزرگانی که به دستورات
دین عمل کردهاند و به آرامش درونی رسیدهاند، میتواند ما را به این واقعیت رهنمون سازد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود میتوانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و
تجربه نماییم.
قرآن و
[۲] عوامل متعددی را برای آرامش بیان نمودهاند؛ برخی از آنها عبارتند از:
در قرآن آمده است: ««الا بذکر الله تطمئن القلوب»»؛ همانا با یاد الاهی قلب ها آرام میشود.
منظور از یاد و ذکر خدا یعنی این که انسان همیشه توجه و
یقین داشته باشد که هیچ موجودی در
عالم نمیتواند مستقل و جدای از «الله» وجود داشته باشد تا چه رسد به این که بتواند منشأ اثر باشد: «ان العزة لله جمیعاً»؛ «تمام
عزت از او است»،
و تمام قدرت و ملک و هستی از اوست. عزت و ذلت بندگان نیز به دست اوست. او بر همه چیز تواناست: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ».
چنین انسانی هیچ نگرانی و
خوف و حزنی ندارد؛ چنانکه
قرآن میفرماید: «فمن تبع هدای فلاخوف علیهم...»؛ "کسی که دنبال
هدایت من باشد او دیگر خوف و نگرانی ندارد".
بله اگر
انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر اینکه وابسته به
خداوند بزرگ است و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد. رسول مکرم اسلام ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمودند: ذکر «لاحول ولا قوة الا بالله» شفای از ۹۹ درد است که کمترین آن دردها، غم و غصه است.
توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید.
قرآن مجید میفرماید: «ومن یتوکل علی الله فهو حسبه»؛ "کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت میکند".
اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیرخواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغهای نخواهد داشت.
خداوند به پیامبرش میفرماید: "هنگامی که از مردم
خمس و
زکات دریافت می کنی بر آنها درود بفرست؛ زیراکه
صلوات تو بر آنها، مایه آرامش آنها است": «ان صلوتک سکن لهم».
قرآن میفرماید: "یکی از نشانهها و آیات الاهی این است که برای شما از جنس خودتان همسرهایی آفرید تا با او به
سکونت و آرامش برسید".
خداوند در قرآن میفرماید: «هو الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه»؛ "او همان کسی است که
شب را برای شما قرار داد تا در آن آرام شوید".
در روایات وارد شده است که: سن، (المحاسن) عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ شَکَا نَبِیٌّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ إِلَی اللَّهِ الْغَمَّ فَأَمَرَهُ بِأَکْلِ الْعِنَبِ؛ خوردن انگور سیاه،
غم و غصه را از بین میبرد.
در روایات زیادی آمده است که: شستن لباس (قال علی عليهالسلام: غسل الثیاب یذهب بالهم و الحزن)،
و شستن سر (قال الصادق عليهالسلام: "من وجد هما فلایدری ما هو فلیغسل رأسه")
و... باعث از بین رفتن غم و غصه میشود. اینها بعضی از عوامل ایجاد آرامش است که در روایات و آیات مطرح شده است.
از طرف دیگر، اگر انسان از چیزهایی که مانع
آرامش است و برای انسان پریشانی خاطر میآورد دوری کند، زمینه رسیدن به حالت طمأنینه و آرامش را فراهم ساخته است. بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدانها اشاره شده است، عبارتاند از:
قال رسول الله صلياللهعليهوآله: «الرغبة فی الدنیا تورث الغم و الحزن، و الزهد فی الدنیا راحة القلب و البدن»؛ پیامبر اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمود: "رغبت و علاقه به
دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بیرغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است".
امام خمینی ـ رحمةالله ـ نیز با توجه به
روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیدهام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنجهای درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیدهاند بسیار رنجآورتر و جگر خراشتر است... آنچه مایه نجات انسانها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از
دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دائمی خدای تعالی حاصل میشود».
قال رسول الله صلياللهعليهوآله: «من نظر الی ما فی ایدی الناس، طال حزنه و دام اسفه»؛ پیامبر اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد".
امیرالمؤمنین علی ـ عليهالسلام ـ فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیهترین کس به
مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصهدار و حزنی پیوسته است".
رسول خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمودند: "همانا که خداوند با
حکمت و فضلش، راحتی و شادی را در یقین و
رضا قرار داده و غصه و ناراحتی را در شک و نارضایتی گذاشته است".
پس دستیابی به آرامش تنها یک شعار نیست؛ بلکه حقیقتی دستیافتنی و دارای راههای عملی بسیاری است که در متون دینی به وضوح بیان شده است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «حقیقت آرامش»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۲.