• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یومن ببعض و یکفر ببعض

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه : یومن ، یکفر ، سهل انگاری، ایمان
پرسش :اگر در قسمتهایی از دین سهل انگاری کنیم مصداق یومن ببعض و یکفر ببعض هستیم ؟
پاسخ :




ایمان عده ای تنها برای سوء استفاده از دین است. به همین دلیل تنها بخش هایی که مورد علاقه شان است را می پسندد و به باقی بخش ها کافر می شوند.

۱.۱ - مصداق سوء استفاده از دین در قرآن

قرآن نمونه ای از این عمل در قوم یهود را چنین بیان می کند:
«ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَریقاً مِنْكُمْ مِنْ دِیارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ یَأْتُوكُمْ أُسارى‌ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْكُمْ إِخْراجُهُمْ؛ اما این شما هستید كه یكدیگر را مى ‌كشید و جمعى از خودتان را از سرزمینشان بیرون مى‌كنید و در این گناه و تجاوز، به یكدیگر كمك مى‌ نمایید (و اینها همه نقض پیمانى است كه با خدا بسته‌ اید ( در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه مى‌ دهید و آنان را آزاد مى‌ سازید! با اینكه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود.»

۱.۱.۱ - مصداق آیه از دیدگاه مفسران

به طورى كه بسیارى از مفسران نقل كرده ‌اند طایفه " بنی قریظه " و" بنی نضیر " كه هر دو از طوائف یهود بودند و با هم قرابت نزدیك داشتند به خاطر منافع دنیا با یكدیگر به مخالفت برخاستند،" بنى نضیر" به طایفه" خزرج " كه از مشرکان مدینه بود پیوستند و" بنى قریظه" به طایفه" اوس " و در جنگهایى كه میان آن دو قبیله روى مى ‌داد هر یك از اینها طایفه هم پیمان خود را كمك مى‌ كرد، و از طایفه دیگر مى‌ كشت، اما هنگامى كه آتش جنگ فرو مى ‌نشست، همه یهود جمع مى ‌شدند و دست به دست هم مى‌ دادند تا از طریق پرداختن فدیه ، اسیران خود را آزاد كنند، و در این عمل استناد به حکم و قانون تورات مى‌ كردند (در حالى كه اولا اوس و خزرج هر دو مشرک بودند و كمك به آنها جایز نبود و ثانیا همان قانونى كه دستور فدا را داده بود، دستور خوددارى از قتل را نیز صادر كرده بود)

۱.۲ - جزای سوء استفاده کنندگان در قرآن

قرآن جزای این نوع سوء استفاده را سنگین بیان می کند و می فرماید:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى‌ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ آیا به بعضى از دستورات کتاب آسمانی ایمان مى‌ آورید، و به بعضى کافر مى‌ شوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان ، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى‌ شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‌ دهید غافل نیست»

۱.۳ - تفاوت معنای سهل انگاری و کفر

بنابراین روشن می شود که ایمان به بعض و کفر به بعض، برای کسانی گفته می شود که از معارف دینی سوء استفاده می کنند. ولی کسی که در بخش هایی از دستورات دینی سهل انگاری می کند، سوء استفاده کننده تلقی نمی شود. و دلیل روشن این امر نیز تفاوت بین معنای سهل انگاری و معنای کفر و انکار است که آیه آن را بیان کرده است.
پس اگر کسی که به بخشی از دین عمل نمی کند، اما منکر آن ها نیست، و دلیل عمل نکردنش، همت ضعیف و نظیر آن باشد، مصداق آیه و عذاب هایی که در آیه گفته شده نیست بلکه مشمول آیه ذیل می باشد:

۱.۴ - سهل انگاران از کلام وحی

«وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ و گروهى دیگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آمیختند امید مى‌ رود كه خداوند توبه آنها را بپذیرد به یقین ، خداوند آمرزنده و مهربان است.»

۱.۴.۱ - توبه راهی برای جبران سهل انگاری

و نکته مهم این است که انسان اگر مرتکب اشتباهی می شود، به اشتباه بودن عمل خود معترف باشد و از خدای متعال درخواست مغفرت داشته باشد. به عنوان نمونه کسی که حجاب را رعایت نمی کند و در انکار آن تلاش می کند و آن را ساخته و پرداخته آخوندها می خواند و دینی بودن آن را انکار می کند، مستحق عذاب می باشد. اما اگر کسی حجاب را رعایت نمی کند و خودش به زشتی عمل خویش اعتراف دارد و دلیل عمل نکردن را در ضعف شخصیت و اراده خود می داند، چنین کسی کافر محسوب نمی شود. و چون به وجود نقیصه در خود اعتراف می کند، این امید برایش باقی است که بتواند خود را اصلاح کند.
یا اگر کسی در ماه رمضان روزه می گیرد و نماز می خواند اما در باقی سال سهل انگاری می کند، هرگز نباید عمل زشت خود را توجیه کند! بلکه همیشه باید عمل خود را یک اشتباه بداند.
یا اگر کسی که تلاش دارد کسب و کارش حلال باشد اما خمس و زکات را نمی پردازد، باید مراقب باشد که در سخنان خود هرگز ضرورت خمس و زکات و وجوب آنها را انکار نکند.


۱. سوره بقره، آیه ۸۵    
۲. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج‌۱، ص ۳۳۱    
۳. سوره بقره، آیه ۸۵    
۴. سوره توبه، آیه ۱۰۲    



سایت شهر سوال    



جعبه ابزار