کمک به گداهای خیابانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گدا،
فقیر ،
سائل.
پرسش: با توجه به اخبار منتشر شده از دستگیری گداهای میلیونر، حکم کسانی که در کوچه و خیابان برای کمک میبینیم چیست؟ من هر بار که میبینم
عذاب وجدان میگیرم اما فکر میکنم اگر کمک کنم تعداد این گداها در جامعه بیشتر میشود. وظیفه ما در قبال این چیست؟
پاسخ: الف. مبلغ هر چندکم که در زندگی انسان تاثیر زیادی نمیگذارد به آنهایی که دلسوزی نسبت به آنها پیدا میکنیم کمک کنیم. ب. نسبت به هیچ در خواست کنندهای بد رفتاری نکنیم و در صورت عدم توانایی با راهنمایی آنها به مراکز حمایتی یا افراد خیر دیگر وظیفه اجتماعی خود را انجام دهیم. ج. در حد توان، کمک خود را در صندوقهای مراکز حمایتی مورد اطمینان بریزیم. با این کار هم ندای درونی خود را بیپاسخ نگذاشتهایم و هم
حسن نیت خود را در محضر
خداوند نشان دادهایم.
کمک به هر در خواست کنندهای حتی غیر
فقیر نیکو است، اما به دلیل محدودیت منابع مالی باید به اولویتها توجه کرد. در زمان کنونی که مؤسسههایی عهدهدار شناسایی و رسیدگی به فقرا هستند کمک به آنها از کمک به افرادی که فقیر بودنشان معلوم نیست و گاهی هم فقیر نبودنشان معلوم است با ارزشتر است، اما توهین به گداها از طرفی و بیتوجهی به حسدلسوزیی که در درون
انسان به وجود میآید از طرف دیگر، نادرست است. برای حل این مشکل چند راه پیشنهاد میشود:
۱. مبلغ هر چندکم که در زندگی انسان تاثیر زیادی نمیگذارد به آنهایی که دلسوزی نسبت به آنها پیدا میکنیم کمک کنیم.
۲. نسبت به هیچ در خواست کنندهای بد رفتاری نکنیم و در صورت عدم توانایی با راهنمایی آنها به مراکز حمایتی یا افراد خیر دیگر وظیفه اجتماعی خود را انجام دهیم.
۳. در حد توان، کمک خود را در صندوقهای مراکز حمایتی مورد اطمینان بریزیم. با این کار هم ندای درونی خود را بیپاسخ نگذاشتهایم و هم
حسن نیت خود را در محضر
خداوند نشان دادهایم.
گدا یا متکدّی هم معنا با "سائل المال" در عربی است و متفاوت با معنای
فقیر است.
فقیر کسی است که هزینه زندگی خود را ندارد و فرقی نمیکند که از دیگران درخواست کمک نماید یا در خواستی نکند، اما گدا کسی است که از دیگران درخواست کمک مالی میکند و فرقی نمیکند هزینه زندگی خود را داشته باشد یا نداشته باشد.
درباره برخورد با گداها و کمک به آنها به چند دسته دلیل برمیخوریم که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
دلیلهای زیادی وجود دارد که
نهی از رد گدا و سائل میکند. در آیهای از
قرآن خطاب به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: و سؤال کننده (گدا) را از خود مران.
(ترجمه، مکارم شیرازی، ناصر.)
در این آیه از شیوه برخورد با فقیر بحث نکرده است بلکه نهی از رد گدا نموده است.
اشاره شد که گدا، هم شامل فقیر میشود و هم غیر فقیر.
روایات فراوانی نیز وجود دارد که نهی از رد گدا نموده است.
در روایتی از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: گدا را از درخواستش ناامید نکنید و اگر بعضی از مساکین
دروغ نمیگفتند، هر کس آنها را رد میکرد، رستگار نمیشد.
حتی در بعضی از روایات اشاره شده است که اگر گدا فقیر به نظر نمیرسید باز به او چیزی اعطا کنید. از
امام باقر (علیهالسّلام) نقل شده که فرمودند: به گدا چیزی بدهید حتی اگر بر
اسب سوار بود.
سوار بر اسب بودن در این روایت کنایه از عدم فقر ظاهری اوست به طوری که توانایی خرید اسب که وسیله نسبتا مناسب آن زمان بوده را داشته است.
از بعضی روایات استفاده میشود که میتوان در کمک به گداها بعضی از محدودیتها را رعایت کرد.
در روایتی
ابن صبیح نقل میکند که پیش امام صادق (علیهالسّلام) بودم. گدایی آمد و حضرت به او چیزی دادند سپس گدای دیگری آمد و حضرت به او نیز چیزی دادند بار دیگر نیز این اتفاق افتاد و حضرت به شخص سوم نیز کمک کردند بعد از او باز گدای دیگری آمد، حضرت به او فرمودند خدا به تو وسعت دهد (و به او چیزی ندادند)....
در روایت دیگر آمده است که اگر در روز به سه گدا کمک کنید حق را ادا کردهاید و اگر خواستید بیشتر کمک کنید.
چون منابعی که خدا در اختیار انسان قرار داده است محدود است نمیتوان به هر کس که درخواست کرد کمک نمود و این روایات در مقام قرار دادن حداقلّی برای این کمکها هستند که تا سه نفر را سفارش کردهاند.
بعضی از روایات قید دیگری به روایات دسته اول وارد میکنند. این روایات از کمک به بعضی اشخاص نهی میکنند. در روایتی امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید به هر کسی اعطا نکنید.
در جای دیگری آمده است که امام صادق (علیهالسّلام) میفرمودند به بچهها، زنان، زمین گیرها، ضعیفها و پیرها کمک کنید و حضرت نهی میکردند از کمک به
دیوانگان.
در روایتی نیز آمده است به کسانی که با حق دشمنی دارند و یا دعوت به کار نادرست و باطل میکنند کمک نکنید.
در صورتی که در خواست کننده شناخته شده نباشد میتوان مقداری به او کمک کرد. در روایتی از حضرت صادق (علیهالسّلام) سؤال میشود گدایی میآید و در خواست کمک میکند وقتی واقع را نمیدانیم چه کنیم؟ حضرت در جواب میفرمایند: به کسانی که نسبت به آنها دلسوزی پیدا کردید کمک کنید سپس حضرت میفرمایند: کمتر از یک درهم (قیمت هر درهم در سال ۱۳۷۷ حدود ۲۰۰ تومان بوده است.)
به آنها بدهید راوی میپرسد حد اکثر مقداری که به آنها بدهم چقدر باشد و حضرت میفرماید چهار دانگ.
از طرف دیگر روایاتی نیز هستند که میگویند اگر مالی برای
صدقه یا کمک به گدایی ندارید او را با زبان خوش و بر خورد خوب از خود رد کنید. از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که از نجواهایی که خدای متعال با
حضرت موسی کرد این بود کهای موسی سائل را با دادن چیزاندکی یا با برخورد خوب احترام کن چون گاهی کسانی پیش تو میآیند که نه انسان هستند و نه
جن، بلکه ملکی از ملائکه رحمن هستند که تو را با موقعیتی که من برایت ایجاد کردهام آزمایش میکنند و از تو در خواست آن چیزی را میکنند که من به تو دادم پس در آن هنگام زیر نظر هستی که توای موسی چه میکنی.
در جمعبندی و نتیجهگیری تذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
از آنجا که رعایت اعتدال در همه چیز حتی در انفاق و کمک به دیگران، شرط است، خداوند در قرآن روی این مساله تاکید کرده و میگوید: " دست خود را بر گردن خویش بسته قرار مده".
این تعبیر کنایه لطیفی است از این که دست دهنده داشته باش، و همچون بخیلان که گویی دستهایشان به گردنشان با غل و زنجیر بستهاند و قادر به کمک و انفاق نیستند مباش.
از سویی دیگر" دست خود را فوق العاده گشاده مدار، و بذل و بخشش بی حساب مکن که سبب شود از کار بمانی، و مورد ملامت این و آن قرار گیری، و از مردم جدا شوی".
همچنین قرآن در بیان پنجمین صفت ممتاز" عباد الرحمن" که اعتدال و دوری از هر گونه افراط و تفریط در کارها مخصوصا در مساله انفاق است اشاره کرده و میفرماید: «و الَّذِینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛
آنها کسانی هستند که به هنگام انفاق نه اسراف میکنند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو حد اعتدالی را رعایت میکنند.»
قرآن میفرماید: انفاقی عادلانه است که دور از هر گونه اسراف و سختگیری باشد، نه آن چنان بذل و بخششی کنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان سختگیر باشند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
در یکی از روایات اسلامی تشبیه جالبی برای "اسراف"، " اقتار" و "حد اعتدال" شده است و آن اینکه هنگامی که امام صادق (علیهالسّلام) این
آیه را تلاوت فرمود مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت، و فرمود این همان" اقتار" و سختگیری است، سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود این"
اسراف" است، بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود به گونهای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش بازماند، و فرمود این همان" قوام" است. (واژه" قوام" (بر وزن عوام) در لغت به معنی عدالت و استقامت و حد وسط است.)
نیکو است که انسان به درخواست کمک هر کسی جواب مثبت دهد هر چند که او بی نیاز باشد.چون به هر حال این جواب نشانه جود و تقویت کننده سخاوت است.آنچه که از این مورد استثنا شده است کمک به دیوانگان و کسانی است که با حق دشمنی و دعوت به باطل میکنند.
ج.در زمان کنونی وجود مؤسسههای معتبر متولی رسیدگی به حال فقرا، موقعیت را با زمان
ائمه متفاوت کرده است. از طرفی افراد فقیر و محتاج واقعی وجود دارند و مؤسسههایی نیز کار شناسایی این افراد آبرومند و محتاج و کمکرسانی به آنها را بر عهده گرفتهاند. بنا بر این، به دلیل محدودیت توانایی مالی بهتر آنست که کمک مالی برای توسعه زندگی محرومان واقعی خرج شود و به طور نظاممند و سازماندهی عمل شود هر چند که وجود این مؤسسات وظیفه فردی، انسانی و دینی ما را نسبت به کمک به نیازمندان کاملا از ما سلب نمیکند.
و از آنجا که گاهی مسکینی به انسان رو میآورد و امکاناتی برای پاسخگویی به نیاز او در اختیارش نیست، خداوند در قرآن طرز برخورد صریح با نیازمندان را در چنین شرائطی بیان میکند و میفرماید: "اگر از این نیازمندان به خاطر (نداشتن امکانات و...) روی برگردانی، اما به جهت انتظار
رحمت خدا که به امید آن هستی نباید این رویگرداندن توام با
تحقیر و
خشونت و بیاحترامی باشد، بلکه باید با گفتاری نرم و سنجیده و توام با
محبت با آنها برخورد کنی" «وَ اِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّکَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَیْسُورا؛
حتی اگر میتوانی وعده آینده را به آنها بدهی و مایوسشان نسازی.
در روایات میخوانیم که بعد از نزول آیه شریفه هنگامی که کسی چیزی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میخواست و حضرت چیزی نداشت که به او بدهد میفرمود: یرزقنا اللَّه و ایاکم من فضله: " امیدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزی دهد".
در هر صورت برخورد توهین آمیز با گداها ممنوع است بنا بر این در صورت عدم توانایی و دستگیری آنان میتوان با راهنمایی آنها به مراکز حمایتی و افراد خیر دیگر، هم کرامت او را خدشهدار نکردهایم و هم با راهنمایی او مسئولیت اجتماعی خود را انجام دادهایم.
همانطور که از بعضی روایات اشاره شده نیز بر میآید، حس دلسوزیی که از بعضی حالات گداها در درون
انسان به وجود میآید را نباید خاموش کرد. چون این حس، حس ارزشمندی است که از نشانههای انسانیت هر کسی است. به همین دلیل با راهکارهایی که در بندهای قبلی به آنها اشاره شد یا به هر ترتیب دیگر باید پاسخی برای این حس فطری ارائه داد. یکی از این راهها آنست که بعد از دیدن چنین گداهایی مبلغی که در توانایی است به موسسات مربوطه برای کمک برنامهریزی شده به این افراد پرداخت کنیم یا در صندوق آنها بریزیم. با این کار هم نیت خود در مقابل خدا را نشان دادهایم و هم وظیفه انسانی خود را به انجام رساندهایم و هم پاسخی به ندای درون خود دادهایم.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «کمک به گداهای خیابانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۹.