کفر عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کفر،
عمر، شیعه،
کفر شیطان،
سند،
دلالت، اعتبار.
پرسش: آیا
شیعه بر این باور است که کفر عمر بن خطاب مساوی با کفر
ابلیس است؟ (به زعم شیعه، کفر عمر بن خطاب مساوی با کفر ابلیس، بلکه شدیدتر است. شیعه میگوید: ابلیس از شدت
عذاب که عمر به آن دچار میشود،
تعجب میکند و گفت: کیست که
خداوند بر او عذاب مضاعف میکند؛ در حالی که من همه مخلوقات را منحرف کردم.
پاسخ: آیه روایت ذکرشده، اولاً: از جهت سندی و متنی ضعیف است و جزو مرسلاتی است که
حجت نیست؛ زیرا
سند و واسطه بین
عیاشی تا
ابوبصیر معلوم نیست و اگر هم گفته شود برخی
مرسلات مورد قبول است، عیاشی از افرادی نیست که بدون سند، مرسلاتش
حجت باشد؛ ثانیاً: در روایت، تصریحی به کفر عمر بن خطاب نشده است.
اما معتبر نبودن این روایت، دلیل بر این نیست که
شیعیان همه کارهای خلیفه دوم را قبول دارند،؛ بلکه او در موارد زیادی به دلایل قطعی از کتب شیعه و حتی
اهل سنت، دچار
خطا و اشتباه شده و عملکرد او با سفارشاتی که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در موارد مختلف، درباره
حضرت علی (علیهالسلام) و
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) فرمودند، منافات داشته است.
در ضمن لازم به ذکر است صرف دیدن روایاتی در کتابهای حدیثی مذهبی، دلیل بر
اعتقاد و باور آن
مذهب بر محتوای آن روایت نیست.
این
روایت، به صورتی که در سؤال گفته شده، (غیر از تصریح به نام) نقل شده است: «
اِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُؤْتَی بِاِبْلِیسَ فِی سَبْعِینَ غُلًّا وَ سَبْعِینَ کَبْلًا، فَیَنْظُرُ الْاَوَّلُ اِلَی زُفَرَ فِی عِشْرِینَ وَ مِائَةِ کَبْلٍ وَ عِشْرِینَ وَ مِائَةِ غُلٍّ، فَیَنْظُرُ اِبْلِیسُ فَیَقُولُ: مَنْ هَذَا الَّذِی اَضْعَفَهُ اللَّهُ الْعَذَابَ وَ اَنَا اَغْوَیْتُ هَذَا الْخَلْقَ جَمِیعاً.فَیُقَالُ: هَذَا زُفَرُ.فَیَقُولُ: بِمَا جُدِرَ لَهُ هَذَا الْعَذَابُ؟!. فَیُقَالُ: بِبَغْیِهِ عَلَی عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ...».
اما روایتی که در
تفسیر عیاشی،
در این باره آورده شده، باید از جهات
سند، متن و
دلالت بررسی شود تا روشن شود که آیا چنین چیزی جزو اعتقادات مسلّم و قطعی مذهب
شیعه است یا خیر؟
عیاشی، بدون هیچ واسطهای این
روایت را از «ابوبصیر» نقل کرده است و
راویان بین
ابوبصیر و عیاشی معلوم نیست؛ ازاینرو این روایت
مرسله بوده و روایت مرسله در حق هر کسی
حجت نیست؛ بلکه مشهور امامیه نسبت به مراسیل جماعتی از بزرگان که معمولاً جز از اشخاص
ثقه، نقل
حدیث نمیکردهاند، قائل به
حجیت شدهاند.
و عیاشی جزو آن افراد (یعنی مثل مرحوم
کلینی و مرحوم
شیخ طوسی) نیست؛ مثلاً مرحوم کلینی در جمع
احادیث، بسیار دقت داشته و برای تألیف این کتاب، بیست سال رنج دیده و آن را از اصول قابل
اعتماد گردآوری فرمود و برای شناساندن روات موثق، به جمع کتابی در
رجال پرداخت؛
اما درباره عیاشی چنین چیزی گفته نشده است.
دیگر اینکه در منابع رجالی و حدیثی
شیعه از شخصیتهایی نام برده شده که «ابوبصیر» خوانده میشدهاند؛
مقصود از «ابوبصیر» معلوم نیست که چه کسی است؛ زیرا ابوبصیر کنیهای مشترک بین چند نفر است که برخی
توثیق نشدهاند.
از لحاظ متنی و عبارات، این روایت، مبهم و مغشوش است و نمیتوان به آن بر آنچه در پرسش گفته شده، استناد کرد؛ برای همین مرحوم
علامه مجلسی درصدد توجیه این روایت برآمده است.
به علاوه، این روایت با اعتقادات مسلّم
شیعیان سازگاری ندارد؛ و حدیثی را باید
اعتماد کرد که شرایطی را داشته باشد؛
برخی از آن شرایط، عبارتاند از:
۱. مفاد و معنای حدیث، مخالف با
عقل یا
حس و
مشاهده نباشد؛
۲. مضمون حدیث، مخالف منقولات مسلم تاریخی نباشد؛
۳.
حدیث مشتمل بر اموری نباشد که خلاف
سیره ، رفتار و گفتار
عقلا است؛
۴. حدیث با
قرآن کریم یا مفاد
حدیث متواتر، مخالف نباشد؛
۵. موافق با سنت قطعیه باشد.
و شرایط دیگری که در کتب
علم حدیث آمده است.
این روایت را نمیتوان دارای تمام شرایط ذکر شده دانست.
نکته دیگر در مورد این روایت این است که، در این روایت تصریحی به
کفر عمر بن خطاب نشده است.
اما معتبر نبودن این روایت، دلیل بر این نیست که شیعیان همه کارهای عمر بن خطاب را قبول دارند؛ بلکه ایشان، در موارد زیادی به دلایل قطعی از کتب
شیعه و حتی
اهل سنت، دچار
خطا و اشتباه شده است (اگر ملاحظه کنیم و نگوییم در برخی موارد حتماً
گناه بوده است.) و همین سبب شده است تا عملکرد عمر بن خطاب نزد شیعیان، به دلایل قطعی، مورد قبول نبوده و با سفارشاتی که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در موارد مختلف (مثلاً درباره
حضرت علی (علیهالسلام) و
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم)) فرمودند، منافات داشته است.
در ضمن لازم به ذکر است صرف دیدن روایاتی در کتابهای حدیثی مذهبی، دلیل بر
اعتقاد آن
مذهب بر محتوای آن
روایت نیست.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «کفر عمر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۲.