• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

چند نکته درباره مشکلات خانواده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خانواده، نکات تربیتی، حل اختلاف، مشکلات، تربیت فرزند.

پرسش: ما در قبال فرزند سه ساله‌مان چه وظیفه و مسئولیتی داریم؟ و با شوهرم چگونه باید برخورد کنم که نه خودم عصبی شوم و نه شوهرم؟ و همسرم به من دروغ بزرگی گفته، باید با او چگونه برخورد کنم؟ چه کنم تا شوهرم مواقعی که ناراحت و عصبی هستم، مرا درک کند؟ طرز صحبت کردنم با او چگونه باشد تا حرف‌هایم را گوش کند؟ و چه کنم که شوهرم نمازش را بخواند؟ آیا کتابی هم برای آموزش در این مورد هست؟ و چه کنم که شوهرم دست از لج‌بازی بردارد؟

پاسخ:

فهرست مندرجات

۱ - بررسی پرسش
۲ - نکات پیش از بروز مشکل
       ۲.۱ - صداقت داشتن
       ۲.۲ - مهربانی کردن
       ۲.۳ - پرهیز از یک‌بعدی‌نگری
       ۲.۴ - روشن و بدون ابهام حرف زدن
       ۲.۵ - الگو بودن برای همسر
       ۲.۶ - اظهارنظر درباره کارهای همسر
       ۲.۷ - تماس بدنی عاشقانه
       ۲.۸ - ارتباط کلامی درست
       ۲.۹ - ناپسند دانستن عمل نه خود همسر
       ۲.۱۰ - شناخت وضعیت روحی همسر
       ۲.۱۱ - خلوت با خود
       ۲.۱۲ - همدلی کردن
       ۲.۱۳ - پرهیز از لحن آمرانه
       ۲.۱۴ - پرهیز از توقعات غیر واقعی
۳ - نکات پس از بروز مشکل
       ۳.۱ - دوباره‌سنجی اعتقادات خود
       ۳.۲ - توجه به اصل تدریج در زندگی
       ۳.۳ - حل بحران‌های زندگی
       ۳.۴ - حفظ توان جسمی و روانی
       ۳.۵ - دوباره‌سنجی توقعات از همسر
       ۳.۶ - تغییر در شرایط حاکم بر خانواده
       ۳.۷ - ایجاد تغییر در زندگی
       ۳.۸ - فکر نکردن به حوادث پیش‌نیامده
       ۳.۹ - بزرگ نکردن مسائل
       ۳.۱۰ - پرهیز از پیوند دادن مشکل امروز با گذشته
       ۳.۱۱ - کمک گرفتن از مشاور
۴ - چند قاعده پیشنهادی برای حل اختلاف
       ۴.۱ - معتبر بودن نظرات همسر
       ۴.۲ - متوسل نشدن به تهدید و توهین
       ۴.۳ - پایان دادن به بحث
       ۴.۴ - آمادگی برای مصالحه
۵ - تربیت فرزند
       ۵.۱ - روش‌های تربیتی
              ۵.۱.۱ - تربیت سهل‌گیرانه
                     ۵.۱.۱.۱ - دیدگاه معصومان
                     ۵.۱.۱.۲ - حدیثی از امام باقر
              ۵.۱.۲ - تربیت سخت‌گیر و مستبد
                     ۵.۱.۲.۱ - دیدگاه پیشوایان اسلام
              ۵.۱.۳ - تربیت مقتدرانه
۶ - چند نکته مهم تربیتی
       ۶.۱ - بازی با کودکان
       ۶.۲ - بوسیدن فرزند
       ۶.۳ - سلام کردن به فرزند
       ۶.۴ - مسخره نکردن کودکان
       ۶.۵ - تحقیر نکردن کودکان
       ۶.۶ - تذکر دادن با ملایمت
       ۶.۷ - تعدیل کردن خواهش‌های کودک
       ۶.۸ - پرورش ایمان در کودک
       ۶.۹ - نوازش کودک
       ۶.۱۰ - فهماندن قبح گناه به کودک
       ۶.۱۱ - عامل بودن والدین
       ۶.۱۲ - مقایسه نکردن کودک با دیگران
       ۶.۱۳ - القای مفاهیم به کودک
       ۶.۱۴ - پرهیز از تخطئه کردن کودک
       ۶.۱۵ - پاسخ دادن به پرسش‌های کودک با تأمل
       ۶.۱۶ - اهمیت چگونگی آموزش به کودک
       ۶.۱۷ - احترام والدین نسبت به هم
       ۶.۱۸ - مشاجره نکردن
       ۶.۱۹ - اعتدال در رسیدگی مادی
       ۶.۲۰ - آزادی کودک در انتخاب لباس
       ۶.۲۱ - حفظ اسرار فرزند
۷ - معرفی منابع
۸ - پانویس
۹ - منبع


در قسمت اول به نکاتی که یک خانواده، قبل از بروز مشکل باید توجه کند، اشاره می‌کنیم، و در قسمت بعد به چند نکته در باب خانواده‌های مواجه با مشکل اشاره کرده و در قسمت پایانی، چهار قاعده، برای حل اختلافات زناشویی بیان می‌کنیم و در آخر درباره تربیت فرزند مباحثی را مطرح می‌کنیم.


در این قسمت، به نکاتی که یک خانواده، پیش از بروز مشکل باید توجه کند، اشاره می‌کنیم:

۲.۱ - صداقت داشتن

با همسرتان با مهربانی و صداقت صحبت کنید. می‌گویند: «صداقت رمز بزرگ موفقیت در زندگی است؛ حتی اگر وانمود به صداقت کنید، باز هم موفقید.». گاهی صادقانه رفتار کردن در ابتدای امر دشوار است، خصوصاً اگر احساسات منفی فراوانی نسبت به همسرتان داشته باشید؛ اما اگر به‌جای زخم زبان زدن و نفرت با همسرتان صادقانه برخورد کنید، او را وادار خواهید کرد به حرف‌های شما گوش بدهد، شما را درک کند و در برابر شما پاسخ‌گو باشد. تغییرات رفتاری می‌توانند موجب تغییرات فکری شوند.

۲.۲ - مهربانی کردن

یادتان باشد اگر با همسرتان مهربانانه صحبت کنید، خشم و تدافع بین شما کم می‌شود و جو آرام‌تری فراهم می‌آید که می‌توانید در آن جو آرام، مشکلات خود را به بحث بگذارید و دل به حل آن‌ها ببندید. پس در انتخاب کلماتی که بر زبان می‌آورید دقت کنید و مانند دیپلمات‌های ماهری صحبت کنید که همیشه با لحن مهربانانه و خیلی دقیق و حساب‌شده صحبت می‌کنند و هرگز به شخصیت و مقام یک‌دیگر توهین نمی‌کنند. برای آن‌که از کلمات مهربانانه استفاده کنید، باید به خودتان بگویید:
ـ همسرم یک انسان جایزالخطاست.
ـ همسرم با وجود برخی رفتارهای مشکل‌آفرین و زننده‌اش همیشه انسان ارزشمندی است.
ـ می‌توانم در عین حمایت از همسرم و ارزش قائل شدن برای او، با مهربانی، احترام و صداقت، روی نگرش‌ها و رفتارهای نادرستش انگشت بگذارم.

۲.۳ - پرهیز از یک‌بعدی‌نگری

از یک‌بُعدی‌نگری بپرهیزید. یک‌بُعدی‌نگری، عبارت است از: «تمرکز شدید و افراطی بر یک روی سکه».
کسی که اسیر یک‌بعدی‌نگری است، به صورت گزینشی فقط روی برخی از خصوصیات همسرش تمرکز می‌کند و برخی خصوصیات دیگرش را نادیده می‌گیرد. وقتی به واسطه همین تک‌بعدی‌نگری فقط خصوصیات منفی همسرتان را می‌بینید، شخصیت او را هم بر‌اساس همین خصوصیات منفی ارزیابی و تعریف می‌کنید.

۲.۴ - روشن و بدون ابهام حرف زدن

سؤالاتتان را روشن و شفاف بپرسید. وقتی در مورد مسئله‌ای با همسرتان صحبت می‌کنید، نباید هیچ چیزی را ناگفته و در پرده ابهام بگذارید. همسرتان از اظهارنظر مبهم و نامشخص شما به عنوان راه فراری برای اجتناب از تغییر استفاده می‌کند. گاهی نیز موجب اختلافات بعدی شما و همسرتان می‌شود؛ زیرا شما و همسرتان واقعاً نفهمیده‌اید بر سر چه چیزی به توافق رسیده‌اید یا اختلاف دارید.

۲.۵ - الگو بودن برای همسر

نقش یک الگو را بازی کنید و با همسرتان همان‌طور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. اگر می‌خواهید همسرتان محترمانه‌تر رفتار کند و صبورتر باشد و همکاری، عشق، حمایت و مهربانی بیش‌تری نشان دهد، باید در اکثر مواقع با او همین برخوردها را داشته باشید. با این کار، احساس خوبی نسبت به خودتان در همسر خود ایجاد می‌کنید. (توجه جدی شود)

۲.۶ - اظهارنظر درباره کارهای همسر

در مورد کارهای خوب همسرتان ابراز نظر کنید. همه انسان‌ها سرانجام نسبت به بازخوردهای مثبت و تشویق، واکنش مثبت نشان می‌دهند. اگر به‌طور مرتب رفتارهای مسئولانه همسرتان را تشویق کنید، او نیز رغبت بیش‌تری به برآورده کردن خواسته‌هایتان نشان می‌دهد.

۲.۷ - تماس بدنی عاشقانه

با همسرتان تماس بدنی عاشقانه داشته باشید. نوازش‌های ظریف و مهربانانه همسر، موجب آرامش انسان می‌شود و احساس امنیت خاطر او را تقویت می‌کند. هر روز همسرتان را بغل کنید، ببوسید، نوازش کنید و به طریقی با او تماس بدنی عاشقانه داشته باشید، یک تماس ظریف بدنی، گاهی اوقات مؤثرتر از هزاران کلمه حرف است.

۲.۸ - ارتباط کلامی درست

کلامی که ما در ارتباط با دیگران به زبان می‌آوریم، بسیار بیش‌تر از آن‌چه تصور می‌کنیم دارای پیام و معنا هستند. حجم و آهنگ صدا، نوع نگاه کردن، وضعیت ایستادن و حتی نفس کشیدن‌ها، همگی به شنونده کمک می‌کند تا کلمات ما را تفسیر کند و پیام آن را دریابد. بنابراین اگرچه ممکن است ناخودآگاه مراقب این موارد در هنگام ارسال پیام خود نباشیم، اما باید توجه داشته باشیم که به هر حال شیوه دریافت و استنباط یک سخن دقیقاً به شیوه ابراز آن برمی‌گردد؛ ازاین‌روست که بسیار اتفاق می‌افتد که یک پیام به‌آسانی، مغایر با منظور ما دریافت می‌شود. گفتار فقط «۷ الی ۲۴» درصد از کل پیام ما را تشکیل می‌دهد.

۲.۹ - ناپسند دانستن عمل نه خود همسر

زوجین باید در برخورد با رفتار ناشایست همسرشان صرفاً همان عمل را تقبیح نمایند نه کل وجود را؛ چون در این صورت باعث تحریف شخصیت همسر و تضعیف عزت نفس او می‌شود و مشکلاتی را در زندگی به بار می‌آورد.

۲.۱۰ - شناخت وضعیت روحی همسر

از وضعیت روحی همسرتان درک درستی داشته باشید و متناسب با آن رفتار کنید. همسرانی که روحیه همسرانشان را می‌شناسند و می‌دانند در وضعیت‌های روحی او، چگونه با او برخورد نمایند بدون شک زندگی موفقی خواهند داشت.وقتی همسر کسی خندان است، ‌صدایش زنگ شادی دارد. حرکاتش توأم با اعتماد است، همسر تیزبین باید درک کند که همسرش روز خوبی را در پی داشته است و موقعیت خوبی است جهت بحث و گفت‌وگو و... . برعکس وقتی احساس می‌کنید همسر شما از روحیه خوبی برخوردار نیست، روحیه او را خراب‌تر نکنید، از مشقت‌های زندگی ننالید، درخواست نکنید، فشار وارد نیاورید، و... تا بدین ترتیب روابط شما آسیب نبیند.

۲.۱۱ - خلوت با خود

به همسرتان اجازه دهید بعضی مواقع با خودش تنها باشد و با خودش خلوت کند تا تسکین بیابد و حالت مقاومت او افت پیدا کند و سیستم عصبی‌اش آرامش پیدا کند. در چنین مواقعی برخی زنان و مردان به حساب این‌که می‌خواهند با همسرشان همدردی کنند، اصرار می‌کنند و سؤالات پی‌در‌پی می‌پرسند؛ اما تجربه نشان داده در اکثر مواقع، این‌گونه سؤال‌پیچ کردن‌ها به واکنش منفی طرف مقابل منجر می‌شود.

۲.۱۲ - همدلی کردن

باید بدانیم که همدلی کردن دیگران ـ به خصوص همسران ـ در ارتباط ما با همسرمان کاملاً مؤثر خواهد بود.
«همدلی به معنی دیدن یک موقعیت از دیدگاه فرد دیگر است و البته به معنای موافقت با آن نیست». بنابراین اگر شما بتوانید به مسائل متعدد زندگی با نگاه همسرتان نگاه کنید و احساس او را به مسائل درک نمایید و سعی نمایید در برخوردها، آن‌ها را مدنظر قرار دهید، در واقع شما به یکدیگر نزدیک شده‌اید، و موفق شده‌اید که واکنش‌های تدافعی از ناحیه همسرتان را کاهش دهید.

۲.۱۳ - پرهیز از لحن آمرانه

در رابطه با برآوردن توقعات، آن‌چه مهم است چگونگی خواستن است. ما با عبارات و جملات متفاوتی می‌توانیم یک موضوع را مطرح کنیم. بهترین و مؤثرترین روش این است که نحوه بیان ما، از لحن آمرانه و دستور به دور باشد و جمله‌ها، بیانی گرم و زبانی صمیمی داشته باشد. در این صورت، معمولاً طرف مقابل متقاعد می‌گردد که در صورت فراهم بودن شرایط، خواسته‌های ما را تحقق ببخشد.

۲.۱۴ - پرهیز از توقعات غیر واقعی

زنان و مردان به طور یکسان و همگون فکر نمی‌کنند، عمل نمی‌کنند، واکنش نشان نمی‌دهند. لذا باید این خصیصه جنسیتی را در انتظار داشتن از همسرتان مدنظر داشته باشید و از آن‌ها توقعات غیر واقعی و غیر هماهنگ با جنس آن‌ها نداشته باشید.
[۱] کنت و نینگ، مردان زمینی، زنان زمینی، ص۲۰-۹۳، ترجمه: مهرداد فیروز بخت، تهران، انتشارات شناخت، چاپ اول، ۱۳۷۸.
[۲] ملکی، حسن قاسم، چگونه با تفاهم زندگی کنیم، ص۸۴-۱۱۳، زنجان، نیکان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۳ ش.



در این زمینه اگر به حالت بحران رسیدید، توصیه‌های زیر برای بحران‌زدایی از خانواده مؤثر است:

۳.۱ - دوباره‌سنجی اعتقادات خود

شخصیت همسرتان هر چه باشد، شما هم نیاز به دوباره‌سنجی اعتقادات خود در مورد زندگی دارید. این باور که «شما بی‌عیب و نقص نیستید» و «بخشی از بحران منسوب به شماست»، یک نوع آمادگی و انعطاف روحی ایجاد می‌کند و برای دست‌یابی به تفاهم ضرورت زیادی دارد.

۳.۲ - توجه به اصل تدریج در زندگی

مشکلات زندگی، همه یک جور نیستند و از لحاظ موضوع، عمق و پیچیدگی با هم فرق دارند؛ از‌این‌رو زمان مورد نیاز برای بحران‌زدایی هر مورد متفاوت می‌باشد. هرگز عجولانه و شتاب‌زده با مشکلات برخورد نکنید، بلکه اعتقاد داشته باشید که مشکلات به تدریج و به مرور زمان شکل می‌گیرند و بر همین اساس، به صورت تدریجی نیز باید حل شوند. (توجه به اصل تدریج در زندگی).

۳.۳ - حل بحران‌های زندگی

بحران‌ها و مشکلات زندگی، محک لیاقت و شایستگی شما به شمار می‌آیند. سعی کنید با عبور از این بحران، لیاقت، جدیت و توان خود را به اثبات رسانید. حل هر بحران، توان و انگیزه شما را در حل بحران‌های آینده به‌شدت افزایش می‌دهد.

۳.۴ - حفظ توان جسمی و روانی

اجازه ندهید حوادث و افراد، شما را بکوبند، روحیه‌ خود را دستخوش ناملایمات نکنید و در بحران، همت خود را مصروف این نمایید که از توان و انرژی روانی و جسمی‌تان کاسته نشود.

۳.۵ - دوباره‌سنجی توقعات از همسر

دوباره‌سنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان، در برخی موارد به کاهش بحران منجر می‌شود؛ مثلاً باید از خود بپرسید این‌که من معتقدم «همسرم باید چنین و چنان می‌کرد»، این «باید‌ها» از کجا نشئت گرفته‌اند؟ و چگونه «باید‌ها» به قوانین و مقررات تغییر ناپذیر زندگی تبدیل شده‌اند؟ و چرا این باید‌ها را متوجه خود نمی‌کنید؟ این عمل در بررسی امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواسته‌های شما، سودمند است.

۳.۶ - تغییر در شرایط حاکم بر خانواده

برای تغییر در روحیه همسرتان و در نتیجه مشکل‌زدایی از زندگی، برخی شرایط حاکم بر خانواده را تغییر دهید؛ مثلاً‌ پیشنهاد یک مسافرت، افزودن برخی برنامه‌های متنوع به زندگی و در صورت امکان، تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به منزل و تغییر الگوهای ارتباطی با همسر، از این قبیل موارد است.

۳.۷ - ایجاد تغییر در زندگی

فلسفه زندگی را از بدبینی، مانع‌تراشی، انعطاف‌ناپذیری‌های از روی لجاجت، به‌سوی خوش‌بینی، رفع موانع و انعطاف‌پذیری سوق دهید، چنین امری به مهار کردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما کمک خواهد کرد.

۳.۸ - فکر نکردن به حوادث پیش‌نیامده

برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد یا مربوط به مشکل و بحران حاضرتان نیست، خودتان و همسرتان را آزار ندهید.

۳.۹ - بزرگ نکردن مسائل

از کاه، کوه نسازید و مسائل را بزرگ نکنید، بدانید که در زندگی افراد خوش‌بین کاه و کوه هر دو وجود دارد؛ ولی در زندگی افراد بدبین فقط کوه وجود دارد؛ زیرا آن‌ها از هر کاه، کوهی می‌سازند و در برابر آن اظهار عجز می‌کنند.

۳.۱۰ - پرهیز از پیوند دادن مشکل امروز با گذشته

در برخی بحران‌های خانوادگی، هر یک از زوجین با مطرح کردن خاطرات دردناک، اشتباهات گذشته و به رخ یک‌دیگر کشیدن آن‌ها و اصرار بر پذیرش آن‌ها از طرف مقابل، مشکل را پیچیده‌تر می‌کند. در‌حالی‌که قضایای گذشته یا ربطی به بحران حاضر ندارند و یا فعلاً زمانی نیست که بتوان چنین پیوندی را بین گذشته و حال برقرار کرد. بهترین فرمول در این‌گونه موارد این است که هر یک از دیگری صادقانه بپرسد: «از این به بعد، از من چه انتظاراتی دارید که انجام دهم؟» این پرسش، پیوند مشکل امروز را با گذشته‌های دور به کنار می‌نهد و با طرح یک پرسش مشخص، در پی پاسخ مشخصی برمی‌آید و در نهایت، مشکل به شیوه معقولی حل خواهد شد.

۳.۱۱ - کمک گرفتن از مشاور

باید توجه کرد که زوجین در بسیاری از مشکلات ـ به خصوص حالت بحرانی آن‌ها ـ به دلیل آسیب دیدن الگوی ارتباطی (عاطفی، ‌کلامی) توان حل مشکل خود را ندارند و بسیاری از همین زوجین به خاطر جهل به مسئله و عدم درک پیچیدگی مشکل، اصرار دارند که خودشان مشکل خویش را حل کنند و از پادرمیانی نفر سوم جلوگیری می‌کنند؛ ولی این‌گونه زوجین باید بدانند که افراد بحران‌زده، خود در رفع بحران، آمادگی و شرایط لازم را ندارند؛ لذا حضور فرد سومی به عنوان مشاور و متخصص فن می‌تواند در رفع مشکل و بحران آن‌ها مؤثر باشد.
[۳] اقتباس از بروشورهای مرکز مشاوره موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه).



این چهار قاعده اساسی را برای حل اختلافات زناشویی، همیشه مدنظر داشته باشید:

۴.۱ - معتبر بودن نظرات همسر

نقطه‌نظر همسرتان مثل نقطه نظر شما معتبر است.
درک این نکته بسیار مهم است. همسرتان همان‌قدر بر عقاید و احساساتش اصرار دارد که شما اصرار دارید و نقطه‌نظر شما نه از نقطه‌نظر همسرتان بهتر است و نه بدتر. مذاکره‌کننده‌های موفق خیلی خوب به این امر واقف‌اند و با احترام گذاشتن بسیار زیاد به نقطه‌نظر دیگران، حداکثر بهره را از این قضیه می‌برند. وقتی همسرتان می‌بیند واقعاً نقطه‌نظر او را درک می‌کنید و به نقطه‌نظر او احترام می‌گذارید، مذاکرات شما با او بر محور احترام، حمایت و درک متقابل پیش می‌رود. اگر هنگام مذاکره سخت اصرار داشته باشید که نقطه‌نظر همسرتان نادرست است و به ‌اندازه نقطه‌نظر شما مهم نیست، خیلی زود درگیر جنگی شدید خواهید شد.

۴.۲ - متوسل نشدن به تهدید و توهین

هنگام مذاکره متوسل به تهدید، توهین یا اتمام حجت نشوید.
برخی مردان و زنان هنگام حل مشکل از این که طرف مقابل آنها را در دام بیندازد، به آنها توهین و با آنها اتمام حجت کند ناراحت می‌شوند. این‌گونه راهکارها باعث می‌شود همسرتان موضع دفاعی بگیرد و توهین‌ها و اتمام‌حجت‌های شما را متقابلاً جواب دهد.

۴.۳ - پایان دادن به بحث

وقتی بحث شما رو به وخامت می‌گذارد، برای مدتی بحث را تمام کنید.
وقتی صدای شما بالا رفت و رگهای گردنتان بلند شد، باید برای کسب مجدد آرامش، یک وقت استراحت کوتاه بگیرید. وقتی در مورد اختلافات خود با همسرتان عصبانی و برآشفته می‌شوید، احتمالاً خیلی پرتوقع شده‌اید و مشکل را بیش از حد جدی گرفته‌اید.

۴.۴ - آمادگی برای مصالحه

آماده مصالحه باشید.
مذاکره با هدف (نه توقع) قانع کردن همسرتان جهت پذیرش راه‌حل‌های پیشنهادی شما، عمل خوبی است؛ اما اگر فقط روی حرف خودتان اصرار بورزید، اوضاع وحشتناکی پیش می‌آید. اگر همسرتان ببیند شما قصد خودرأیی ندارید، خودش را برای مصالحه آماده می‌کند.
[۴] گنت و نینگ، مردان زمینی، زنان زمینی، ص۹۳، ترجمه: مهرداد فیروز بخت، تهران، شناخت، چاپ اول، ۱۳۷۸ ش.



تربیت فرزند مهم‌ترین وظیفةه پدران و مادران است و هر پدر و مادر خردمندی سعی دارد که آن را به‌خوبی انجام دهد و خواستار آن است که از میان روش‌های گوناگون روشی را برگزیند که در کوتاه‌ترین مدت به عالی‌ترین نتایج برسد. البته بدیهی است که این امر، نیازمند کسب آگاهی و تجربه است، و کسی که می‌خواهد در این مسیر گام بردارد، بایستی با جوانب مختلف آن آشنا باشد؛ لذا به منظور آشنایی بیش‌تر شما، روش‌های فرزندپروری را بیان کرده و در پایان، نکات مهم و دقیقی را در تربیت فرزند ذکر می‌کنیم.

۵.۱ - روش‌های تربیتی

تاریخچه تعلیم و تربیت نشان می‌دهد که شیوه‌های مختلف و گاه متضادی برای پرورش فرزندان به کار گرفته شده است و یقیناً شما می‌خواهید بدانید که در این میان چه الگوهایی را برای تربیت فرزندان خود اتخاذ کنید. به همین منظور ما روش‌های تربیتی را به سه نوع کلیِ تربیت سهل‌گیر، تربیت سخت‌گیر و تربیت مقتدر تقسیم کرده و ویژگی‌های هر کدام را بیان خواهیم کرد.

۵.۱.۱ - تربیت سهل‌گیرانه

پدر و مادرهای سهل‌گیر از فرزندانشان توقع خاصی ندارند، آن‌ها را تنبیه نمی‌کنند، و تمایلی به جهت دادن به رفتارهایشان ندارند. فرزندان آن‌ها خودشان رفتار خود را تنظیم می‌کنند.
پدر و مادرهای سهل‌گیر بر رعایت قوانین تأکید نمی‌کنند و بر خودگردانی فرزندانشان اصرار دارند. فرزندانشان را کنترل نمی‌کنند؛ ولی نسبتاً گرم و مهربان‌اند و برخی از آن‌ها نیز سرد و بی‌عاطفه‌اند.
[۵] پاول اس، کاپلان، سفر پر ماجرای کودک، ص۵۵۲، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، تهران، ‌خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش.

یکی دیگر از ویژگی‌های خانواده سهل‌گیر، بی‌توجهی به آموزش جدی رفتارهای اجتماعی است. در این‌گونه خانواده‌ها به طور کلی قوانین بسیار محدودی وجود دارد و افراد نسبت به اجرای قوانین و آداب و رسوم اجتماعی چندان تقیدی ندارند و هر کس هر کاری بخواهد می‌تواند انجام دهد و دخالت در کارهای یکدیگر معنا ندارد؛ چراکه در خانواده سهل‌گیر به تعداد افراد خانواده رأی و نظر وجود دارد.
گرچه فرزندان پدر و مادرهای سهل‌گیر، دارای استقلال فکری و عملی بوده و بیش از گروه‌های دیگر راضی هستند، و عزت نفس بیش‌تری داشته و تکانه‌های خود را بهتر کنترل می‌کنند، اما به سبب آن‌که هر کس به جای توجه به منافع عمومی خانواده، به منافع خود توجه دارد، در این‌گونه خانواده‌ها تزلزل روحی بیش‌تر به چشم می‌خورد و همین تزلزل باعث بی‌بند‌و‌باری کودکان شده، و احساس مسئولیت آنان نسبت به زندگی کم‌تر می‌شود و گاهی اصلاً احساس مسئولیت نمی‌کنند. در نتیجه توانمندی این کودکان برای اداره زندگی اجتماعی کاهش می‌یابد و در جامعه بزرگ‌تر غالباً با مشکلات اخلاقی و اجتماعی مواجه می‌شوند.
[۶] جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۱، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.


۵.۱.۱.۱ - دیدگاه معصومان

این سبک تربیت با رهنمودهای معصومان (علیهم‌السلام) سازگاری ندارد؛

۵.۱.۱.۲ - حدیثی از امام باقر

هم‌چنان‌که امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی کردن به فرزند زیاده‌روی کنند.
[۷] فلسفی، محمدتقی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج۲، ص۲۵۰، ‌تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ ش.


۵.۱.۲ - تربیت سخت‌گیر و مستبد

در این خانواده‌ها بر قدرت والدین بیش از ‌اندازه تأکید می‌شود. والدین برای اجرای دستورات خود، اطاعت بی‌چون‌و‌چرا می‌خواهند و لزومی برای ارائه دلیل نمی‌بینند. پدر و مادر مستبد حتی برای کارهای مربوط به کودکان، امیال آن‌ها را در نظر نمی‌گیرند و آن‌چه را که مطابق میل و دلخواه خود است به انجام می‌رسانند. پدر و مادرهای مستبد، رفتار فرزندانشان را با قوانین و قواعد کنترل می‌کنند و برای اصلاح فرزندانشان به تهدید یا زور متوسل می‌شوند. تصمیمات آن‌ها بی‌چون‌و‌چراست و فقط از قانون حرف می‌زنند.
فرزندان این‌گونه خانواده‌ها کم‌تر به خود متکی بوده، خلاقیت کمی دارند و از این که بخواهند در چنین محیطی ادعای حق کنند، هراس دارند و معمولاً مطیع و فرمان‌بردارند، این کودکان احساس ناامنی کرده و از خود استقلال کافی ندارند و سرانجام این‌که، گرایش بیش‌تری به انحرافات اخلاقی از خود نشان می‌دهند.
تربیت والدین سخت‌گیر در پسران نسبت به دختران نتایج منفی دراز‌مدت بیش‌تری بر جای می‌گذارد، فرزندان پسر والدین خودکامه، از نظر توانایی شناختی و اجتماعی در رده پایینی قرار دارند، عملکرد تحصیلی و فکری آن‌ها ضعیف است و در روابط آنان با همسالان، حس ابتکار، رهبری و اتکای به نفس دیده نمی‌شود، این نوع کودکان تمایلی به شرکت در کارهای گروهی ندارند و از قبول مسئولیت خودداری می‌کنند. اینان در سنین نوجوانی بیش‌تر اوقات خود را با همسالان به ولگردی و پرسه زدن در خیابان‌ها می‌گذرانند.
[۸] جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۴، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.


۵.۱.۲.۱ - دیدگاه پیشوایان اسلام

پیشوایان اسلام الگوی تربیتی سخت‌گیرانه را نادرست تلقی فرموده‌اند.

۵.۱.۳ - تربیت مقتدرانه

والدین مقتدر، والدینی هستند که کودک را به شیوه‌ای که در نظر آن‌ها اطمینان‌بخش و قاطع است، آزاد می‌گذارند. در چنین خانواده‌ای، فرزند به استقلال و آزادی فکری تشویق می‌شود، در‌عین‌حال که نوعی محدودیت و کنترل از طرف والدین بر او اعمال می‌شود. در این خانواده‌ها اظهارنظر و ارتباط کلامی وسیعی در تعامل کودک با والدین وجود دارد و گرمی، صمیمیت و محبت نسبت به کودک در سطح بالایی است.
از دیگر ویژگی‌های این خانواده، انضباط توأم با رفتار خودمختارانه است. والدین هرگاه کودک را از چیزی منع می‌کنند یا از وی انتظاری خاص داشته باشند، برای او مسئله را خوب تبیین کرده، دلیل آن را ارائه می‌کنند و هنگام منع از رفتارهای ناپسند، رفتار درست را به عنوان جای‌گزین به کودک ارائه می‌کنند. در چنین خانواده‌ای تقسیم کار وجود دارد؛ به‌طوری‌که هر یک از اعضا، مسئولیتی را به عهده می‌گیرند و در تصمیم‌گیری‌ها و روش زندگی و دیگر مسائل بر‌اساس مشورت و پیروی از مبنای عقلی و مصلحت‌اندیشی رفتار می‌شود.
تحقیقات انجام‌گرفته حکایت از این دارند که نمرات درسی کودکان این خانواده‌ها و حتی بهره هوشی آن‌ها نسبت به بقیه ‌الگوها، پیشرفت بهتری داشته و از حس کنجکاوی بیش‌تری برخوردارند، خلاق هستند و در بین همسالان خود به حدی محبوبیت دارند که می‌توانند رهبری گروه را به عهده بگیرند.
[۹] جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۷، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.

پدر‌ها و مادرهای مقتدر، به تغییرات جسمی و کلامی فرزندانشان توجه دارند و سبک تربیت خود را با توانایی‌های در حال تکوین فرزندانشان هماهنگ می‌کنند.
نزدیک‌ترین الگو و روش تربیتی به دستورات اسلام، روش مقتدرانه است.


اکنون به چند نکته مهم تربیتی اشاره می‌کنیم:

۶.۱ - بازی با کودکان

با طفل خود کودکانه بازی کنید، بازی بزرگ‌سالان با کودکان در برنامه‌های تربیتی امروز بسیار مهم تلقی شده است.

۶.۲ - بوسیدن فرزند

فرزند خود را ببوسید، «پس همانا برای هر بوسیدن درجه‌ای است در بهشت».
[۱۰] حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۴، ‌ ح۳، مؤسسه آل‌البیت.


۶.۳ - سلام کردن به فرزند

با سلام کردن به فرزندتان به او شخصیت بدهید.

۶.۴ - مسخره نکردن کودکان

کودک را در کارهای کودکانه خود تمسخر نکنید و کارهایش را احمقانه نخوانید.

۶.۵ - تحقیر نکردن کودکان

هیچ چیز به قدر تحقیری که کودک در قبال قدرت و زورنمایی بزرگ‌ترها در خود احساس می‌کند، اعتماد به نفس او را خاموش نمی‌کند. به خصوص وقتی که پس از توسل به زور به او بگویند: بی‌خود سعی نکن، تو نمی‌توانی، عرضه‌اش را نداری و...

۶.۶ - تذکر دادن با ملایمت

تذکرات باید چنان با ملایمت باشد که سدی بین والدین و فرزندان نشود.

۶.۷ - تعدیل کردن خواهش‌های کودک

مادر خوب کسی است که عاقلانه خواهش‌های کودک را از راه‌های صحیح و با روش درست تعدیل کند.

۶.۸ - پرورش ایمان در کودک

ایمان را در کودک خود پرورش دهید. کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می‌شوند، اراده‌ای قوی و روانی نیرومند دارند.

۶.۹ - نوازش کودک

نوازش، یکی از غذاهای روانی کودک است که باید به ‌اندازة کافی از آن تغذیه شود.

۶.۱۰ - فهماندن قبح گناه به کودک

والدین موظف‌اند از کودکی، قبح گناه و تنفر مردم از گناه‌کار را به کودک بفهمانند و در کارهای بد او را توبیخ، و در کارهای خوب او را تشویق کنند.

۶.۱۱ - عامل بودن والدین

تذکرها در صورتی اثر دارد که والدین خود عامل به آنها باشند.

۶.۱۲ - مقایسه نکردن کودک با دیگران

در تذکر، دیگران را به رُخ کودک نکشید و کسی را با او مقایسه نکنید.

۶.۱۳ - القای مفاهیم به کودک

از طریق داستان‌سرایی، بسیاری از مفاهیم (مانند حق دوستی، ایمان، رسوا جلوه دادن کار زشت و...) را به کودک القا کنید.

۶.۱۴ - پرهیز از تخطئه کردن کودک

تخطئه کردن کودکی که با سؤالات خود انسان را خسته می‌کند، حس کنجکاوی او را تضعیف می‌نماید.

۶.۱۵ - پاسخ دادن به پرسش‌های کودک با تأمل

در هنگام سؤال کردن کودک، کاملاً گوش کنید و بی‌حوصلگی و بی‌توجهی نکنید، و پس از شنیدن سؤال ‌اندکی تأمل کنید و با فکر پاسخ دهید و اگر پاسخ را هم می‌دانید، این تأمل، برای وانمود کردن لازم است؛ چراکه ناخودآگاه، کودک را به فکر کردن وادار کرده، آموزش داده‌ایم.

۶.۱۶ - اهمیت چگونگی آموزش به کودک

نحوه آموزش کودک غیر از دانش‌جوی دانشگاه است، کودک در حین بازی و تفریح باید خیلی از چیزها را یاد بگیرد؛ بنابراین باید در انتخاب اسباب‌بازی و نوع بازی دقت کنیم و نیز توجه به مراحل رشد کودک داشته باشیم.

۶.۱۷ - احترام والدین نسبت به هم

احترام والدین نسبت به همدیگر شادابی و نشاط، و ادب کودک را زیاد و او را آماده پذیرش آموزش از شما می‌کند.

۶.۱۸ - مشاجره نکردن

سعی کنید هیچ‌گاه مشاجره نکنید؛ به ویژه در برابر فرزندان خود، چون به‌شدت آن‌ها را می‌آزارید و شخصیت آن‌ها را دگرگون می‌کنید.

۶.۱۹ - اعتدال در رسیدگی مادی

از نظر مادی، فرزندان را آن‌قدر اشباع نکنید که به بی‌راهه بروند و آن‌قدر نیز بی‌توجه نباشید، که هر دو سوی قضیه خطرناک است.

۶.۲۰ - آزادی کودک در انتخاب لباس

در انتخاب لباس و... به کودک اختیار بدهید، که در شکوفایی استعداد او مؤثر است.

۶.۲۱ - حفظ اسرار فرزند

مادر بهترین رازدار فرزند است و باید زمینه لازم را برای حفظ اسرار فرزندان فراهم کند و از افشای اسرار فرزند خودداری کند.
[۱۱] مخبر، سیما، ریحانه بهشتی، ص۲۲۱، ‌قم، نورالزهرا، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ش.
[۱۲] کاظمی، محسن، و چگونه فرزند داشته باشیم، ص۸۲، تهران، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ش.



۱. ریحانه بهشتی، سیما مخبر، قم، نورالزهرا، ۱۳۸۲ ش.
۲. چگونه فرزند داشته باشیم، محسن کاظمی تهران، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۲ ش.
۳. سفر پرماجرای کودک، پاول اس، کاپلان، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۸۱ ش.
۴. کودک از نظر وراثت و تربیت، محمدتقی فلسفی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
۵. اخلاق در خانواده، سید علی‌اکبر حسینی، تهران، اسلامی، ۱۳۶۹ ش.
۶. اخلاق در خانه، حسین مظاهری، قم، رئوف، ۱۳۷۱ ش.
۷. مردان زمینی، زنان زمینی، کنت ونینگ، ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران، شناخت، ۱۳۷۸ ش.
۸. چگونه با تفاهم زندگی کنیم.حسن (قاسم) ملکی، زنجان، نیکان کتاب، ۱۳۸۳ ش.
۹. مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری، ترجمه: شیرین رایکا، تهران، طنین، بی‌تا.
۱۰. راز کام‌یابی در بحران‌های زندگی، ال سیبزت، ترجمه امین برجسته، کرمان، خدمات فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
۱۱. تفاهم (روان‌شناسی رفتار)، کیهان‌نیا، ‌تهران، نشر، مادر، ‌۱۳۷۹ ش.


۱. کنت و نینگ، مردان زمینی، زنان زمینی، ص۲۰-۹۳، ترجمه: مهرداد فیروز بخت، تهران، انتشارات شناخت، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۲. ملکی، حسن قاسم، چگونه با تفاهم زندگی کنیم، ص۸۴-۱۱۳، زنجان، نیکان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۳ ش.
۳. اقتباس از بروشورهای مرکز مشاوره موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه).
۴. گنت و نینگ، مردان زمینی، زنان زمینی، ص۹۳، ترجمه: مهرداد فیروز بخت، تهران، شناخت، چاپ اول، ۱۳۷۸ ش.
۵. پاول اس، کاپلان، سفر پر ماجرای کودک، ص۵۵۲، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، تهران، ‌خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش.
۶. جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۱، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.
۷. فلسفی، محمدتقی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج۲، ص۲۵۰، ‌تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ ش.
۸. جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۴، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.
۹. جمعی از نویسندگان، روان‌شناسی رشد، ج۲، ص۸۷۷، ‌تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.
۱۰. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۴، ‌ ح۳، مؤسسه آل‌البیت.
۱۱. مخبر، سیما، ریحانه بهشتی، ص۲۲۱، ‌قم، نورالزهرا، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ش.
۱۲. کاظمی، محسن، و چگونه فرزند داشته باشیم، ص۸۲، تهران، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ دوم، ۱۳۸۲ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «چند نکته درباره مشکلات خانواده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۲۹.    



جعبه ابزار