ویژگیهای اسلام در حدیث حضرت عبدالعظیم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اسلام، حضرت عبدالعظیم.
پرسش: ویژگیهای
اسلام با توجه به حدیث احمد بن محمد از
حضرت عبدالعظیم چیست؟
الکافی: عن عدّة من اصحابنا، عن احمد بن محمّد، عن عبد العظیم بن عبد اللَّه الحسنی، عن عن ابی جعفر الثّانی (علیهالسلام)، عن ابیه، عن جَدّه (صلواتاللَّهعلیهم)، قالَ:
قالَ امیرُ المُؤمِنینَ (علیهالسّلام): قالَ رَسولُ اللَّهِ (صلیاللَّهعلیهوآله): انَّ اللَّهَ خَلَقَ الاِسلامَ فَجَعَلَ لَهُ عَرصَةً، و جَعَلَ لَهُ نوراً، و جَعَلَ لَهُ حِصناً، و جَعَلَ لَهُ ناصِراً؛ فَامّا عَرصَتُهُ فَالقُرآنُ، و امّا نورُهُ فَالحِکمَةُ، و امّا حِصنُهُ فَالمَعروفُ، و امّا انصارُهُ فَانا و اهلُبَیتی وشیعَتُنا.
فَاَحِبّوا اهلَ بَیتی و شیعَتَهُم و انصارَهُم؛ فَاِنَّهُ لَمّا اُسرِیَ بی الی السَّماءِ الدُّنیا فَنَسَبَنی جَبرَئیلُ (علیهالسّلام) لِاَهلِ السَّماءِ استَودَعَ اللَّهُ حُبّی و حُبَّ اهلِبَیتی و شیعَتِهِم فی قُلوبِ المَلائِکَةِ، فَهُوَ عِندَهُم وَدیعَةٌ الی یَومِ القِیامَةِ، ثُمَّ هَبَطَ بی الی اَهلِ الاَرضِ فَنَسَبَنی الی اهلِ الاَرضِ، فَاستَودَعَ اللَّهُ (عزّوجلّ) حُبّی و حُبَّ اهلِبَیتی و شیعَتِهِم فی قُلوبِ مُؤمِنی اُمَّتی؛ فَمُؤمِنو اُمَّتی یَحفَظونَ وَدیعَتی فی اهلِ بَیتی الی یَومِ القِیامَةِ.
الا فَلَو انَّ الرَّجُلَ مِن اُمَّتی عَبَدَ اللَّهَ (عزّوجلّ) عُمُرَهُ ایّامَ الدُّنیا ثُمَّ لَقِیَ اللَّهَ (عزّوجلّ) مُبغِضاً لِاَهلِ بَیتی و شیعَتی، ما فَرَّجَ اللَّهُ صَدرَهُ الّا عَنِ النِّفاقِ؛
حضرت عبد العظیم (علیهالسّلام) به نقل از
امام جواد، از پدرانش، از
امیر مؤمنان (علیهمالسّلام): پیغمبر (صلیاللَّهعلیهوآله) فرمود: «خداوند، اسلام را پدید آورد، و برای آن فضا و عرصهای قرار داد، و نوری و دژی و یاوری مقرّر داشت. فضایش
قرآن و نورش
حکمت است و دژش کارهای نیکاند و یاران آن، من و اهلبیتم و
شیعیان ما هستند. پس اهلبیت مرا و شیعیان و یاران آنها را دوست دارید؛ زیرا هنگامی که مرا به آسمانها بردند،
جبرئیل مرا به اهل آسمانها معرّفی کرد و
خداوند، دوستی من و خاندانم و شیعیان آنها را در دلهای فرشتگان به ودیعه نهاد و این محبّت تا روز
قیامت در نزد آنها محفوظ است. پس از این، جبرئیل مرا به
زمین آورد و به اهل زمین معرّفی نمود. پس پروردگار، محبّت من و اهلبیتم و شیعیان آنها را در دلهای مؤمنان اُمّتم به ودیعه نهاد و مؤمنان امّت من تا روز قیامت، ودیعه مرا در خاندانم نگهداری خواهند کرد. آگاه باشید اگر مردی از امّت من، تمام عمر خود را در عبادت خدا به پایان رساند و پس از آن، در پیشگاه خداوند، حاضر گردد و بغض خاندانم را در دل داشته باشد و یا شیعیان آنها را دشمن بدارد، خداوند، سینه او را جز با
نفاق نمیگشاید».
در این حدیث، اسلام به خانهای تشبیه شده که دارای ویژگیهایی است که جامعه انسانی میتواند در پرتو آنها بهترین و آرامترین و لذّتبخشترین زندگیها را برای خود تأمین نماید. این ویژگیها عبارتاند از:
نخستین برکتِ زندگی در پرتو اسلام، بهرهگیری از فضای باز معنوی
قرآن کریم است. در حدیث یاد شده، قرآن به عنوان عرصه و فضای باز خانه اسلام معرّفی گردیده و بدینسان فضای بازی که از نظر معنوی به وسیله قرآن برای جامعه پدید میآید، به فضای باز مادّی
تشبیه شده است. در این تشبیه، چند نکته قابل توجّه است:
فضای مادّی، هر چه بازتر باشد، افراد بیشتری میتوانند از آن بهره ببرند. فضای معنوی هدایت قرآن، به قدری گسترده است که همه مردم جهان میتوانند از آن بهرهمند شوند.
«هُدًی لِّلنَّاسِ؛
برای همه مردم راه نماست.»
چنانکه سرسبزی و خرّمی فضای مادّی در بهار، موجب آسایش و آرامش جسم است، فضای معنوی قرآن همیشه بهار است و خزان ندارد. در حدیثی، امام علی (علیهالسّلام) قرآن را چنین توصیف فرموده:
«رَبیعُ القُلُوبِ؛
بهار دلهاست.»
چنانکه فضای باز مادّی، موجب اُنس و آرامش جسم است، فضای معنوی قرآن، مایه انس و آرامش جان است. در حدیثی از
امام علی (علیهالسّلام) آمده:
«مَن انِسَ بِتِلاوَةِ القُرآنِ، لَم توحِشهُ مُفارَقَةُ الاِخوانِ؛
کسی که با
تلاوت قرآن اُنس گیرد، از جدایی برادران، احساس تنهایی نخواهد کرد.»
چنانکه فضای باز مادّی، شادی جسم را به همراه دارد، فضای معنوی قرآن، جان را شاد میکند. در
دعای ختم قرآن میخوانیم:
«و فَرِّح بِهِ قَلبی؛
و دلم را به آن، شاد ساز.»
فضای باز مادّی، گشایش مادّی پدید میآورد؛ امّا قرآن، ظرفیت روانی و فکری
انسان را افزایش میدهد. در دعای مذکور میخوانیم:
«وَ اشرَح بِهِ صَدری؛
و سینهام را به آن، بگشا.»
دومین برکت زندگی در پرتو اسلام، بهرهگیری از نور حکمت این آیین الهی است.
حکمت از نگاه قرآن و حدیث، عبارت است از: مقدّمات محکم و استوار علمی، عملی و روانی برای نیل به مقصد والای انسانیت، و آنچه در احادیث اسلامی در تفسیر حکمت آوردهاند، در واقع، مصداقی از مصادیق این تعریف کلّی است.
حکمت به سه نوع تقسیم میشود:
حکمت علمی،
حکمت عملی، و
حکمت حقیقی.
مقصود از حکمت علمی، مطلق معارفی است که برای صعود به مقام
انسان کامل، ضروری است.
حکمت عملی، برنامه عملیِ رسیدن به مرتبه انسان کامل است. احادیثی که حکمت را به فرمانبری از خداوند متعال، مدارا با مردم، دوری از گناهان، و اجتناب از نیرنگ تفسیر کردهاند، به این نوع از حکمت، اشاره دارند.
حکمت حقیقی، نورانیت و بصیرتی است که در نتیجه بهکار بستن حکمت عملی در زندگی برای انسان حاصل میگردد. در واقع، حکمت علمی، مقدّمه حکمت عملی، و حکمت عملی، سرآغاز حکمت حقیقی است و تا انسان، بدین پایه از حکمت نرسیده، حکیم حقیقی نیست، هر چند بزرگترین استاد حکمت باشد.
بر این اساس، هر کس داخل عرصه معنوی اسلام یعنی قرآن شود، از نورانیت حکمت علمی، عملی و حقیقی بهرهمند میگردد و به تعبیر قرآن، «خیر فراوان» نصیب او میگردد. «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَآءُ وَ مَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»
مفهوم واژههای «معروف»، «
خیر»، «
برّ» و «
احسان» به هم نزدیک است و همه آنها به معنای نیکی و نیکوکاریاند.
در حدیث یاد شده، از «
نیکوکاری» به «دژ نفوذناپذیر اسلام» یاد شده، و این بدان معناست که هر کس بخواهد از فضای معنوی قرآن استفاده کند و از نورانیت حکمت این عرصه معنوی بهرهمند شود، حتماً باید با به کارگیری عملیِ آن، و انجام کارهای نیک و اجتناب از زشتیها، راه نفوذ انواع آفات به این فضا را مسدود نماید.
آخرین و مهمترین برکت زندگی در پرتو اسلام، بهرهگیری از پُرتوانترین یارانِ آن، یعنی
خاندان رسالت است. بر این اساس، کسانی که راه خود را از
اهلبیت (علیهمالسّلام) جدا کردهاند، در حقیقت، خود را از نصرت یاران حقیقی اسلام و پُرتوانترین یاری دهندگان این آیین آسمانی محروم نمودهاند.
پیامبر خدا (صلیاللَّهعلیهوآله) پس از تبیین برکات زندگی در پرتو اسلام تأکید میفرماید که محبّت خاندان رسالت، اصلیترین شرط مسلمانی است و بدون آن،
ایمان تداوم نخواهد یافت و دشمنان اهلبیت، هر چند به ظاهر
مسلمان باشند، در واقع، در صف
منافقان قرار دارند.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «ویژگیهای اسلام با توجه به حدیث حضرت عبدالعظیم» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۱۷.