ویژگی عارف حقیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عارف حقیقی،
یاد خدا،
خلق، معرفت حق،
عرفان، کتاب مصباح الشریعة.
پرسش: حدیثی در مصباح الشریعه منسوب به
امام صادق (علیهالسلام) است که بیان میکند عارف بدنش با خلق است و دلش با
خدا، منظور از این
حدیث چیست؟
پاسخ: مهم در معرفت حق و عرفان، این است که
قلب و
روح انسان همواره با خدا باشد و در حالی که با خلق خداست، از یاد
خالق غافل نباشد، بدیهی است که هر چه معرفت
انسان بیشتر باشد، ارتباط و
علاقه و
انس او به حضور و لقای حق افزونتر خواهد شد. یکی از مشخصههای عارف حقیقی، با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر است؛ وگرنه
عزلت گزیدن و به گوشهای خمیدن (که مسلک اغلب
صوفیه است) با
عرفان واقعی سازگاری ندارد.
همانگونه که در خود سؤال اشاره شد، این
کلام و به طور کلی کتاب «
مصباح الشریعه»، منتسب به
امام صادق (علیهالسلام) میباشد و مؤلف واقعی این کتاب، تاکنون ناشناخته مانده است؛ از همین رو علمای بزرگ
شیعه نسبت به رد و قبول این
کتاب نظرات گوناگون ارائه دادهاند:
گروهی معتقدند که مؤلف عارفمسلک این کتاب، از
فرهنگ به جا مانده از امام صادق (علیهالسلام) صد باب را با انشا و
قلم خویش تنظیم کرده است.
عدهای نیز بر این باورند که این کلمات از خود امام صادق (علیهالسلام) میباشد.
در برابر، دستهای از
علما این کتاب را ساخته و پرداخته
فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را طرد کردهاند.
در پایان گروهی جانب
احتیاط را رعایت کرده و
عمل به بخشهایی از این کتاب را که موافق با
آیات قرآن و
روایات هستند، بیاشکال دانستهاند؛ هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق (علیهالسلام)
یقین ندارند.
اما توضیح کلام فوق را میتوان از
قرآن کریم به دست آورد؛ چون بدون
تردید انبیای الهی، از جمله عرفا و حتی در رأس عرفای الهی میباشند و
عرفان که جوهره
حیات انسانی است، چیزی جز
راه مستقیم خدا و مسلک انبیای الهی نیست؛ چراکه آنان آزمایشهای فراوانی را در راه
عبودیت و
بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده
حق گشتهاند.
خداوند در
آیات فراوانی که
مشرکان و معاندان
حق به انبیای الهی اعتراض میکردند که چرا همانند آنان
غذا میخورند و در بازار راه میروند، میفرماید: «ما هیچ یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم، مگر اینکه غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند.
آری آنان همانند دیگر انسانها در این
دنیا زندگی میکنند و با مردم نشست و برخاست دارند؛ و لکن دلشان جای دیگر است؛ چراکه انبیا و اولیا و عرفای الهی باید الگوی ما انسانها باشند؛ پس باید همانند ما و با ما زندگی نمایند.
و چه زیبا قرآن کریم یکی از
پیامبران عظیم الشان خویش را مورد مؤاخذه قرار میدهد و میفرماید: «و ذوالنون (
یونس (علیهالسلام)) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان
قوم خود) رفت و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت».
در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی
بتپرست، ترک اولایی بیش نبود.
مهم در معرفت حق و
عرفان، این است که
قلب و
روح انسان همواره با
خدا باشد و در حالی که با
خلق خداست، از
یاد خالق غافل نباشد، بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و
انس او به حضور و لقای
حق افزونتر خواهد شد.
استفاده دیگری که از این کلام منتسب به
امام جعفر صادق (علیهالسلام) میشود اینکه: یکی از مشخصههای عارف حقیقی، با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن
هنر است؛ وگرنه
عزلت گزیدن و به گوشهای خمیدن (که مسلک اغلب
صوفیه است) با عرفان واقعی سازگاری ندارد.
۱. عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.
۲. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ویژگی عارف حقیقی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۰۶.