• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقصود از حفیظ در آیه‌ 104 سوره‌ انعام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن، خداوند، سوره‌ انعام، آیه‌.

پرسش: بر اساس آیاتی از قرآن، خداوند حافظ جان و کردار انسان‌ها است، پس چرا خدا در آیه‌ ۱۰۴ سوره‌ انعام می‌گوید: «و ما انا علیکم بحفیظ؛ من نگاهبان شما نیستم»؟!

پاسخ اجمالی: عبارت «و ما انا علیکم بحفیظ» سخن خدا نیست بلکه نقل سخنی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است پس با آیاتی که می‌فرمایید خداوند حافظ جان و کردار انسان‌ها است، تعارض ندارد و اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «خداوند نگهبان شما نیست» در آن صورت تعارض می‌شد. همچنین کلمات می‌تواند با توجه به قرائن و شواهد پیرامونی، معانی گوناگون داشته باشند پس تا معلوم نشده دو کلمه در دو جایگاه متفاوت دارای یک معنا هستند، نباید در مورد اختلاف آنها سخن گفت.



بر برخی افراد شبهه شده است که آیات زیر با هم تناقض دارند. «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِٓ اَوْلِیَآءَ اللهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ مَآ اَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ» «فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ اَبْلَغْتُکُمْ مَآ اُرْسِلْتُ بِهِٓ اِلَیْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَ لَا تَضُرُّونَهُ شَیْئًا اِنَّ رَبِّی عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ»«قَدْ جَآءَکُمْ بَصَآئِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ اَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَ مَآ اَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ» از دو آیه‌ اول برداشت می‌شود که خدا بر همه حفیظ است! اما در آیه‌ سوم عنوان می‌شود که «من بر شما حفیظ نیستم».


ابتدا باید گفت که در زبان عربی و در هر زبانی، یک کلمه می‌تواند با توجه به قرائن و شواهد پیرامونی، دارای معانی گوناگونی باشد؛ از این‌رو تا مشخص نشده است که دو کلمه در دو جایگاه متفاوت دارای یک معنا هستند، نباید در مورد اختلاف آنها سخن گفت. نکته‌ دیگر آن‌که در قرآن کریم، گاه خدا از زبان خود سخن گفته و گاه سخن دوستان و دشمنان خود را نقل می‌کند؛ لذا ممکن است دو سخن متعارض وجود داشته باشد، اما گوینده آن یک نفر نباشند.
با توجه به آنچه گفته شد، ‌باید گفت خدای متعال در آیاتی از قرآن خود را حفیظ معرفی می‌کند، بدین معنا که هیچ کار و فعالیتی در هستی از نگاه و قدرت او دور نیست. در همین راستا در آیه‌ای می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ اَوْلِیاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ‌؛ کسانی که غیر خدا را ولیّ خود برگزیدند خداوند حساب اعمال آنها را نگه‌می‌دارد، و از نیّت‌هایشان آگاه است تا به موقع حساب آنها را برسد و کیفر لازم را به آنها بدهد.» سپس روی سخن را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کرده، می‌فرماید: «وَ ما اَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ‌؛ تو مامور نیستی که آنها را مجبور به قبول حق سازی. وظیفه تو تنها ابلاغ رسالت، و رسانیدن پیام خدا به همه بندگان است.»
این تعبیر، بیانگر واقعیتی است که خداوند می‌خواهد بندگان آزاد باشند و راه او را با اراده و اختیار خود بپویند؛ چرا که ارزش واقعی ایمان و عمل صالح در همین است، و ایمان و عمل اجباری ارزش معنوی ندارد.
در آیه‌ای دیگر حضرت هود (علیه‌السّلام) خطاب به مشرکان می‌گوید: «فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ اَبْلَغْتُکُمْ ما اُرْسِلْتُ بِهِ اِلَیْکُمْ‌؛ اگر شما از راه حق روی برتابید به من زیانی نمی‌رسد؛ چرا که من رسالت خویش را به شما ابلاغ کردم.» سپس همان‌گونه که بت‌پرستان او را تهدید کرده بودند، او به طرز شدیدتری آنها را به مجازات الهی تهدید می‌کند و می‌گوید: «وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً؛ اگر شما دعوت حق را نپذیرید خداوند بزودی شما را نابود کرده و گروه دیگری را جانشین شما می‌کند و هیچ‌گونه زیانی به او نمی‌رسانید.» و بعد از آن می‌گوید: «اِنَّ رَبِّی عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَفِیظٌ» این را هم بدانید که پروردگار من حافظ همه چیز و نگاه‌دارنده هر گونه حساب است. نه فرصت از دست او می‌رود، نه موقعیت را فراموش می‌کند، نه پیامبران و دوستان خود را به دست فراموشی می‌سپارد، و نه حساب هیچ‌کس از علم او بیرون است، بلکه همه چیز را می‌داند و بر هر چیز مسلط است.
این واقعیت در آیات فراوانی از قرآن تکرار شده است؛ مانند:
«لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ؛ تو سیطره و غلبه بر آنها نداری.»و «ما اَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ؛ تو موظف به اجبار آنها نیستی.»
اما در آیه‌ ۱۰۴ سوره‌ مائده که در پرسش آمده است، خداوند ابتدا می‌فرماید: «قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ‌» دلائل و نشانه‌های روشن در زمینه توحید و نفی هر گونه شرک برای شما آمد. کلمه «بصائر»، معمولاً در بینش فکری و عقلانی به کار برده می‌شود، و گاهی به تمام اموری که باعث درک و فهم مطلب است، اطلاق می‌گردد، و در این آیه شریفه، به معنای دلیل و شاهد و گواه آمده است.
سپس برای این‌که روشن سازد این دلایل به قدر کافی حقیقت را آشکار می‌سازد و جنبه‌ منطقی دارد، می‌گوید: «فَمَنْ اَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها؛ آنهایی که به وسیله این دلائل چهره حقیقت را بنگرند به سود خود گام برداشته‌اند، و آنها که مانند نابینایان از مشاهده‌ آن خود را محروم سازند به زیان خود عمل کرده‌اند.»
و در پایان آیه از زبان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌گوید: «وَ ما اَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ؛ من نگاهبان و حافظ شما نیستم.»
در این‌که منظور این جمله چیست، مفسّران دو احتمال داده‌اند:
۱. این‌که من حافظ اعمال و مراقب و مسئول کارهای شما نیستم، بلکه خداوند همه را نگاه‌داری می‌کند و پاداش و کیفر هرکس را خواهد داد، وظیفه من تنها انذار و ابلاغ رسالت و تلاش و کوشش هر چه بیشتر در راه هدایت مردم است.
۲. من مامور و نگاهبان شما نیستم، که با جبر و زور شما را به ایمان دعوت کنم، بلکه تنها وظیفه من بیان منطقی حقایق است و تصمیم نهایی با خود شما است.
[۱۸] طیب، عبد‌الحسین‌، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۵، ص۱۶۰، تهران، اسلام‌، چاپ دوم‌، ۱۳۷۸ش.
البته مانعی ندارد که هر دو معنا از این عبارت، اراده شود.

بنابراین، عبارت «و ما انا علیکم بحفیظ» نقل سخنی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، نه سخن مستقیم خدا تا با دو آیه‌ دیگر، تعارض و تنافی داشته باشد.
به عبارت دیگر، اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «ما الله حفیظ علیکم». یعنی خداوند نگهبان شما نیست، این سخن با آیاتی که خداوند را حفیظ اعلام می‌کند متعارض بود، اما اگر بگوید من موظف به اجبار کردن شما در پذیرش دین نیستم، هیچ تعارضی وجود نخواهد داشت؛ زیرا هم گوینده سخن متفاوت است و هم معنای کلمه.


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۰۴.    
۲. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۳. هود/سوره۱۱، آیه۵۷.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۱۰۴.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۶. شوری/سوره۴۲، آیه۶.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۲۰، ص۳۵۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول‌، ۱۳۷۴ش.    
۸. هود/سوره۱۱، آیه۵۷.    
۹. هود/سوره۱۱، آیه۵۷.    
۱۰. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۲.    
۱۱. ق/سوره۵۰، آیه۴۵.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۰۴.    
۱۳. طباطبایی، سید محمد‌حسین‌، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۳۰۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی‌، چاپ پنجم‌، ۱۴۱۷ق.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۵، ص۳۸۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۵، ص۳۸۹ - ۳۹۰.    
۱۶. فخر‌رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‌۱۳، ص۱۰۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی‌، چاپ سوم‌، ۱۴۲۰ق.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۵، ص۳۹۰.    
۱۸. طیب، عبد‌الحسین‌، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۵، ص۱۶۰، تهران، اسلام‌، چاپ دوم‌، ۱۳۷۸ش.
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج۵، ص۳۹۰.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مقصود از حفیظ در آیه‌ ۱۰۴ سوره‌ انعام» تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۹/۲۴.    






جعبه ابزار