• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معنی علم در طلب العلم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: علم، واجب کفایی، واجب عینی، علم سودبخش.

پرسش: منظور از «علم» در روایت «طلب العلم فریضةٌ علی کل مسلمٍ» چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی هم مصادیق آن است؟

پاسخ: با توجه به روایات، علم در «طلب العلم فریضة» به تمام علوم مفیدی که جامعه به آن نیاز دارد، توسعه داده شده است.

فهرست مندرجات

۱ - اقسام واجب در علم اصول
       ۱.۱ - واجب عینی
       ۱.۲ - واجب کفایی
۲ - اهمیت دانش و دانشمندان در اسلام
       ۲.۱ - روایتی از پیامبر
۳ - حد علم‌اندوزی
       ۳.۱ - از نظر اسلام
              ۳.۱.۱ - روایتی از پیامبر اعظم
       ۳.۲ - از نظر استاد
              ۳.۲.۱ - روایتی از امام علی
              ۳.۲.۲ - روایتی دیگر
       ۳.۳ - از نظر خود علم
       ۳.۴ - نوع علم در اسلام
۴ - مراد از علم در طلب العلم
       ۴.۱ - خود روایت مذکور
       ۴.۲ - قرآن و روایات
              ۴.۲.۱ - علم سودبخش
                     ۴.۲.۱.۱ - حدیثی از امام کاظم
                     ۴.۲.۱.۲ - بیان یک نکته
                     ۴.۲.۱.۳ - حدیث دیگر
              ۴.۲.۲ - علم پزشکی و ادبیات
                     ۴.۲.۲.۱ - حدیثی از امام علی
                     ۴.۲.۲.۲ - حدیثی دیگر
              ۴.۲.۳ - هندسه و ریاضیات
                     ۴.۲.۳.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین
              ۴.۲.۴ - علوم سیاسی و زمانه‌شناسی
                     ۴.۲.۴.۱ - روایتی علی بن ابی‌طالب
                     ۴.۲.۴.۲ - روایت دیگر
                     ۴.۲.۴.۳ - روایتی از حضرت صادق
              ۴.۲.۵ - علوم و فنون نظامی
              ۴.۲.۶ - هواشناسی و ستاره‌شناسی
                     ۴.۲.۶.۱ - حدیثی از امام علی
                     ۴.۲.۶.۲ - حدیثی از امام صادق
              ۴.۲.۷ - فراگیری هر علم نافع
                     ۴.۲.۷.۱ - حدیثی از حضرت علی
                     ۴.۲.۷.۲ - حدیثی از پیامبر اکرم
۵ - نتیجه بحث
       ۵.۱ - دیدگاه استاد مطهری
۶ - منابع
۷ - پانویس
۸ - منبع


برای لفظ واجب در «علم اصول» تقسیماتی ذکر شده است؛ از جمله تقسیم واجبات به کفایی و عینی.

۱.۱ - واجب عینی

واجب عینی آن است که از شخص خاص یا تک‌تک افراد خواسته شده است؛ مانند: حج، و یا نماز و روزه....

۱.۲ - واجب کفایی

واجب کفایی آن است که از مجموع جامعه خواسته شده، ولی اگر یک شخص یا عده‌ای اقدام به انجام آن نمود، از دیگران ساقط می‌شود؛ مانند تجهیز میت، فراگیری بعضی علوم مانند پزشکی و... مشمول این تقسیم می‌باشد. بنابراین گاه واجب عینی است و گاه کفایی.


از مهم‌ترین دعوت انبیا ـ به ویژه خاتم پیامبران ـ دعوت به فراگیری علم و دانش و جهل‌گریزی بوده است. در قرآن اهمیت علم و عالمان بیان شده است و در روایات اسلامی تعبیراتی دیده می‌شود که رساتر و گویاتر از آن در اهمیت علم و دانش تصور نمی‌شود.

۲.۱ - روایتی از پیامبر

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «لا خیرَ فی تعَیُّشٍ الّا لرجلیْن عالِمٍ مطاعِ، او مُستَمَعِ داعٍ؛ زندگی جز برای دو کس خیر (و صفا) ندارد: دانشمندی که نظرات او اجرا گردد و دانش‌طلبانی که گوش به سخنان دانشمندی دهد».


آیا علم‌اندوزی محدودیت دارد؟

۳.۱ - از نظر اسلام

علم از نظر اسلام نه محدودیت سنی و زمانی دارد و نه محدودیت مکانی.

۳.۱.۱ - روایتی از پیامبر اعظم

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصین؛
به دنبال دانش (تا دورترین نقطه‌ها، حتی) چین هم بروید».

۳.۲ - از نظر استاد

هم‌چنین طلب علم از نظر استاد و صاحب دانش نیز محدودیت ندارد و حتی دستور داده شده است که دانش را اگر نزد بدترین افراد ـ حتی منافق ـ یافتید، آن را فرا گیرید؛

۳.۲.۱ - روایتی از امام علی

چنان‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «حکمت را هر کجا که باشید، فرا گیرید، گاهی حکمت در سینه منافق است و بی‌تابی ‌کند تا بیرون آمده و با هم‌دمانش در سینه مؤمن آرام گیرد».

۳.۲.۲ - روایتی دیگر

در جای دیگر فرمود: «الحِکمَةُ ضالَةُ المؤمِنِ فخُذْ الحکمةَ و لَو من اهل النفاق؛ حکمت، گمشده مؤمن است، حکمت را فرا گیرید، هر چند از منافقان باشد».

۳.۳ - از نظر خود علم

حال باید دید آیا از نظر خود علم و نوع آن در اسلام محدودیت وجود دارد یا نه؟
هر علمی که برای بشریت مفید باشد و به نوعی در مصالح دینی و دنیوی او نقش داشته باشد، از نظر اسلام فرا گرفتن آن لازم شمرده شده است؛ البته دانش‌ها مراتبی دارند. ممکن است فراگیری بعضی از دانش‌ها لازم، و برخی لازم‌تر باشد.

۳.۴ - نوع علم در اسلام

نوعی از علوم بر تک‌تک افراد جامعه لازم و واجب باشد، به اصطلاح «واجب عینی» باشد و نوع دیگر به صورت واجب کفایی، و وجود گروهی به عنوان کارشناسان و متخصصان در آن علم در جامعه باعث سقوط وجوب و لزوم از گردن دیگران شود. با توجه به نکات پیش‌گفته، به بررسی حدیث مورد سؤال می‌پردازیم:


حدیث مذکور در منابع مختلف
[۱۰] بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۸۸.
و به صورت‌های گوناگون نقل شده است. آن‌چه از قرائن موجود در خود روایت مذکور و روایات دیگر استفاده می‌شود این است که کلمه «العلم» در حدیث مذکور یقیناً اختصاص به علوم رایج حوزوی ندارد؛ بلکه بسیاری از علوم دانشگاهی را که برای جامعه و بشریت مفید است، در بر می‌گیرد. برای اثبات مدعای فوق به برخی شواهد اشاره می‌کنیم.

۴.۱ - خود روایت مذکور

شاهد اول خود روایت مذکور است.
در نقلی که از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیده است می‌خوانیم: «اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصین فانّ طلبَ العِلم فریضة علی کل مسلمٍ؛ به دنبال دانش (حتی به دورترین نقطه) به چین بروید؛ زیرا فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب و لازم است».
در نقل فوق، در ابتدای حدیث دستور داده که برای فراگیری علم به چین هم که شده، سفر کنید؛ هر چند چین به عنوان مثال است، ولی این نکته را می‌رساند که حتماً مراد از آن، علوم رایج حوزوی نیست؛ بلکه علوم دیگر بیش‌تر به ذهن می‌آید؛ چون در چین و امثال آن بیش‌تر علوم غیر دینی مطرح بوده تا علوم دینی (به معنای خاص).

۴.۲ - قرآن و روایات

شاهد دوم قرآن و روایاتی است که در آن‌، علومْ تفسیر و بیان شده است یا به علمی خاص سفارش شده است که نشان‌دهنده عمومیت و فراگیر بودن علم در اسلام است:

۴.۲.۱ - علم سودبخش

به دنبال علم سودبخش باشید.

۴.۲.۱.۱ - حدیثی از امام کاظم

از امام هفتم (علیه‌السلام) نقل شده است که «روزی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی جمع شده‌اند، حضرت فرمود: چه خبر است (و این مرد کیست)؟ گفتند: علامه‌ای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین انسان است نسبت به نسَب عرب و حوادث دوران جاهلیت و اشعار آن دوران.حضرت فرمود: این علم سودی ندارد و ندانستن آن زیان نمی‌رساند: «و لا ینفع من علمهمٍ»؛ سپس حضرت فرمود: علم سودمند عبارت است از:

۱. آیة محکمه؛ یعنی اعتقادات و مسائل اعتقادی و معرفتی؛
۲. فریضه عادله؛ یعنی فراگیری علم اخلاق (اخلاق فردی و اجتماعی)؛
۳. سُنةٌ قائمه؛ یعنی علم به احکام شریعت و مسائل حلال و حرام)».
به عبارت دیگر، در روایت به سه علم مفید اشاره شده است که اصول دین، اخلاق و فروع دین باشد که این موارد بر تک‌تک افراد واجب عینی می‌باشد (در اصول و اخلاق تحقیقی و در فروع دین یا تحقیقی و یا تقلیدی).

۴.۲.۱.۲ - بیان یک نکته

نکته‌ای که از روایت فوق استفاده می‌شود، این است که در اسلام آن علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد.

۴.۲.۱.۳ - حدیث دیگر

در روایت دیگر علم مفید را خداشناسی، انسان‌شناسی، اهداف‌شناسی (هدف خلقت هستی و انسان) و گناه‌شناسی شمرده است.
[۱۴] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۶۳ـ۶۴، ح ۱۱، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیه اسلامیه.


۴.۲.۲ - علم پزشکی و ادبیات

در این باره به حدیثی از امام علی (علیه‌السلام) توجه کنید:

۴.۲.۲.۱ - حدیثی از امام علی

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) مصداق‌های علمی را که فرا گرفتن آن‌ها لازم است، چنین بیان می‌دارد:
«العلم تلاثةٌ الفقه لادیان و الطب للابدان و النحو للسان؛ علم مفید و لازم سه علم است: علم فقه و احکام برای (حفظ دین و عمل نمودن به دستورات) دین و علم پزشکی برای (حفظ جسم و) بدن‌ها و علم ادبیات (نحو و صرف و...) برای حفظ زبان (از خطا و اشتباه).
در بعضی نقل‌ها علم نجوم برای زمان‌شناسی آمده است.
[۱۶] انصاری، مرتضی، الایصال الطالب، ج۲.

در روایت فوق علم پزشکی (که یکی از مهم‌ترین علوم دانشگاهی است) و هم‌چنین ادبیات را جزو علومی که فراگیری آن‌ها (به صورت واجب کفایی) لازم است، برشمرده است.

۴.۲.۲.۲ - حدیثی دیگر

در جای دیگر فرمود: (علم در یک تقسیم به دو دسته می‌شود) علم دینی و علم بدنی (و پزشکی).
با علوم دینی (اصول و فروع...) روح و جان انسان حیات می‌گیرد و زنده می‌شود و با علم پزشکی بدن‌ها زندگی می‌یابند. منتها حفظ دین بر حفظ جان برتری دارد».
[۱۷] حسینی عاملی، سید محمد، اثنا عشریه، ص۲۷، چاپ قدیم.


۴.۲.۳ - هندسه و ریاضیات

علم دیگری که جزء علوم اسلامی و لازم و ضروری شمرده است، در روایات هندسه و ریاضیات، شناخت اوقات است.

۴.۲.۳.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: «من لم یعرف الهیئة و التشریح فهو عنینٌ فی معرفته؛ هر کس هیئت را (علم نجوم، ریاضی) نشناسد (و فرا نگرفته باشد)، در معرفتش لنگ است».
[۱۸] دستغیب، سرای دیگر، ص۴.
[۱۹] دستغیب، سرای دیگر، ص۸۰.


۴.۲.۴ - علوم سیاسی و زمانه‌شناسی

علم دیگری که جزو علوم لازم شمرده شده است، علم سیاسی و زمانه‌شناسی به معنای وسیع است (دشمن‌شناسی...).

۴.۲.۴.۱ - روایتی علی بن ابی‌طالب

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «من عرف الایامَ لم یغفلْ عنْ الاستعداد؛ آن کس که زمان را بشناسد، از بر خورد با رویدادهای آن غافل (و عاجز نمی‌ماند)؛ بلکه برای رویارویی با آن‌ها، آمادگی پیدا می‌کند».

۴.۲.۴.۲ - روایت دیگر

و فرمود: «مَنْ جهِلَ موضعَ قدَمِه زَلَّ؛ کسی که ناآگاهانه (در مسائل سیاسی و زمانه قدم بردارد)، می‌لغزد».
[۲۱] برادران حکیمی، الحیاة، ج۱، ص۱۵۷، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم.


۴.۲.۴.۳ - روایتی از حضرت صادق

و امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «العالم بزمانِهِ لاتهْجُم علیه اللوابس؛ انسانی که زمان‌شناسی (و مردم‌شناسی و جامعه‌شناس) باشد، لغزش‌ها و اشتباهات بر او هجوم نمی‌آورد».
[۲۲] برادران حکیمی، الحیاة، ج۱، ص۱۵۷، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم.


۴.۲.۵ - علوم و فنون نظامی

قرآن دستور داده که از تمام نیرو و قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده کنید. یکی از راه‌های مقابله با دشمنان، فراگیری علوم و فنون پیش‌رفته نظامی است؛ پس باید عده‌ای در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها تربیت شوند برای فراگیری علوم فوق، تا توان دفاعی مسلمانان در مقابل دشمنان تقویت شود.

۴.۲.۶ - هواشناسی و ستاره‌شناسی

درباره علوم هواشناسی، ستاره‌شناسی و... به روایات زیر اشاره می‌کنیم:

۴.۲.۲.۱ - حدیثی از امام علی

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سؤال شد که آیا علم نجوم ریشه و اصلی دارد؟ فرمود: بلی، توسط یکی از پیامبران پایه‌گذاری شد».

۴.۲.۶.۲ - حدیثی از امام صادق

و از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) سؤال شد که «اخبرنی عن علمِ النجُومِ ما هو قال علم من علوم الانبیا؛ خبر بده مرا از علم نجوم (ستاره‌شناسی، هواشناسی و...) فرمود: علم نجوم، علمی از علوم انبیا می‌باشد.
راوی عرض کرد: آیا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) علم نجوم می‌دانست، حضرت فرمود: «کان اعلم الناس به؛ از همة مردم نسبت به علوم ستاره‌شناسی آگاه‌تر بود».

۴.۲.۷ - فراگیری هر علم نافع

و... و هم‌چنین روایات عام و فراگیری داریم که دستور می‌دهد هر علمی را که (نافع باشد) فرا گیرید.

۴.۲.۷.۱ - حدیثی از حضرت علی

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «العِلمُ اکثَرُ من اَن یحاط به فخذو من کل علمٍ احسنه؛ علوم بیش از آن است که به آن دست‌رسی پیدا کنیم؛ پس از هر علمی نیکوی آن را فرا گیرید».
این روایت با صراحت بیان می‌کند از هر علمی (که مفید به حال جامعه و افراد است) فرا گیرید، مقید به علم خاصی نیست؛ در نتیجه می‌تواند «طلب العلم و...» را توسعه دهد.

۴.۲.۷.۲ - حدیثی از پیامبر اکرم

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اعلمُ الناسِ مَن جمعَ علمَ الناس الی علمه و اکثر الناس قیمهً اکثرهُم علماً و اقل الناس قیمةً اقلّهم علماً؛ داناترین مردم کسی است که علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزشمندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کم‌ترین ارزش برای کسی است که دانشش کم‌تر از دیگران است».


بنابراین با توجه به روایات، علم در «طلب العلم فریضة» به تمام علوم مفیدی که جامعه نیازمند آن است، توسعه داده شده است؛ از جمله:

۵.۱ - دیدگاه استاد مطهری

علامه مرتضی مطهری می‌گوید: «علوم اسلامی به علومی که به نحوی جزء واجبات اسلامی است، گفته می‌شود؛ یعنی علومی که تحصیل آن علوم ولو به نحو واجب کفایی بر مسلمین واجب است و مشمول حدیث نبوی معروف می‌گردد: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم ...».
علوم «فریضه» که بر مسلمانان تحصیل و تحقیق در آن‌ها واجب است، به علوم اصول و فقه و مقدمات آن‌ها منحصر نیست؛ بلکه هر علمی که برآوردن نیازهای لازم جامعه اسلامی موقوف به دانستن آن علم و تخصص و اجتهاد در آن علم باشد، بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّوئی» (آمادگی یافتن) واجب و لازم است.
اسلام دینی جامع و همه‌جانبه است؛ دینی است که تنها به یک سلسله پندها و ‌اندرزهای اخلاقی، فردی و شخصی اکتفا نکرده است. دینی است جامعه‌ساز، آن‌چه را که یک جامعه بدان نیازمند است، اسلام آن را به عنوان یک واجب کفایی فرض و واجب کرده است. مثلاً جامعه نیازمند به پزشک است؛ از این رو عمل پزشکی واجب کفایی است... و چون پزشکی متوقف است بر تحصیل علم پزشکی، قهراً علم پزشکی از واجبات کفایی است. هم‌چنین است فن معلمی، فن سیاست، فن تجارت، انواع فنون و صنایع،... و در مواردی که حفظ جامعه اسلامی و کیان آن متوقف بر این است که علوم و صنایع را در عالی‌ترین حد ممکن تحصیل کنند، آن علوم در همان مطرح و واجب می‌گردد. این است که همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است، جزء «علوم مفروضه» اسلامی قرار می‌گیرد و جامعه اسلامی همواره این علوم را «فریضه» و واجب تلقی کرده است».
بنابراین «طلب العلم...» بسیاری از علوم دانشگاهی و غیر دانشگاهی را نیز شامل می‌شود.


۱. علوم اسلامی، منطق و فلسفه، شماره ۱، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب، ص۱-۱۵.
۲. خدمات متقابل اسلام و ایران، همان بخش سوم.
۳. کارنامة اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب.
۴. ترجمة اصول کافی (مصطفوی) ج۱، ص۳۵-۹۰.
۵. ترجمه الحکم الزاهرة، ‌علی رضا صابری یزدی، ج۱، فصل دوم.


۱. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص۲۷۵، قم، الهادی، چاپ هشتم، ۱۳۸۱.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳، ح۷، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیه اسلامیه.    
۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۴، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی.    
۴. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۱، ص۱۸۰.    
۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۲۸، حکمت۷۹، محمد دشتی.    
۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۲۸، حکمت۸۰، محمد دشتی.    
۷. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۱، ص۱۸۰.    
۸. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۱، ص۱۷۷.    
۹. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۴، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی.    
۱۰. بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۸۸.
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۴، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی.    
۱۲. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۱، ص۱۸۰.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۷، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیه اسلامیه.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۶۳ـ۶۴، ح ۱۱، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیه اسلامیه.
۱۵. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۷۸، ص۴۵.    
۱۶. انصاری، مرتضی، الایصال الطالب، ج۲.
۱۷. حسینی عاملی، سید محمد، اثنا عشریه، ص۲۷، چاپ قدیم.
۱۸. دستغیب، سرای دیگر، ص۴.
۱۹. دستغیب، سرای دیگر، ص۸۰.
۲۰. حرانی، علی بن شعبه، تحف العقول، ص۹۸.    
۲۱. برادران حکیمی، الحیاة، ج۱، ص۱۵۷، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم.
۲۲. برادران حکیمی، الحیاة، ج۱، ص۱۵۷، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم.
۲۳. انفال/سوره۸، آیه۶۰.    
۲۴. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ص۲۲۸، چاپ قدیم، بحث نجوم.    
۲۵. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ص۲۲۸، چاپ قدیم، بحث نجوم.    
۲۶. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ص۲۲۹، چاپ قدیم، بحث نجوم.    
۲۷. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۶، ص۳۴۳.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۱۵، دارالکتب الاسلامیة.    
۲۹. مطهری، مرتضی، علوم اسلامی، ش ۱، منطق و فلسفه، ص۱۷۱۸، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۵۸، با تلخیص و تغییر.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معنی علم در طلب العلم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۰۵.    



جعبه ابزار