معنی علم در طلب العلم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علم، واجب کفایی، واجب عینی، علم سودبخش.
پرسش: منظور از «علم» در روایت «طلب العلم فریضةٌ علی کل مسلمٍ» چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی هم مصادیق آن است؟
پاسخ: با توجه به روایات، علم در «طلب العلم فریضة» به تمام علوم مفیدی که جامعه به آن نیاز دارد، توسعه داده شده است.
برای لفظ
واجب در «علم اصول» تقسیماتی ذکر شده است؛ از جمله تقسیم
واجبات به کفایی و عینی.
واجب عینی آن است که از شخص خاص یا تکتک افراد خواسته شده است؛ مانند: حج، و یا نماز و روزه....
واجب کفایی آن است که از مجموع جامعه خواسته شده، ولی اگر یک شخص یا عدهای اقدام به انجام آن نمود، از دیگران ساقط میشود؛ مانند
تجهیز میت، فراگیری بعضی علوم مانند پزشکی و...
مشمول این تقسیم میباشد. بنابراین گاه واجب عینی است و گاه کفایی.
از مهمترین دعوت
انبیا ـ به ویژه خاتم
پیامبران ـ دعوت به فراگیری
علم و دانش و جهلگریزی بوده است. در
قرآن اهمیت علم و عالمان بیان شده است و در
روایات اسلامی تعبیراتی دیده میشود که رساتر و گویاتر از آن در اهمیت علم و دانش تصور نمیشود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «
لا خیرَ فی تعَیُّشٍ الّا لرجلیْن عالِمٍ مطاعِ، او مُستَمَعِ داعٍ؛
زندگی جز برای دو کس
خیر (و صفا) ندارد: دانشمندی که نظرات او اجرا گردد و دانشطلبانی که گوش به سخنان دانشمندی دهد».
آیا علماندوزی محدودیت دارد؟
علم از نظر
اسلام نه محدودیت سنی و زمانی دارد و نه محدودیت مکانی.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «
اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصین؛
به دنبال
دانش (تا دورترین نقطهها، حتی) چین هم بروید».
همچنین طلب علم از نظر استاد و صاحب دانش نیز محدودیت ندارد و حتی دستور داده شده است که دانش را اگر نزد بدترین افراد ـ حتی
منافق ـ یافتید، آن را فرا گیرید؛
چنانکه
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «
حکمت را هر کجا که باشید، فرا گیرید، گاهی حکمت در سینه منافق است و بیتابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه
مؤمن آرام گیرد».
در جای دیگر فرمود: «
الحِکمَةُ ضالَةُ المؤمِنِ فخُذْ الحکمةَ و لَو من اهل النفاق؛ حکمت، گمشده مؤمن است، حکمت را فرا گیرید، هر چند از
منافقان باشد».
حال باید دید آیا از نظر خود
علم و نوع آن در اسلام محدودیت وجود دارد یا نه؟
هر علمی که برای بشریت مفید باشد و به نوعی در مصالح دینی و دنیوی او نقش داشته باشد، از نظر
اسلام فرا گرفتن آن لازم شمرده شده است؛ البته دانشها مراتبی دارند. ممکن است فراگیری بعضی از دانشها لازم، و برخی لازمتر باشد.
نوعی از علوم بر تکتک افراد جامعه لازم و
واجب باشد، به اصطلاح «واجب عینی» باشد و نوع دیگر به صورت واجب کفایی، و وجود گروهی به عنوان کارشناسان و متخصصان در آن علم در جامعه باعث سقوط
وجوب و لزوم از گردن دیگران شود. با توجه به نکات پیشگفته، به بررسی
حدیث مورد سؤال میپردازیم:
حدیث مذکور در منابع مختلف
و به صورتهای گوناگون نقل شده است. آنچه از قرائن موجود در خود
روایت مذکور و
روایات دیگر استفاده میشود این است که کلمه «العلم» در حدیث مذکور یقیناً اختصاص به علوم رایج حوزوی ندارد؛ بلکه بسیاری از علوم دانشگاهی را که برای جامعه و بشریت مفید است، در بر میگیرد. برای اثبات مدعای فوق به برخی شواهد اشاره میکنیم.
شاهد اول خود روایت مذکور است.
در نقلی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیده است میخوانیم: «
اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصین فانّ طلبَ العِلم فریضة علی کل مسلمٍ؛ به دنبال دانش (حتی به دورترین نقطه) به چین بروید؛ زیرا فراگیری
دانش بر هر مسلمانی
واجب و لازم است».
در نقل فوق، در ابتدای حدیث دستور داده که برای فراگیری علم به چین هم که شده، سفر کنید؛ هر چند چین به عنوان مثال است، ولی این نکته را میرساند که حتماً مراد از آن، علوم رایج حوزوی نیست؛ بلکه علوم دیگر بیشتر به
ذهن میآید؛ چون در چین و امثال آن بیشتر علوم غیر دینی مطرح بوده تا علوم دینی (به معنای خاص).
شاهد دوم قرآن و روایاتی است که در آن، علومْ تفسیر و بیان شده است یا به علمی خاص سفارش شده است که نشاندهنده عمومیت و فراگیر بودن علم در اسلام است:
به دنبال علم سودبخش باشید.
از
امام هفتم (علیهالسلام) نقل شده است که «روزی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی جمع شدهاند، حضرت فرمود: چه خبر است (و این مرد کیست)؟ گفتند: علامهای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین
انسان است نسبت به نسَب عرب و
حوادث دوران
جاهلیت و
اشعار آن دوران.حضرت فرمود: این علم سودی ندارد و ندانستن آن زیان نمیرساند: «
و لا ینفع من علمهمٍ»؛ سپس حضرت فرمود: علم سودمند عبارت است از:
۱. آیة محکمه؛ یعنی اعتقادات و مسائل اعتقادی و معرفتی؛
۲.
فریضه عادله؛ یعنی فراگیری
علم اخلاق (اخلاق فردی و اجتماعی)؛
۳. سُنةٌ قائمه؛ یعنی علم به احکام شریعت و مسائل حلال و حرام)».
به عبارت دیگر، در روایت به سه علم مفید اشاره شده است که اصول دین، اخلاق و فروع دین باشد که این موارد بر تکتک افراد واجب عینی میباشد (در اصول و
اخلاق تحقیقی و در
فروع دین یا تحقیقی و یا تقلیدی).
نکتهای که از روایت فوق استفاده میشود، این است که در
اسلام آن علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد.
در
روایت دیگر علم مفید را خداشناسی، انسانشناسی، اهدافشناسی (هدف خلقت هستی و انسان) و گناهشناسی شمرده است.
در این باره به حدیثی از
امام علی (علیهالسلام) توجه کنید:
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مصداقهای علمی را که فرا گرفتن آنها لازم است، چنین بیان میدارد:
«العلم تلاثةٌ الفقه لادیان و الطب للابدان و النحو للسان؛ علم مفید و لازم سه
علم است:
علم فقه و احکام برای (
حفظ دین و عمل نمودن به دستورات) دین و علم پزشکی برای (حفظ جسم و) بدنها و علم ادبیات (نحو و صرف و...) برای حفظ زبان (از خطا و اشتباه).
در بعضی نقلها علم نجوم برای زمانشناسی آمده است.
در روایت فوق علم پزشکی (که یکی از مهمترین علوم دانشگاهی است) و همچنین ادبیات را جزو علومی که فراگیری آنها (به صورت
واجب کفایی) لازم است، برشمرده است.
در جای دیگر فرمود: (علم در یک تقسیم به دو دسته میشود) علم دینی و علم بدنی (و پزشکی).
با علوم دینی (اصول و فروع...)
روح و جان انسان
حیات میگیرد و زنده میشود و با علم پزشکی بدنها
زندگی مییابند. منتها
حفظ دین بر حفظ جان برتری دارد».
علم دیگری که جزء علوم اسلامی و لازم و ضروری شمرده است، در روایات
هندسه و
ریاضیات،
شناخت اوقات است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «من لم یعرف الهیئة و التشریح فهو عنینٌ فی معرفته؛ هر کس هیئت را (
علم نجوم، ریاضی) نشناسد (و فرا نگرفته باشد)، در معرفتش لنگ است».
علم دیگری که جزو علوم لازم شمرده شده است، علم سیاسی و زمانهشناسی به معنای وسیع است (دشمنشناسی...).
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «
من عرف الایامَ لم یغفلْ عنْ الاستعداد؛ آن کس که زمان را بشناسد، از بر خورد با رویدادهای آن غافل (و عاجز نمیماند)؛ بلکه برای رویارویی با آنها، آمادگی پیدا میکند».
و فرمود: «
مَنْ جهِلَ موضعَ قدَمِه زَلَّ؛ کسی که ناآگاهانه (در مسائل سیاسی و زمانه قدم بردارد)، میلغزد».
و
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «
العالم بزمانِهِ لاتهْجُم علیه اللوابس؛ انسانی که زمانشناسی (و مردمشناسی و جامعهشناس) باشد، لغزشها و اشتباهات بر او هجوم نمیآورد».
قرآن دستور داده که از تمام نیرو و
قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده کنید.
یکی از راههای مقابله با
دشمنان، فراگیری علوم و فنون پیشرفته نظامی است؛ پس باید عدهای در دانشگاهها و دانشکدهها
تربیت شوند برای فراگیری علوم فوق، تا توان دفاعی مسلمانان در مقابل دشمنان تقویت شود.
درباره علوم هواشناسی، ستارهشناسی و... به
روایات زیر اشاره میکنیم:
از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سؤال شد که آیا علم نجوم ریشه و اصلی دارد؟ فرمود: بلی، توسط یکی از
پیامبران پایهگذاری شد».
و از
امام جعفر صادق (علیهالسلام) سؤال شد که «
اخبرنی عن علمِ النجُومِ ما هو قال علم من علوم الانبیا؛ خبر بده مرا از علم نجوم (ستارهشناسی، هواشناسی و...) فرمود: علم نجوم، علمی از علوم
انبیا میباشد.
راوی عرض کرد: آیا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) علم نجوم میدانست، حضرت فرمود: «
کان اعلم الناس به؛ از همة مردم نسبت به علوم ستارهشناسی آگاهتر بود».
و... و همچنین روایات عام و فراگیری داریم که دستور میدهد هر علمی را که (نافع باشد) فرا گیرید.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «
العِلمُ اکثَرُ من اَن یحاط به فخذو من کل علمٍ احسنه؛ علوم بیش از آن است که به آن دسترسی پیدا کنیم؛ پس از هر علمی نیکوی آن را فرا گیرید».
این روایت با صراحت بیان میکند از هر علمی (که مفید به حال جامعه و افراد است) فرا گیرید، مقید به علم خاصی نیست؛ در نتیجه میتواند «طلب العلم و...» را توسعه دهد.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «
اعلمُ الناسِ مَن جمعَ علمَ الناس الی علمه و اکثر الناس قیمهً اکثرهُم علماً و اقل الناس قیمةً اقلّهم علماً؛
داناترین مردم کسی است که
علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزشمندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کمترین
ارزش برای کسی است که دانشش کمتر از دیگران است».
بنابراین با توجه به روایات، علم در «
طلب العلم فریضة» به تمام علوم مفیدی که جامعه نیازمند آن است، توسعه داده شده است؛ از جمله:
علامه مرتضی مطهری میگوید: «علوم اسلامی به علومی که به نحوی جزء واجبات اسلامی است، گفته میشود؛ یعنی علومی که تحصیل آن علوم ولو به نحو واجب کفایی بر مسلمین واجب است و مشمول حدیث نبوی معروف میگردد: «
طلب العلم فریضة علی کل مسلم ...».
علوم «فریضه» که بر
مسلمانان تحصیل و تحقیق در آنها
واجب است، به علوم اصول و
فقه و مقدمات آنها منحصر نیست؛ بلکه هر علمی که برآوردن نیازهای لازم جامعه اسلامی موقوف به دانستن آن علم و تخصص و
اجتهاد در آن علم باشد، بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّوئی» (آمادگی یافتن) واجب و لازم است.
اسلام دینی جامع و همهجانبه است؛ دینی است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهای اخلاقی، فردی و شخصی اکتفا نکرده است. دینی است جامعهساز، آنچه را که یک جامعه بدان نیازمند است، اسلام آن را به عنوان یک واجب کفایی فرض و واجب کرده است. مثلاً جامعه نیازمند به پزشک است؛ از این رو عمل پزشکی واجب کفایی است... و چون پزشکی متوقف است بر تحصیل علم پزشکی، قهراً
علم پزشکی از واجبات کفایی است. همچنین است فن معلمی، فن سیاست، فن
تجارت، انواع فنون و صنایع،... و در مواردی که حفظ جامعه اسلامی و کیان آن متوقف بر این است که علوم و صنایع را در عالیترین حد ممکن تحصیل کنند، آن علوم در همان مطرح و واجب میگردد. این است که همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است، جزء «علوم مفروضه» اسلامی قرار میگیرد و جامعه اسلامی همواره این علوم را «فریضه» و واجب تلقی کرده است».
بنابراین «طلب العلم...» بسیاری از علوم دانشگاهی و غیر دانشگاهی را نیز شامل میشود.
۱. علوم اسلامی، منطق و فلسفه، شماره ۱، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب، ص۱-۱۵.
۲. خدمات متقابل اسلام و ایران، همان بخش سوم.
۳. کارنامة اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب.
۴. ترجمة اصول کافی (مصطفوی) ج۱، ص۳۵-۹۰.
۵. ترجمه الحکم الزاهرة، علی رضا صابری یزدی، ج۱، فصل دوم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معنی علم در طلب العلم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۰۵.