• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معنای تکبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تکبر، اسمای حسنای الهی، متکبر، استکبار.

پرسش: چگونه تکبر جزو اسمای حسنای الهی محسوب می‌شود؛ ولی در انسان جزو صفات ناپسند است؟

پاسخ: تکبر به دو معنی آمده است: یکی ممدوح که در مورد خداوند به کار می‌رود و آن دارا بودن بزرگی و کارهای نیک و صفات پسندیده فراوان است و دیگری نکوهیده و مذموم که در مورد غیر خدا به کار می‌رود و آن این است که افراد کوچک و کم مقدار ادعای بزرگی کنند و صفاتی را که ندارند به خود نسبت دهند و از آن‌جا که عظمت و بزرگی تنها شایسته مقام خداست، این واژه به معنی ممدوح و پسندیده‌اش درباره او به کار می‌رود و هرگاه در غیر مورد او به کار رود، به معنی مذموم و ناپسند است؛ زیرا بنده فقیر، محدود و ضعیف شایسته نیست که و با وجود کوچکی و ضعف و... ادعای بزرگی و عظمت داشته باشد؛ ولی خداوند غنی، مالک و قوی به مقتضای عظمت و جلال ذاتی خود شایستگی اظهار کبر را دارد.



سؤال از سویی ناظر به آیه ۲۳ سوره حشر است: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا اِلَهَ اِلا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛ او خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست از هر عیب منزه است، به کسی ستم نمی‌کند، به مؤمنان امنیت می‌بخشد و مراقب همه چیز است، او قدرتمندی است شکست‌ناپذیر که با اراده خود هر امری را اصلاح می‌کند، او شایسته بزرگی است، خداوند منزه است از آن چه برایش شریک قرار می‌دهند.

۱.۱ - توضیح

در این آیه تعدادی از اسمای حسنی الهی شمرده شده و صفت متکبر از شمار آن‌ها است. از سوی دیگر ناظر به آیات فراوانی است که استکبار، تکبر و کبر را از صفات ناپسند شمرده و انسان را از این صفت زشت نهی کرده است؛ مانند: تکبر ابلیس در سجده نکردن بر انسان و یا تکبر در مقابل پیامبران الهی همچون: نوح، شعیب، موسی، عیسی و دیگر پیام‌آوران الهی.
در آیاتی دیگر به متکبران وعده جهنم داده شده است؛ مانند: آیه ۷۲ سوره زمر، که خطاب به دوزخیان می‌فرماید: «قِیلَ ادْخُلُوا اَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ»؛ به آنان گفته می‌شود: «از درهای جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید، چه بد جایگاهی است جایگاه متکبران».
و سرانجام در سوره نحل آیه ۲۳ با تعبیر «لا جَرَمَ اَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ» آنان را از جمع دوستان خدا جدا می‌کند و بدین ترتیب مستکبران در زمره دشمنان خدا محسوب می‌شوند.


حال سؤال این است که: چگونه تکبر از اسمای حسنی و نیکوی خدا شمرده می‌شود، ولی در انسان خوی زشت و از شمار دوزخیان قرار می‌دهد.
در جواب باید گفت:
تکبر به دو معنی آمده است: یکی ممدوح که در مورد خداوند به کار می‌رود و آن دارا بودن بزرگی و کارهای نیک و صفات پسندیده فراوان است و دیگری نکوهیده و مذموم که در مورد غیر خدا به کار می‌رود و آن این است که افراد کوچک و کم مقدار ادعای بزرگی کنند و صفاتی را که ندارند به خود نسبت دهند و از آن‌جا که عظمت و بزرگی تنها شایسته مقام خداست، این واژه به معنی ممدوح و پسندیده‌اش درباره او به کار می‌رود و هرگاه در غیر مورد او به کار رود، به معنی مذموم و ناپسند است؛ زیرا بنده فقیر، محدود و ضعیف شایسته نیست که و با وجود کوچکی و ضعف و... ادعای بزرگی و عظمت داشته باشد؛ ولی خداوند غنی، مالک و قوی به مقتضای عظمت و جلال ذاتی خود شایستگی اظهار کبر را دارد.


تکبر و استکبار، آثار بسیار مخربی در روح و جان و اعتقادات افراد و جوامع انسانی دارد که به اختصار به برخی از این آثار ویرانگر اشاره می‌شود:

۳.۱ - آلودگی به شرک و کفر

آیا کفر ابلیس و انحراف او از مسیر توحید و حتی اعتراض او بر حکمت پروردگار سرچشمه‌ای جز کبر داشت؟
آیا فرعون‌ها و نمرودها و هم‌چنین بسیاری از اقوام سرکش که از پذیرش دعوت انبیای الهی سرباز زدند، دلیلی جز تکبر داشت؟ تکبر به انسان اجازه نمی‌دهد در برابر حق تسلیم گردد؛ زیرا کبر و غرور حجاب سنگینی در برابر چشم انسان می‌افکند و او را از دیدن چهره زیبای حق محروم می‌کند.

۳.۱.۱ - حدیثی از امام صادق

شاید به همین دلیل باشد که راوی از امام صادق (علیه‌السلام) از کم‌ترین درجه الحاد و کفر سؤال کرد، امام (علیه‌السلام) فرمود: «ان الکبر ادناهُ»؛ کم‌ترین درجه الحاد و کفر تکبر است.

۳.۲ - محروم شدن از علم

وقتی انسان به حقیقت علم و دانش می‌رسد که آن را در هر جا و نزد هر کس ببیند، هم چون گوهر گمشده‌ای برباید. حال آن‌که اشخاص متکبر، به آسانی حاضر نمی‌شوند علم و دانش را از افراد هم‌ردیف یا زیردست خود بیاموزند.

۳.۲.۱ - حدیثی از امام کاظم

به همین دلیل امام کاظم (علیه‌السلام) می‌فرماید: دانش و حکمت در قلب انسان متواضع می‌روید و قلب جبار متکبر هرگز آباد نمی‌گردد؛ زیرا خداوند تواضع را وسیله عقل و تکبر را ابراز جهل قرار داده است.

۳.۳ - سرچشمه بسیاری از گناهان

تکبر سرچشمه اصلی بسیاری از گناهان است.
حسد، حرص، بدزبانی هر کدام ریشه در تکبر دارند.

۳.۳.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: حرص، تکبر و حسد سبب می‌شود که انسان در انواع گناهان فرو رود.
خداوند به همه ما قلب سالم از انواع بیماریهای روحی عطا کند؛ زیرا قلب سلیم کالای پربهایی است که رضوان الهی را در پی دارد.


۱. قاموس قرآن، سید علی‌اکبر قرشی.
۲. اخلاق در قرآن، جدوم، آیت‌الله مکارم شیرازی.
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، سوره حشر.


۱. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۳.    
۳. نوح/سوره۷۱، آیه۷.    
۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۵.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۸۸.    
۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۹.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۷۲-۱۷۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۵۳-۵۵۵، تهران، ‌دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۰، چاپ هفتم.    
۹. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۱۹، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۰۹، باب الکبر، ح ۱.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۳.    
۱۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۸۶۹، حکمت ۳۶۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۵۷ تا ۵۹، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، سال ۱۳۷۸.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معنای تکبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۲.    



جعبه ابزار