• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مرجع نشدن زنازاده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مرجع تقلید، فرزند نامشروع، زنا، زنازاده، عالم آخرت، عالم دنیا، مجتهد.

پرسش: اگر مردی با زنی عمل گناه و شنیع زنا را انجام دهد و بچه‌ای متولد شود، مطابق نظر شرع این طفل نمی‌تواند مرجع تقلید شود، آیا این حکم شرعی با بیان صریح آیه شریفه «وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی؛ و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمل نمی‌شود»، منافات دارد؟

پاسخ: آیه مورد پرسش مربوط به «وزر» آخرتی است نه دنیوی و راه برای مجتهد شدن فرد مذکور باز است.



آیه یادشده در پنج سوره قرآن آمده است از جمله در سوره انعام می‌خوانیم: «... و هیچ‌کس جز برای خود عملی انجام نمی‌دهد و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمل نمی‌شود؛ سپس بازگشت شما به سوی پروردگارتان است و شما را به آن‌چه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد».


مفهوم آیه این است که بدون جهت گناه شخصی در قیامت به گردن دیگری نمی‌افتد؛ بلکه هر کس در مقابل گناه خویش پاسخ‌گو می‌باشد؛ در نتیجه این آیه مربوط به عالم آخرت است نه عالم دنیا.


دو عالم آخرت و دنیا اگرچه با هم مشابهت‌هایی دارند، ولی تفاوت‌هایی نیز دارند؛ زیرا این دو عالم، دو نوع زندگی، با قوانینی متفاوت است و تفاوت آن دو را این‌گونه می‌توان برشمرد:

۳.۱ - ثبات و تغیّر

دنیا جای حرکت و تغییر، جوانی و پیری ... می‌باشد؛ ولی آخرت خانه ثبات است، کهنگی و پیری وجود ندارد.

۳.۲ - زندگی خالص و ناخالص

در این جهان مرگ و زندگی به هم آمیخته است؛ ولی سرای آخرت سراپا زندگی است.

۳.۳ - کشت و درو

دنیا خانه کاشتن است؛ ولی آخرت خانه بهره‌برداری و برداشت کردن می‌باشد.

۳.۴ - سرنوشت اختصاصی و مشترک

سرنوشت‌ها در دنیا تا حدی مشترک است؛ ولی در آخرت هرکس سرنوشت جداگانه دارد؛ به این معنی که در دنیا کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران مؤثر است، و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر می‌گذارد؛ لذا بر همه لازم است که از انجام گناه در جامعه جلوگیری کنند و راز این تفاوت هم این است که آخرت، جهان فعلیّت محض است و دنیا، جهان حرکت می‌باشد؛ یعنی جهان، آمیختگی استعداد با فعلیت است و فعلیت‌های محض از یک‌دیگر تأثیر می‌پذیرند و با یک‌دیگر ترکیب نمی‌شوند؛ ولی فعلیت‌های آمیخته تاثیرپذیرند و قابل ترکیب شدن هستند.


با توجه به مطالب یادشده، باید گفت:
اولاً، آیه‌ مورد سؤال، مربوط به عالم آخرت است که هیچ کس، جور و عقوبت دیگری را به دوش نمی‌کشد؛ ولی مسئله مرجع نشدن فرزند نامشروع در دنیاست و گفتیم دنیا عالمی است که سرنوشت‌ها مشترک است؛ لذا ممکن است آثار (وضعی) گناهان انسان متخلف دامان دیگر افراد جامعه را نیز بگیرد؛ چنان‌که در حوادث رانندگی مشاهده می‌شود که مقصر کسی دیگر است و آن که تا ابد رنج می‌برد، فرد دیگر است.
و اگر خداوند بخواهد جلوی آثار را جبراً بگیرد، باید قوانین حاکم بر این عالم را از بین ببرد که به نابودی جهان طبیعت منجر می‌شود؛ و همین‌طور آزادی و اختیار انسان از دست خواهد رفت، لازمه آزادی انسان این است که اعمال او پی‌آمدهای (وضعی) داشته باشد.


ثانیاً، فرزند نامشروع که نمی‌تواند مرجع تقلید شود، بیش از آن‌که اُفت شخصیتی برای او باشد، پای حفظ مقام شامخ مرجعیت در کار است؛ چراکه اگر شخصی با چنان سابقه‌ای عهده‌دار مرجعیت شود، باعث وهن به این مقام شامخ خواهد شد.


ثالثاً، فرد مذکور مرجع تقلید نمی‌تواند باشد؛ ولی راه برای مجتهد شدن و حتی عالم‌ترین فرد زمان خود شدن به گونه‌ای که دیگران از نظرات علمی او استفاده برند و خود نیز بر طبق نظر خویش رفتار نماید و از تقلید دیگران بی‌نیاز شود، بسته نیست؛ بلکه راه کاملاً باز است و هیچ مانعی برای رشد علمی او وجود ندارد.


بنابراین آیه مورد پرسش مربوط به «وزر» آخرتی است نه دنیوی و راه برای مجتهد شدن فرد مذکور باز است.


۱. عدل الهی، مرتضی مطهری، قم انتشارات صدرا.
۲. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۰۲-۱۰۴ و ج۱۵، ص۱۵۶.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۸.    
۳. زمر/سوره۳۹، آیه۷.    
۴. نجم/سوره۵۳، آیه۳۸.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۱۶۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۶۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۰.    
۷. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۱۹۸ ۲۰۴ با تلخیص، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۵، چاپ دهم.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مرجع نشدن زنازاده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۰۳.    



جعبه ابزار