• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مای نافیه و لای نافیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مضارع ماضی ما لا نافیه صدارت طلب
پرسش: مای نافیه و لای نافیه چه تفاوتی با هم دارند؟

پاسخ: یک: اگر لای نافیه در اول فعل مضارع قرار گیرد؛ معنای آن را که مشترک بین حال و استقبال است اختصاص به استقبال می‌دهد بر خلاف مای نافیه. دو: «ما» مطلقا صدارت طلب است؛ یعنی اجازه عمل را به عامل ماقبل در فعل مضارعی که ما بر سرش در آمده نمی‌دهد، بر خلاف «لا» که تنها در صورتی صدارت طلب است که در جواب قسم قرار گیرد و در غیر این صورت صدارت طلب نیست؛ یعنی عامل قبل از «لا» می‌تواند در فعل مضارعی که لا بر سرش در آمده عمل کند.



فعل مضارع دارای چند ویژگی می‌باشد که عبارت‌اند از:
۱. می‌تواند در زمان حال یا آینده استعمال شود. ۲. مثبت است؛ یعنی دلالت بر واقع شدن فعلی می‌کند نه واقع نشدن آن. ۳. مرفوع است. ۴. معنای آن خبری است و از تحقق چیزی خبر می‌دهد. ۵. معنا را به طور ساده و بدون تاکید بیان می‌کند.
[۱] طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده به ضمیمۀ صرف مقدماتی، ص۵۷ - ۵۸، قم، مؤسسه انتشارات دار العلم، چاپ پنجاه و نهم، ۱۳۸۴ش.

گاهی به اول یا آخر فعل مضارع، حروفی اضافه می‌شوند: ۱. حروف تعیین مانند لام مفتوحه یا مانند سین و سوف ۲. حروف نفی مانند ما و لا ۳. حروف جزم و نصب ۴. حروف استفهام ۵. حروف تاکید .
[۲] طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده، ص۵۸.
که موجب از بین رفتن برخی از حالات یاد شده می‌شوند؛ از جمله آن، می‌توانیم به حروف نفی «ما» و «لا» اشاره کنیم که قبل از فعل مضارع واقع شده و معنای آن را منفی می‌کنند. به عنوان نمونه «یذهب» که به معنای «می‌رود» است، اگر حروف نافیه قبل از آن قرار گیرد («ما یذهب»، یا «لا یذهب»)، معنایش «نمی‌رود» خواهد شد. البته این دو حرف نفی به مضارع اختصاص ندارند، بلکه بر سر فعل ماضی نیز در آمده و معنای آن را منفی می‌کنند.
[۳] طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده، ص۵۹.
مانند «ذهب» که می‌شود «او رفت» ولی هنگامی که گفته شود «ما ذهب» یا «لا ذهب» معنایش می‌شود «او نرفت».


فرق بین ما و لای نافیه به قرار ری است:

۲.۱ - فرق اول

بنابر دیدگاه بیشتر علمای علم ادب ، اگر لای نافیه در اول فعل مضارع قرار گیرد؛ معنای آن را که مشترک بین حال و استقبال است اختصاص به استقبال می‌دهد، بر خلاف مای نافیه.

۲.۲ - فرق دوم

«ما» مطلقا صدارت طلب است؛ یعنی اجازه عمل را به عامل ماقبل در فعل مضارعی که ما بر سرش در آمده نمی‌دهد، بر خلاف «لا» که تنها در صورتی صدارت طلب است که در جواب قسم قرار گیرد (زیرا حروفی که در جواب قسم قرار می‌گیرند و قسم با آن برخورد و ملاقات می‌کند تمامی آنها صدارت طلب هستند و «لا» هم حمل بر آنها می‌شود.) و در غیر این صورت صدارت طلب نیست؛ یعنی عامل قبل از «لا» می‌تواند در فعل مضارعی که لا بر سرش در آمده عمل کند. مانند: «لئلا یکون للناس»
در این جا «ان» ناصبه که قبل از لای نافیه قرار گرفته در «یکون» عمل کرده و آن را منصوب نموده است، و این حاکی از عدم صدارت لا است. البته اقوال دیگری نیز در صدارت یا عدم صدارت «لا» وجود دارد. («لا» مطلقا - چه در جواب قسم باشد و چه نباشد - صدارت دارد و قول دیگری نیز در این مسئله است که می‌گوید «لا» مطلقا صدارت ندارد». )


۱. طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده به ضمیمۀ صرف مقدماتی، ص۵۷ - ۵۸، قم، مؤسسه انتشارات دار العلم، چاپ پنجاه و نهم، ۱۳۸۴ش.
۲. طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده، ص۵۸.
۳. طباطبائی، سید محمد رضا، صرف ساده، ص۵۹.
۴. صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج۳، ص۹۶، قم، قدس، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ش.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۶۵.    
۶. صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج۳، ص۹۸ – ۹۹.    
۷. صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج۳، ص۹۹.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مای نافیه و لای نافیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۴.    



جعبه ابزار