قضا و قدر در قرآن و حدیث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن، حدیث،
صفات خداوند.
پرسش: قضا و قدر در لغت،
قرآن و
حدیث به چه معناست؟
قضا، از ریشه «قضی» بهمعنای استوار نمودن کاری و قرار دادن آن در جهت فلسفه وجودی آن است.
ابن فارس در اینباره میگوید:
القاف و الضادّ و الحرف المعتلّ اصلٌ صحیحٌ یَدلّ علی احکام الامر واتقانه و انفاذه لجهته. قال اللّه تعالی: «فَقَضَهُنَّ سَبْعَ سَمَـوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ»
ای احکم خلقهنّ... و القضاء: الحکم، قال اللّه سبحانه فی ذکر من قال: «فَاقْضِ مَا اَنتَ قَاضٍ»
ای: اصنع و احکم، و لذلک سمّی القاضی قاضیا، لانّه یحکم الاحکام و یُنفذها...
قاف و ضاد و یا، ریشه صحیح است که بر اتقان کار و استحکام آن و نافذ بودنش دلالت میکند.
خداوند متعال میفرماید: «پس آنها را
[
به صورت
]
هفت آسمان، در دو هنگام، مقرر داشت». یعنی آفرینش آنها را محکم کرد.... و قضا، حکم کردن است. خداوند پاک، گفته است: «هر حکمی که میخواهی، بکن» یعنی بساز و حکم کن و از همین رو، قاضی را «
قاضی» نامیدهاند؛ چرا که حکم میدهد و آن را اجرا میکند.
قَدَر، از ریشه «قدر» بهمعنای حد و اندازه چیزی و گوهر و پایان آن است، و تقدیر، به معنای مشخّص کردن اندازه چیزی.
ابن فارس در تبیین این واژه میگوید:
«القاف و الدّال و الراء، اصل صحیح یدلّ علی مبلغ الشیء و کنهه و نهایته، فالقَدْر: مبلغ کلّ شیء، یقال: قدره کذا، ای مبلغه، و کذلک القَدَر... و القَدْر: قضاء اللّه تعالی الاشیاء علی مبالغها و نهایاتها الّتی ارادها لها، و هو القَدَر ایضا؛
قاف و دال و راء، ریشه صحیح است که بر مقدار و کنه و پایان چیز دلالت دارد. پس «قدْر»، یعنی مقدار هر چیز. گفته میشود: مقدارش چنین است، یعنی اندازهاش. و همینطور است قَدَر.... قَدْر، قضای خداوند درباره مقدار و انتهای اشیاست که خواسته چنان شوند. قَدَر هم همینطور است.»
قضا و قدر، در قرآن و حدیث، کاربردهای متعدّدی دارند. طبق حدیثی از
امام علی (علیهالسلام)، کلمه «قضاء» در قرآن، در ده معنا بهکار رفته است؛
امّا در این مبحث، مقصود از «قَدَر»، هندسه اشیا و اندازه آنها، و مقصود از «قضا»، حکم به تحقّق آنهاست.
به سخن دیگر، هر پدیده برای تحقّق، مقدّماتی دارد که «قَدَر» و «قضا»، دو مقدّمه مهم و اساسیِ آنها هستند؛ یکی اندازهگیری و دیگری فرمان تحقّق.
امام کاظم (علیهالسّلام) در تبیین مقدّمه نخست میفرماید:
«هُوَ الهَندَسَةُ مِنَ الطُّولِ وَ العَرضِ وَ البَقاءِ؛
[
قَدَر
]
اندازه در درازا و پهنا و ماندگاری است.»
و در حدیثی دیگر میفرماید:
«تَقدیرُ الشَّیءِ مِن طولِهِ وَ عَرضِهِ؛
اندازه چیز در درازا و پهنای آن است.»
نیز در حدیثی از
امام رضا (علیهالسّلام) آمده است:
«هُوَ وَضعُ الحُدودِ مِنَ الآجالِ وَ الاَرزاقِ وَ البَقاءِ وَ الفَناءِ؛
ref>
[
قَدَر
]
تعیین حدود اجلها، روزیها و ماندن و فانی شدن است.»
بدینسان، خداوند متعال پیش از انجام دادن هر کار و پدید آوردن هر پدیده، نخست، محدوده وجودی آن را از هر نظر، معیّن میکند. آن محدوده، «قَدَر» و این عمل، «
تقدیر» نامیده میشود. پس از تقدیر، نوبت به مقدّمه دوم، یعنی «قضا» میرسد. امام رضا (علیهالسّلام) در تفسیر این مقدّمه در حدیثی میفرماید:
«القَضاءُ: هُوَ الاِبرامُ وَ اِقامَةُ العَینِ؛
قضا، استوارسازی و به عرصه وجود آوردن است.»
در این مرحله، خداوند متعال، آنچه را تقدیر کرده، در خارج تحقّق میدهد. به تعبیر دیگر، وجود عینیِ هر پدیده، در واقع، استوار نمودنِ وجود تقدیریِ آن است.
بنابراین، قَدَر، بر قضا مقدّم است، اگر چه در گفتار و نوشتار، قضا برای سهولت در بهکارگیری آنها، مقدّم میشود.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «قضا و قدر در قرآن و حدیث» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱۴.