قرآن و تورات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن مجید، تورات،
جاودانگی قرآن،
عدم تحریف قرآن، حافظان، کاتبان، حضرت موسی ـ علیهالسلام، فرعون.
پرسش: قرآن میگوید همسر فرعون حضرت موسی را بزرگ کرد؛ درحالیکه تورات میگوید دختر فرعون بوده و گفته تورات صحیح است؟
پاسخ:
درست است که بین گفتار قرآن و تورات در مورد زنی که حضرت
موسی علیهالسلام را از رود نیل نجات داد،
اختلاف وجود دارد. در قرآن آمده است که حضرت موسی ـ علیهالسلام ـ را همسر فرعون نجات داد
درحالیکه تورات میگوید آن زن، دختر فرعون بوده است.
بدیهی است که بین این دو دیدگاه بهگونهای تضاد وجود دارد که قابل جمع نمیباشد و از صحت یکی کذب دیگری ثابت میگردد.
بنابراین برای اثبات صحت یکی از این دو نظر لازم است که این دو
کتاب مقدس یعنی تورات و قرآن، از نگاه سند و تدوین مورد بحث و بررسی قرار گیرد که کدامیک از آنها سند متقن و مورد قبول دارد و از
تحریف و دستبرد مصون و محفوظ مانده است.
تورات کتاب مقدس یهودیان که به عهد قدیم معروف و مشهور میباشد، نهتنها گرفتار تحریف شده، بلکه شیوه نگارش و نوع ادبیاتی که در آن به کار رفته، نشان میدهد که این کتاب نه
وحی خداست و نه نوشته خود حضرت موسی علیهالسلام؛ بلکه مضمون این کتاب گزارشاتی است از تاریخ برخی
پیامبران و نیز وقایعی که بر بنیاسرائیل گذشته است. در این نوشته و پیوسته از حضرت موسی بهصورت فرد غایب نام میبرد و در تمام تورات موردی پیدا نمیشود که حضرت موسی از خود
سخن گفته باشد و بهصورت متکلم به خود اشاره داشته باشد و حتی نمیتوان موردی را پیدا کرد که موسی ـ علیهالسلام ـ بهصورت مخاطب پیام خدا مستقیماً به او خطاب شده باشد. بهطور نمونه به موارد ذیل دقت شود:
۱. «موسی همانطور که خدا به او دستور داده بود، پسران ارشد بنیاسرائیل را شمرد».
۲.
خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل بگوید».
۳. سالها گذشت و موسی بزرگ شد.
روز بعد موسی به دیدن هم نژادانش رفت».
در سراسر تورات درباره حضرت موسی بهصورت بالا تعبیر آورده میشود؛ بهگونهای که هر خوانندهای مطمئن میشود که فرد یا افراد دیگری غیر از موسی ـ علیهالسلام ـ وقایع و
حوادث مربوط به وی را جمعآوری کرده و بهصورت داستان تاریخی آنها را نقل نمودهاند تا جایی که از
مرگ حضرت موسی ـ علیهالسلام ـ و حوادثی که پس از آن اتفاق افتاده، سخن گفته شده است.
محققانی که در رابطه با تورات
مطالعه نموده و به بررسی پرداختهاند دیدگاه فوق را تأیید میکنند و معتقدند که این کتاب مدتها بعد توسط دیگران نوشته شده است.
کارل بوکای میگوید: مجموعه عهد عتیق در خلال نه قرن براساس حکایتهای رایج نوشته شده و بنیاد اسفار پنجگانه که به موسی نسبت داده شده حدود قرن دهم قبل از میلاد تدوین یافته است. سپس در زمان بعد الهیات و
روایات کاهنان بدان افزوده شد و هم چنین تدوین کتابهای دیگر طی قرنها ادامه یافت و اینگونه عهد عتیق بهعنوان یک اثر ادبی برای نژاد یهود خودنمایی میکند که
تاریخ زندگی آنان را از آغاز تا زمان پیدایش
حضرت مسیح، دربر دارد. این مجموعه در فاصله بین قرن دهم تا قرن اول قبل از میلاد نوشته و تکمیل شده است.
توماس میشل میگوید: «در قدیم مردم معتقد بودند که موسی تورات را نوشته است؛ اما مطالعات جدید نشان میدهد که پاسخ به مسأله اصل و منشأ اسفار تورات از آنچه در ابتدا تصور میشد، دشوارتر است. تورات در طول نسلها پدید آمده است، در ابتدا
روایتهایی وجود داشت که
قوم یهود آنها را بهطور شفاهی به یکدیگر منتقل میکردند؛ سپس روایات مذکور در چند مجموعه نوشته شد که برخی از آنها در باب تاریخ و برخی در باب احکام بود. سرانجام در قرن پنجم قبل از میلاد این مجموعهها در یک کتاب گرد آمد».
بنابراین نمیتوان گفت که تورات کلام خدا و یا سخن حضرت موسی میباشد که از هرگونه عیب و نقص خالی و بر همگان حجت باشد.
قرآن یکی از مهمترین معجزات پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است که هیچکس نمیتواند مانند آن را بیاورد، قرآن بارها همه کسانی را که در شک و تردید بودند، به این امر دعوت کرد؛ ولی آنها هرگز توان مقابله با آن را پیدا نکردند.
قرآن میفرماید: «بگو اگر انسانها و پریان (
جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هرچند یکدیگر را در این کار یاری کنند».
و همچنین میفرماید: «و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر اسلام) نازل کردهایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک
سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود غیر از خدا را برای این کار فرا خوانید، اگر راست میگویید».
بنابراین قرآن با گذشت زمان نهتنها کهنه نمیشود، بلکه نکات اعجازآمیز آن، آشکارتر و عظمت محتوایش بر جهانیان روشنتر میشود. قرآنی که امروز در دست مسلمین
جهان است، همان است که بر پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل شد. نه چیزی از آن کاسته شده و نه چیزی بر آن افزوده گشته است.
از همان روز نخست گروه بزرگی از کاتبان وحی، آیات قرآن را پس از نزول مینوشتند، و مسلمانان موظف بودند شب و روز آن را بخوانند، و در
نمازهای پنجگانه خود آن را تکرار کنند، گروه عظیمی آیات قرآن را به خاطر میسپردند و حفظ میکردند.
حافظان قرآن و
قاریان همیشه در جوامع اسلامی موقعیت و
مقام ویژه داشته و دارند. مجموع این امور و جهات دیگر سبب شد که کمترین تغییر و تحریفی در قرآن راه نیابد.
افزون بر این، خداوند حفظ آن را تا پایان جهان تضمین کرده است، آنجا که میفرماید: «ما
قرآن را نازل کردیم و بهطور قطع از آن پاسداری میکنیم».
با وجود این تضمین الهی، تغییر و تحریف آن غیر ممکن است.
با توجه به آنچه گذشت، روشن میگردد که قرآن کلام مستقیم خداست و در آن هیچگونه دخل و تصرفی از طرف دیگران صورت نگرفته است و از هرگونه دستبرد و تحریف محفوظ و مصون مانده است. بنابراین در تعارض بین گفتار
قرآن و تورات در مورد زنی که حضرت موسی ـ علیهالسلام ـ را از رود نیل نجات داد و بزرگ کرد، نظر قرآن مقدم است؛ چون هیچگونه خلاف در آن متصور نیست؛ درحالیکه به هیچ آیه تورات نمیشود
اعتماد کرد؛ زیرا دقت در سیر تدوین و آنچه بر او گذشته است، مانع از اعتماد به صحت آن است و احتمال خلاف منتفی نیست؛ پس فصل الخطاب، قول قرآن است که میگوید: همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن
کودک را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نکشید شاید برای ما مفید باشد یا او را بهعنوان پسر برگزینیم».
۱.
تفسیر نمونه، ج ۳، مکارم شیرازی.
۲.
آشنایی با قرآن، ج ۸، مرتضی مطهری.
سایت اندیشه قم.