علوم الهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علوم الهی، علوم مادی، روحانیت،
پیامبران علیهمالسلام، نیاز معنوی، نیاز مادی.
پرسش: ادیسون با اختراع برق خدمت بزرگی کرد؛ میلیاردها انسان از آن بهره میبرند؛ اما یک روحانی که گوشهای نشسته قرآن میخواند، یا درس فقه یا فلسفه یا تفسیری میگوید، این چه تأثیری برای جامعه دارد؟
پاسخ: در تقسیمات علوم، از نظر جایگاه و رتبه، اولین جایگاه از آن
علوم الهی است، و علوم الاهی همین علومی است که در
حوزههای علمیه متداول است، پس از آن نوبت به علوم دیگر میرسد. به اعتقاد ما کارهای روحانیت، اساتید دانشگاه و معلمان و دانشمندان علوم انسانی به مراتب از خدماتی که تنها کاربرد مادی دارند بالاتر است (گرچه کار آنان نیز
ارزش خود را دارد)؛ زیراکه نیازهای روحی، روانی و معنوی انسانها بر نیازهای مادی آنها تقدم دارد؛ و کار روحانیت ساختن بعد معنوی و روحانی مردم و جامعه است. اگر جامعهای از نظر
مادیات پیشرفت چشمگیری داشته باشد، اما در بعد
اخلاق و معنویت در حد پایین باشد، به هیچ نمیارزد و بسا دستآوردهای مادی او بهجای منفعت برای جامعه خطرآفرین هم باشد؛ ازاینرو نوع کار عالمان و دانشمندان متفاوت است و
قضاوت نیز باید به تناسب نوع کار آنها باشد.
نیازهای بشر در دو بعد مادی و معنوی است، و هر فرد یا گروهی با توجه به توان و استعداد خود یکی از این دو گزینه را انتخاب کرده، با تحقیق و تلاش در آن عرصه به خدمت جامعه بشری همت میگمارد.
همانگونه که میدانید، در تقسیمات علوم، از نظر جایگاه و رتبه، اولین جایگاه از آن علوم الاهی است و علوم الاهی همین علومی است که در حوزههای علمیه متداول است، پس از آن نوبت به علوم دیگر میرسد.
به
اعتقاد ما کارهای
روحانیت، اساتید دانشگاه و معلمان به مراتب از خدماتی که تنها کاربرد مادی دارند، بالاتر است؛ زیراکه نیازهای روحی، روانی و معنوی انسانها بر نیازهای مادی آنها تقدم دارد. اگر جامعهای از نظر مادیات
پیشرفت چشمگیری داشته باشد، اما در بعد اخلاق و معنویت در حد پایین باشد، به هیچ نمیارزد و بسا دستآوردهای مادی او بهجای منفعت برای جامعه خطرآفرین هم باشد. البته ما در اینجا در مقام تنقیص علوم تجربی و طبیعی نیستم؛ اما نوع کار عالمان و دانشمندان متفاوت است و قضاوت نیز باید به تناسب نوع کار آنها باشد.
همانگونه که میدانید پیامبران آمدهاند تا امراض روحی مردم را مداوا کنند: "پیغمبر اکرم طبیب سیاری است که مرهمهای شفابخش و لوازم مداوا را آماده کرده تا هرجا دلهای نابینا و
ارواح ناشنوا ببیند، به معالجه و مداوای آنها
قیام کند و مردم مبتلا را از
مرگ معنوی و سقوط
روحانی خلاص نماید.
قرآن کریم دراینباره میفرماید: "
وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمِیعاً"؛ هر کسی یک نفر را زنده کند، مانند این است که همه مردم را زنده کرده است.
مراد از زنده کردن یک انسان در این
آیه، "آفریدن یک انسان زنده" و یا "زنده کردن یک
انسان مرده" نیست؛ بلکه مراد از آن، چیزی است که در عرف
عقلا احیا شمرده شود، عقلا وقتی طبیب بیماری را معالجه میکند یا غواص غریقی را از غرق نجات میدهد و یا شخصی اسیری را از دست دشمن رها میسازد، میگویند فلانی فلان شخص را زنده کرد (و یا میگویند
حق حیات بر او دارد)، خدای تعالی نیز در کلام مجیدش از اینگونه تعبیرها دارد؛ مثلاً
هدایت بهسوی حق را احیا خوانده و فرموده است: "
أَ وَ مَنْ کانَ مَیتاً فَأَحْییناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ". پس به
حکم این آیه کسی که گمراهی را بهسوی
ایمان راهنمایی کند، او را زنده کرده است.
اگر اینگونه باشد که در پرسش مطرح شده است، پس باید نتیجه گرفت که پدر و مادری که فرزندان خوب
تربیت کردهاند، معلمان و اساتید دانشگاه نیز که سرو کارشان با علوم انسانی است، کار مفیدی برای جامعه انسانی انجام ندادهاند و کارهای مفید را فقط کسانی انجام دادهند که در بخش مادیات توانستهاند اثری از خود تولید کنند؛ اما قطعاً این نوع قضاوت درست نیست.
بنابراین کار
روحانیت را باید در راستای رسالتش ارزیابی و تحلیل کرد، نه آنگونه که برخی قضاوت میکنند، که اگر آنگونه باشد (نغوذ بالله) باید گفت پیامبران الاهی،
ائمه، عالمان و عارفان بزرگ هم کار مثبت و قابل توجهی به مردم ارائه نکردهاند.
پایگاه اسلام کوئست.