• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علم غیب معصومین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معصوم، دانش، پیامبر، اهل بیت .

پرسش: ما در قرآن در جریان همراهی حضرت خضر و حضرت موسی داریم که حضرت خضر اعمالی انجام داد که برای حضرت موسی سؤال برانگیز بود (کشتن آن پسر جوانی که در توضیح حضرت خضر می‌فرمایند در آینده پدر و مادر خود را گمراه می‌کرد و....) چرا رسول خدا و اهل بیت (علیه‌السّلام) با داشتن چنین امکانی اینگونه عمل نکردند؟ همانطور که در روایات داریم که امام علی (علیه‌السّلام) بارها چندین بار بر معاویه و ابن ملجم تسلط داشتند ولی اقدامی در جهت از بین بردن آنان اقدامی نکردند. و یا در جریان مهمانی حضرت مسلم در منزل هانی ، مسلم می‌توانست ابن زیاد را بکشد تا واقعه کربلا اتفاق نیفتد؟

پاسخ: همه انبیاء و اولیاء الهی در وظایف و ماموریت‌های خود باید از اسباب و وسائل عادی که در اختیار همگان قرار دارد استفاده نماید اما گاهی در این روال عادی، استثنائاتی رخ می‌دهد که حاکی از حکمت و مصلحتی از جانب پروردگار عالم می‌باشد.




همه افعال و اعمال پیامبران الهی و ائمه معصومین (علیه‌السّلام) براساس حکمت و امر الهی انجام می‌پذیرد. چرا که ایشان از طرف پروردگار حکیم و دانا منصوب گردیده‌اند و مطیع دستورات اویند. بر این اساس، حرکات و رفتار پیشوایان الهی برای انسان‌ها درس آموز و حاوی نکات تربیتی و رشد دهنده می‌باشد و عاقبت سبب هدایت انسانها به سوی کمال و پیشرفت می‌گردد. بااین دیدگاه هیچگاه رهبران الهی عملی انجام نمی‌دهند که مخالف فرمان خداوند باشد، لذا کشته شدن جوانی بدست حضرت خضر فواید و آثاری را به همراه داشت که از حساب شده بودن آن خبر می‌دهد. چنانکه نکشتن ابن ملجم توسط حضرت علی (علیه‌السّلام) قبل از جنایت او حاکی از همین مطلب است و این از آن روست که همه انبیاء و اولیاء الهی در وظایف و ماموریت‌های خود باید از اسباب و وسائل عادی که در اختیار همگان قرار دارد استفاده نمایند اما گاهی در این روال عادی، استثنائاتی رخ می‌دهد که حاکی از حکمت و مصلحتی از جانب پروردگار عالم می‌باشد که جریان حضرت خضر (علیه‌السّلام) و حضرت موسی (علیه‌السّلام) از آن جمله است. بنابر این مهمترین هدف رسولان الهی و امامان معصوم هدایت بشر و به فلاح و رستگاری رساندن انسان است و راه و روش این امر خطیر به دست ایشان و با اذن پروردگار محقق می‌گردد.


با توجه به اینکه پیامبران الهی مامور هدایت انسانها در تمام جنبه‌های مادی و معنوی می‌باشند، باید سهم بسیار بزرگی از علم و دانش داشته باشند، تا بتوانند به خوبی این ماموریت خطیر را انجام دهند و امامانی که جانشین پیامبرند نیز همین حکم را دارند. پس آنان نیز به صورت وسیع و گسترده علم به غیب دارند. از جمله علم به زمان و مکان شهادتشان، اما با این وجود از اسباب و وسائل ظاهری و معمولی که در اختیار همگان قرار دارد برای نجات خود از مرگ استفاده می‌کردند. چنانکه در روایات نقل شده امام هادی (علیه‌السّلام) برای شفای بیماری خود شخصی را برای طلب عافیت خود به کربلا فرستادند، یا امام کاظم (علیه‌السّلام) خرمای زهر آلودی که هارون الرشید به حضرت داد را میل نفرمودند و گفتند: هنوز وقت شهادت من فرا نرسیده است و یا در روایت دیگری امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید: ما برای دفع شر سلطان، فلان دعا را می‌خوانیم. همه اینها حاکی از آن است که این بزرگواران برای حفظ جان شریفشان و به تعبیر عامتر در برخورد با ظالمین و ستمگران زمان خود و با توجه به علم غیب ایشان از هیچ کوششی فروگذار نکرده‌اند. اما با این وجود چنین شهادتی که انسان از قبل مطلع باشد و برای رضای خداوند و تسلیم امر او و به خاطر رعایت مصالح مهمتر، خود با پای خویش به قتلگاه برود، چیزی جز ارتقای رتبه و درجه برای انسان نیست.

۲.۱ - قضای حتمی

امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: این مصیبت‌ها که برای ائمه گذشته پیش آمد، قضای حتمی خداوند و با انتخاب امامان بوده است و همگی به آن علم داشتند.... و همه اینها به خاطر درجات و کراماتی است که خداوند اراده کرده که به آنها عطا کند.
بنابراین با این که حضرات معصومین توان و امکان غیبی هر کاری را که اراده کنند، با اذن پروردگار دارا هستند،
[۱] مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۸۴.
اما در برخورد با طاغوت از آن استفاده نمی‌کنند تا مسائل و جریانات حادث شده روال طبیعی و سیر عادی خود را بپیماید و الگو پذیری مردم از برخورد امام معصوم (علیه‌السّلام) با آن واقعه... محقق گردد. گرچه در رابطه با علم غیب امامان نظر دیگری مطرح است و آن اینکه اصلا امام علم به غیب ندارد و هر گاه بخواهد بداند، خداوند او را بدان آگاه می‌سازد، چنانکه ساباطی در روایتی می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: آیا امام علم غیب دارد؟ فرمود: نه، ولی هر گاه بخواهد چیزی را بداند خداوند او را بدان آگاه می‌سازد.

۲.۲ - روایات در این زمینه

در روایت دیگری ابراهیم بن ابی محمود می‌گوید: به حضرت رضا (علیه‌السّلام) عرض کردم: آیا امام می‌داند که چه وقت می‌میرد؟ فرمود : آری، گفتم: پس آن وقتی که یحیی بن خالد آن رطب و ریحان مسموم را به نزد امام کاظم (علیه‌السّلام) فرستاد حضرت از مسمومیت آن دو خبر داشت؟ فرمود : آری، عرض کردم: پس اگر در حال خوردن آن حضرت می‌دانسته، به مرگ خود کمک کرده است (و به دست خود کشته شده است) حضرت فرمود: "نه، در آن حال نمی‌دانسته، قبل از آن خبر دار بوده که خود را برای مقدمات مرگ مهیا کند ولی هنگام خوردن حالت نسیان به وی دست داده که حکم الهی اجرا شود. " و در روایت دیگری امام کاظم در جواب کسی که عرض کرد: گروهی معتقدند که شما علم غیب دارید. فرمود: " سبحان الله دست خود را بر سرم بنه و ببین که تمام موهای بدنم برخاست. " سپس فرمود: " نه به خدا قسم، ما آنچه می‌گوییم جز نقل از پیامبر نیست. " و نیز ضریس کناسی می‌گوید: روزی امام صادق (علیه‌السّلام) خطاب به اصحاب خود فصلی درباره علم امام و احاطه او به حوادث سخن گفت، در این بین حمران ابن اعین عرض کرد: یابن رسول الله چه می‌فرمایید درباره امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) و قیام آنها و بالاخره کشته شدنشان و مصائبی که بر آنها وارد شده آیا بر این امور اطلاع داشتند؟ حضرت فرمود: "‌ای حمران خداوند تبارک و تعالی به اختیار خود آنها اینگونه حوادث را درباره آنان مقدر فرموده بود و قضای الهی چنین گذشته، و بالاخره حضرت حق اجرای این امور را بر آنها روا داشت و توسط پیغمبرش به آنها ابلاغ نموده و ما اکنون سکوت اختیار کرده‌ایم (و به دنبال حق خویش نیستیم) و دانسته ساکتیم. ‌ای حمران اگر آنها می‌خواستند شر آن طاغوت‌ها و قدرت و سلطنتشان دفع گردد، زودتر از مهره‌های به بند کشیده‌ای که رشته‌اش بگسلد و پراکنده شوند از هم می‌گسیختند، و این گزینش آنها به این مصائب از این جهت بود که می‌خواستند مقام و منزلت خویش را نزد خدا بالا برند و آبرویشان (جهت شفاعت) در پیشگاه خدا فزون گردد، ‌ای حمران هیچگاه در باره آنها (امامان) جز این میندیش.)
[۲] حسینی دشتی، سید مصطفی، دایره المعارف جامع اسلامی معارف و معاریف، ج۲، ص ۴۷۶- ۴۷۹.



بنابراین در پاسخ به سؤال فوق اینگونه جمع بندی می‌گردد که همه انبیاء و اولیاء الهی در وظایف و ماموریت‌های خود باید از اسباب و وسائل عادی که در اختیار همگان قرار دارد استفاده نماید اما گاهی در این روال عادی، استثنائاتی رخ می‌دهد که حاکی از حکمت و مصلحتی از جانب پروردگار عالم می‌باشد که جریان حضرت خضر (علیه‌السّلام) و حضرت موسی (علیه‌السّلام) از آن جمله است اما پیرامون عدم قصاص قبل از جنایت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) درباره ابن ملجم و حضرات معصومین (علیه‌السّلام) در رابطه با قاتلینشان، مسائل و مطالب مطروحه در ذیل این پرسش حکایت از علم غیب امام به آن موضوع و عدم دخالت ایشان در روال طبیعی حاکم بر امور عالم دارد، بنابراین و طبق روایات گهربار معصومین (علیه‌السّلام) که مطرح گردید، هیچگاه امام اقدام به قصاص قبل از جنایت نمی‌نماید چرا که هم عقلا و شرعا جایز نیست و هم اینکه امام (علیه‌السّلام) با وجود تسلط خود بر امور عالم به اذن پروردگار، دست به چنین عملی نخواهد زد به همان دلایلی که بیان شد.


۱. مطهری، مرتضی، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۸۴.
۲. حسینی دشتی، سید مصطفی، دایره المعارف جامع اسلامی معارف و معاریف، ج۲، ص ۴۷۶- ۴۷۹.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نقش علم غیب معصومین در از بین بردن ستمگران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۲.    



جعبه ابزار