عفو الهی و افزایش گناه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عفو الهی، گناهکار،
سنت،
عفو،
گناه،
آیات عذاب.
پرسش: آیا سنت عفو و
گذشت الهی موجب افزایش گناه و گناهکاران در جامعه نمیشود؟
پاسخ: قرار گرفتن صفت عفو و بخشش در کنار
آیات قهر و عذاب گنهکاران سبب شده انسانها همیشه در خوف و رجا و حالت تعادل قرار گیرند و در گناه،
معصیت، جرم و جنایت
اسراف و زیاده روی نکنند و حتی گاهی از گناه دست کشیده و علاوه بر اصلاح خویش به اصلاح جامعه نیز بپردازند.
آیا سنت عفو و گذشت الهی موجب افزایش گناه و گناهکاران در جامعه نمیشود؟ به عبارت دیگر آیا بهتر نبود خداوند فقط به آیات عذاب و مجازاتهای متعاقب گناهان اشاره میکرد و عفو و گذشتی در کار نبود، تا اثر بازدارندهتری داشته باشد؟ اگر پاسخ منفی است، پس تکلیف فرازهایی از بعضی ادعیه که مثلاً میفرمایند:«خدایا امیدم به عفو و مهربانی تو به من جرأت گناه کردن داده است»، چه میشود؟
صفت رحمت در خدای متعال نشأت گرفته از ذات و از صفات ذاتی او است؛ از اینرو در
دعای جوشن کبیر در بیان اسما و صفات الاهی آمده است: «یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ، یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه». این وسعت رحمت الاهی اقتضای خلقت و آفرینش تمام موجودات را نموده و آنان را از فیض وجود بهرهمند ساخته است ولی تجلی و ظهور خاص آن در عفو و بخشش گنهکاران بوده که آنرا نیز با ارسال انبیا و اعلام
بشارت به عفو و گذشت نسبت به گنهکاران و مجرمان، و قبول
توبه آنان به مرحله ظهور و بروز رسانده که البته عالم دنیا به جهت محدودیت، نمیتواند خواستگاه ظهور و
تجلی این صفت باشد، بلکه ظهور حقیقی آن در قیامت خواهد بود.
قرار گرفتن صفت عفو و بخشش در کنار آیات قهر و عذاب گنهکاران سبب شده انسانها همیشه در خوف و رجا و حالت تعادل قرار گیرند و در گناه، معصیت، جرم و جنایت اسراف و زیاده روی نکنند و حتی گاهی از گناه دست کشیده و علاوه بر اصلاح خویش به اصلاح جامعه نیز بپردازند.
برای نمونه میتوان به سر گذشت
فضیل بن عیاض و
رسول ترک مراجعه کرد که از کجا به کجا رسیدهاند.
ذات پروردگار متعال مصداق اتم از حقیقت
وفاق و سلامت و
صلح و رفاقت و راستگویی در گفتار و عمل است، و در اثر این ذاتیات حضرت دوست، از او
صفات رحمت و عطوفت و
کرم و...، ظاهر میشود، در ذات او حتی یک ذره صفات
بغض و
غضب و دشمنی و
کینه و...، وجود ندارد؛
از اینرو در دعای جوشن کبیر در بیان اوصاف حضرت احدیت آمده است:«یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه؛
ای کسی که رحمتش تمام اشیا را در بر گرفته است، و ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است.»
ظهور و تجلی رحمت همگانی نسبت به تمام اشیا در ایجاد و
آفرینش آنان است؛ یعنی این رحمت ذاتی پروردگار، سبب شده تا با
خلق و آفرینش موجودات بویژه انسانها آنان را از قعر عدم و نیستی به
خیر وجود و هستی متنعم نماید، پس اساس خلقت و آفرینش موجودات، بر پایه رحمت الاهی بوده است.
اما سبقت رحمت الاهی بر غضب در مورد صاحبان عقل و اهل تکلیف بویژه انسانها تجلی و ظهور پیدا میکند. آنگاه که از انجام تکالیف الاهی سرپیچی نمودهاند و مستحق
عذاب و
عقاب میگردند اما پروردگار مهربان، بر آنان غضب نکرده، بلکه راه توبه و بازگشت را برای آنان قرار داده است.
بر اساس همین رحمت واسعه و سبقت آن بر غضب، سر لوحه تبلیغی عموم انبیا و پیامبران را نیز بشارت و دلگرمی دادن مردم به عفو و گذشت قرار داده و ترساندن از
عذاب قبر و
قیامت را بعد از بشارت و
امید قرار داده است و در آیه: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرین؛
«مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و
بیم دهند»، صفت بشیر بودن انبیا را بر
نذیر بودنشان مقدم داشته است.
این صفت را بویژه در آخرین سفیر و پیام رسانش
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) بسیار پر رنگتر به مرحله ظهور و تجلی رسانده و در
قرآن کریم به صراحت فرمود:«وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ؛
ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.»
بنابراین بخشش و عفو گنهکاران و مجرمان، از سوی پروردگار مهربان و بشارت و اعلام این عفو و گذشت به آنان، لازمه رحمت پروردگار است، آن هم به صورت فیض دائم نه به طور مقطعی و در زمان یا مکان یا امت خاصی، هر چند در این دنیای محدود بروز و تجلی رحمت واسعه به معنای حقیقی امکان ندارد و تجلیگاه آن در
قیامت خواهد بود، اما
آب دریا را اگر نتوان کشید •••• هم به قدر تشنگی باید چشید
ممکن است چنین تصور شود که سنت عفو و گذشت گنهکاران و مجرمان، موجب ازدیاد جرم و گناه خواهد شد، پس بهتر بود
عفو و
گذشت در [اسلام مطرح نبود و یا اگر مطرح بود از سوی خداوند متعال به مردم ابلاغ نمیشد و فقط آیات غضب و مجازات مطرح میشد تا دارای اثر بازدارندگی بیشتری باشد؟
در جواب این اشکال و تصور، باید گفت:
عفو و گذشت، از رحمت پروردگار سرچشمه میگیرد و رحمت واسعه هم از
صفات ذات حضرت احدیت است، پس نبود عفو و گذشت در اسلام خلاف مقتضای ذات پروردگار خواهد بود و بروز خلاف مقتضای ذات از یک شیء نشانگر تبدل و دگرگونی خود ذات میباشد که در خداوند هرگز تبدل و دگرگونی وجود ندارد، بلکه محال است.
اعلام
آیات غضب و بیان مجازاتهای سنگین برای مجرمان و گنهکاران بدون ذکر
آیات رحمت و عفو و گذشت نه تنها موجب بازدارندگی نمیشود، بلکه سبب انجام جرم و جنایت بیشتر و هرج و مرج در جامعه میگردد؛ زیرا هر
انسان مجرم و گنهکار پس از انجام چندین بار گناه، به
یقین خود را مشمول غضب و عذاب الاهی خواهد دید و چون راهی برای عفو و بخشش در پیش رو ندارد، دچار یأس و ناامیدی میگردد و آنگاه که خود را در پرتگاه و سقوط حتمی به سوی عذاب و عقاب الاهی دانست، با القائات شیطانی و نفسانی و تداعی همان مثل معروف «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب»، از انجام هیچگونه جرم و جنایتی فرو گذار نکرده و نه تنها خویشتن را به نابودی ابدی میکشاند، بلکه چه بسا جامعه را دچار مشکل و دردسر مینماید.
اما وقتی بندگان مجرم و گنهکار، علاوه بر گزینه عذاب و مجازات، گزینه عفو و گذشت را نیز پیش رو داشته باشند، همیشه به حالت
خوف و رجا به سر میبرند. ای بسا امیدوار شده سعی و تلاش میکنند کمتر مرتکب گناه و نابهنجاری شوند و با
دعا و
تضرع به پیشگاه حضرت احدیت رو آورده و به امید عفو الاهی و نجات از عذاب، نه تنها
اسراف و زیادهروی در گناه و جرم نمیکنند، بلکه در بسیاری از مواقع نیز به کلی از گناه و جرم دست کشیده و به راه راست قدم میگذارند و در پی اصلاح خود و جامعه بر میآیند.
به عنوان نمونه: میتوانیم به «فضیل بن عیاض»(ابو علی، فضیل بن عیاض بن مسعود بن بشر تمیمی فندینی، زاهد مشهور و یکی از مردان طریقت، در «ابیورد» از شهرهای خراسان متولد شد و گویند در «سمرقند» به دنیا آمد و در «ابیورد» پرورش یافت. از اصحاب
امام صادق (علیهالسلام) و موثقی بلند پایگاه بود و گفتهاند با این منزلت مردی عامی بود. وی در آغاز کارش عیّاری بود که میان ابیورد و سرخس راهزنی میکرد و سبب توبهاش این شد که به کنیزکی عشق میورزید و هنگامی که برای رسیدن به او از دیواری بالا میرفت شنید کسی این
آیه را تلاوت میکند:«أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ؛
آیا برای آنان که
ایمان آوردهاند وقت آن نرسیده است که دلهایشان به یاد خدا سر سپارد؟». گفت: پروردگارا آن زمان رسیده است، و از آنجا منصرف شد و توبه کرد و به کوفه آمد در آنجا به استماع حدیث پرداخت.
) و «رسول ترک»یکی از گنهکاران و مجرمان خیابانی در عصر خود بود که با امید به عفو و گذشت پروردگار و عنایت
حضرت اباعبدالله الحسین، از کار خود پشیمان گشته و یکی از خوبان و عاشقان اباعبدالله شده که قبرش در قم، قبرستان نو پشت حرم مطهر حضرت معصومه در جاده اراک میباشد.
اگر در فراز برخی از دعاها آمده: «خدایا امیدم به عفو و مهربانی تو به من جرأت گناه کردن داده است»، معنایش این نیست که اگر امید به عفو و گذشت تو نبود من گناه نمیکردم و عفو و گذشت تو سبب گناه کردن من شده است، بلکه معنایش یادآور شدن عفو و گذشت الاهی و رحمت بیانتهای او و پر رنگ نمودن آن است که در حقیقت میخواهد بگوید خدایا من آنقدر به عفو و گذشت تو اطمینان داشتم و دارم، گویا در ضمیر خود چنین القا نمودم که حتی اگر به عمد مرتکب هر نوع گناهی شوم باز تو مرا میبخشی و الآن هم که به درگاه تو برای توبه و عفو آمدهام با همان امید و اطمینان آمدهام و میدانم مرا میبخشی.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عفو الهی و افزایش گناه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۶.