عصبانیت کودک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عصبانیت، کودک، عذرخواهی، جای خالی پدر.
پرسش: رفتار مادر با پسری ۱۱ ساله که خیلی زود عصبانی میشود و زود هم پشیمان میشود و عذرخواهی میکند چگونه باید باشد و مادر چگونه میتواند جای خالی پدرش را که در شهر دیگری مشغول به کار میباشد پُر کند؟
پاسخ:
عصبانیت کودک عللی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
۱. یادگیری از والدین یا اطرافیان؛
۲. دردهای شدید، خستگی،
بیخوابی زیاد، گرسنگی یا تشنگی شدید (نیازهای فیزیولوژیکی)؛
۳.
توهین و اذیت به کودک؛
۴. مقاومت در برابر خواستههای او؛
۵. سلب آزادی و محدودیتهای بیجا و تحمیلات شدید؛
۶. احساس بیعدالتی و
تبعیض؛
۷. احساس عدم محبوبیت؛
۸. ضربه زدن به استقلالطلبی کودک؛
۹. احساس ناتوانی و عدم موفقیت و ناکامی در حل یک مسئله و مشکل؛
۱۰. دستورها و فرمانهای دشوار و طاقتفرسا و پیدرپی؛
۱۱. تهدیدهای سخت؛
۱۲.
تنبیه بدنی (تنبیه بدنی والدین، خود آموزش شرارت هنگام خشم است)
۱۳. بیتوجهی؛
۱۴. تمسخر کودک.
روانشناسان معتقدند
خشم و
غضب کودک به طور کلی زاده ناراحتی و عدم رضایت است و با تکرار این علل و بروز خشمها، کودک تدریجاً به صورت موجودی پرخاشگر و غضبناک درمیآید.
در واقع والدین با توجه به موارد بالا باید کاری کنند که کار او به
عصبانیت کشیده نشود؛ اما در مورد حالات فعلی او با توضیحی که درباره علل دادیم باید گفت:
۱.اولین اقدام شما باید شناسایی علت باشد. وقتی علت معین شد، با تمرکز خود برای حل آن مشکل سریع به نتیجه میرسید. پس باید با توجه به گستره علل فوق به بررسی آن بپردازید و در ضمن، در همه موارد باید دقت داشته باشید که هیچکدام از روی
شرارت و بدجنسی نیست. اگر شما به این امر آگاه باشید، تحمل آن تا حدود زیادی راحت است.
۲. باید مراقب نیازهای فیزیولوژیکی فرزندتان (
آب،
غذا،
خواب و...) باشید.
کودک در قبال این مسائل کمطاقت است؛ به عنوان مثال وقتی کودک گرسنه است، اسید معدهاش او را اذیت میکند و او تحمل ندارد.
۳. باید به نیازهای روانشناختی کودک نیز توجه داشت. نیازهایی از قبیل توجهطلبی،
استقلالطلبی و... اگر این نیازها ارضا نشود، ممکن است او نسبت به این امر حساسیت به خرج دهد و عصبانیت خود را بروز دهد.
۴. برخی از
کودکان یاد گرفتهاند که با خشم و پرخاشگری جلب توجه کنند و از دیگران باج بگیرند و چون قبلاً این کار را آزمودهاند و میدانند جواب میدهد، مرتب تکرار میکنند.
پدر و مادر باید برای او وقت بیشتری بگذارند و نیازهای او را برطرف سازند و با تقویت صفات خوب او، این صفت بد را در او ضعیف و خاموش کنند؛ یعنی والدین باید رفتارهای آرام او را تحسین کنند و به او بگویند چقدر خوشحالیم که تو آرام خواستههایت را با ما در میان میگذاری و با ما حرف میزنی و... .
۵. والدین و اطرافیان باید مراقب رفتارهای خود باشند. کودک آیینهوار رفتار ما را
تقلید میکند؛ مثلاً کودکی که هر روز میبیند که پدرش با دادوفریاد به خواستهاش میرسد، او نیز سعی میکند همانگونه خواستههایش را طلب کند و رفتار پدرش در واقع مجوز کارهای پرخاشگرانهاش میشود.
۶. اطرافیان کودک مخصوصاً والدین باید به کودک مهارتهای فرو بردن خشم و کنترل آن را آموزش دهند. (البته خود نیز لازم است به این سلاح مجهز باشند.) مثلاً بگویند تو هم هرگاه عصبانی شدی، وضو بگیر یا از محل و مکان خارج شو و در فضای بازِ حیات، قدمی بزن یا پاهایت را زیر آب نسبتاً سرد بشوی و به او یاد دهند که در معارف ما فرو بردن خشم ـ مخصوصاً مقابل پدر و مادر ـ دارای اجر و
ثواب است و... .
۷. برخی فعالیتها به تقویت سیستم اعصاب مرکزی ما کمک میکند و از زودرنجی جلوگیری میکند. والدین میتوانند خود و کودکشان را به این سلاحها مجهز کنند تا اعصاب آنها تقویت گردد. برخی از این کارها از این قرار است:
ورزش، قدم زدن، دوش با آب سرد یا شستن پاها،
انس با
طبیعت، همنشینی با افراد صبور،
شوخطبعی، یاد گرفتن شیوههای حل مسئله بهجای غرق شدن در آن و گفتن ذکرهایی مثل
صلوات و
لا اله الا اللّه و لا حول و لا قوة الّا باللّه العلی العظیم (ر.ک: حاشیه
مفاتیح الجنان).
۸. والدین باید به قدری فضای صمیمی ایجاد کنند و دوستانه با کودکشان رفتار کنند که او نیازهایش را بهراحتی با آنها در میان گذارد و آنها را بهترین
دوست خود بداند.
بیتردید برخی از افراد لازم است که برای امرار معاش و خدمت به مردم از
خانواده خود برای مدتی دور شوند. اینجاست که والدین لازم است برای این امراندیشهای کنند؛ هرچند که وظیفه و مسئولیت مادر سنگینتر میشود، اما اینطور نیست که پدر نتواند نقش خود را به هیچ شکل ایفا کند. در ذیل به برخی راهکارها برای پُر کردن این خلأ اشاره میکنیم:
۱. اگرچه پدر حضور فیزیکی در منزل ندارد، اما میتواند حضور روانی و روحی خود را حفظ کند. حضور روانی از حضور فیزیکی اهمیت بیشتری دارد به گونهای که ممکن است پدری در خانه باشد، اما بود و نبودنش فرق چندانی نداشته باشد. به برخی راههای پر رنگ شدن این حضور اشاره میکنیم:
زمانی که در منزل است حضوری پر رنگ و فعال داشته باشد با بچهها و خانوادهاش صمیمی باشد، با هم به تفریح بروند، در برنامه خود دید و بازدید داشته باشند و به کودکان خود احساس وظیفه و کار و
اعتماد به نفس یاد دهد.
مادر باید با اعتماد به نفس کامل برخورد کند تا کودک نیز به تواناییهای خودش و او تکیه کند و سعی کند مسائل را با تلاش خود و همکاری مادر حل کند. نباید احساس کند با غیاب پدرش برخی نیازهایش بیجواب میماند؛ البته نیاز عاطفی و حمایتی پدر با فعال بودنش تا حدودی جبران میشود؛ مثلاً در غیابش به آنها تلفن کند،
هدیه بفرستد و به کودک خود نامه بنویسد و یا نوار کاستی از گفتوگو و
محبت و خواستههایش برای او ارسال کند و از صفات مثبت کودک تمجید کند و حس اعتماد به نفس را در او تقویت کند و خلاء عدم حضورش را پُر کند.
۲. مادر میتواند از
اقوام نزدیک کمک بگیرد تا برخی کارهای پدر را جبران کند؛ مثلاً به دایی کودک بگوید جمعه با هم به
استخر بروید یا به مدرسه او سری بزند و... .
۳. مادر و پدر لازم است در آموزش کودک خود دقیق باشند؛ طوری نباشد که فرزند وابسته به مادر شود. پدر باید تا آنجا که میتواند برخی وظایف خودش را به کودک و نوجوان بسپارد و از مادر بخواهد که او را جهتدهی و
هدایت کند.
۱. نسیم مهر (پرسش و پاسخ)، حسین دهنوی، نشر خادم الرضا (علیهالسّلام)، ۱۳۸۳ ش.
۲. چگونه مشکلات تربیتی را حل کنیم، دکتر محمدرضا شرفی، نشر جهاد دانشگاهی.
۳. چرا تنبیه، دکتر عبداللّه مجوزی، نشر انجمن اولیاء و مربیان.
سایتاندیشه قم، برگرفته از مقاله «عصبانیت کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۲۸.