عالم مورد تکریم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دین،
علم،
ارزش، عالم،
تکریم.
پرسش: عالمیکه از
شهید و
عابد و... بالاتر است منظور کیست؟ آیا پزشک و مهندس هم میتواند چنین عالمیباشد، یا فقط منظور عالم دین است؟
پاسخ: هر چند فرد شاخص این روایات، عالم دینی است، اما به نظر میرسد اختصاص به عالم دینی ندارد، بلکه هر علمیکه مفید باشد، ارزشمند و مورد تشویق
دین است؛ یعنی هراندیشمندی که مردم را به سوی
دین و معنویت دعوت میکند یا مشکلی از مشکلات جامعه را برطرف میکند، مورد تکریم است و ایناندیشمند لزوماً از قشر روحانی نیست. بلکه هر فردی که دراندازه معلومات خود به مردم بهره برساند و مردم از دانش او نفع میبرند، داخل این مجموعه خواهد بود. البته عالم دینی از جایگاه ویژهای بر خوردار است.
علم و دانش از نظر دین مبین
اسلام از جایگاه بسیاری بالایی برخوردار است. توضیح جایگاه علم در اسلام و شرح مباحث آن در این جا ممکن نیست، اما در خصوص مورد سؤال که آیا مقصود از عالمان مورد تکریم و تعریف در متون دینی خصوص عالمان دین است یا شامل دانشمندان تمام رشتههای علوم میشود؟ به نظر میرسد هر چند فرد شاخص و مقصود قطعی از این روایات عالمان علوم دینی هستند؛ اما اختصاص به عالمان دینی ندارد. بلکه بر اساس روایات هر علمیکه مفید باشد دارای ارزش و مورد
تشویق دین است. هر چند عالمان دینی از جایگاه ویژهای برخوردارند.
دلیل بر ارزش داشتن مطلق علم، روایاتی است که در آنها علم و دانش به صورت مطلق مورد
مدح و
ستایش قرار گرفته است. به عنوان نمونه به این روایت توجه کنید: امام چهارم (علیهالسّلام) فرمود: «اگر مردم بدانند در
طلب علم چه فایدهای است آنرا میطلبند، اگر چه با ریختن خون دل و فرورفتن در گردابها باشد. خداوند تبارک و تعالی به
دانیال نبی وحی فرمود: منفورترین بندگانم نزد من نادانی است که حق علماء را سبک شمرد و پیروی ایشان نکند و محبوبترین بندگانم پرهیزکاری است که طالب ثواب بزرگ و ملازم علماء و پیرو خویشتنداران و پذیرنده حکما باشد.»
در این روایت امام (علیهالسّلام) ارزش
طلب علم را به صورت مطلق بیان فرموده است و مقید به علم دینی نکردهاند. بلکه ظاهر برخی از روایات به گونهای است که میتوان گفت مقصود از آن نمیتواند خصوص علوم دینی باشد؛ مانند روایت معروف که از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «دانش را بجویید هر چند در چین باشد که طلب دانش بر هر مسلمانی
واجب است.»
با توجه به اینکه چین جایگاه علوم دینی نبوده است؛ از این روایت میتوان چنین برداشت کرد که خود علم مورد ترغیب و تشویق دین است. مفاد این روایت نظیر روایاتی است که فرمودند
حکمت گمشده مؤمن است هر جا آنرا یافت در دست میگیرد.
البته باید توجه داشت هر چند مفاد این روایات تشویق و ترغیب به هر
دانش و
علم است؛ اما چند نکته را نباید از نظر دور داشت:
علومی مورد تشویق دین است که مفید باشد؛ یعنی یکی از نیازهای واقعی جامعۀ انسانی را تامین کند و مشکل حقیقی زندگی انسان را بر طرف کند.
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «عالمیکه از علمش بهره ببرند (یا بهره ببرد) بهتر از هفتاد هزار عابد است».
اما دانشی که دانستن او فایدهای ندارد و نیازی از نیازهای واقعی انسان را بر طرف نمیکند و ندانستن او نیز ضرری به جامعه انسانی نمیرساند؛ چنین علمینه تنها مورد تشویق دین نیست، بلکه از نظر دین آموختن چنین علمیاتلاف و هدر دادن عمر است و جایز نیست.
امام هفتم (علیهالسّلام) میفرماید: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد
مسجد شد دید جماعتی گرد مردی را گرفتهاند فرمود: چه خبر است؟! گفتند علامهای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان
عرب و حوادث ایشان و روزگار جاهلیت و اشعار عربی. پیامبر فرمود: اینها علمیاست که ندانستنش زیانی ندهد و عالمش را سودی نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است:
آیه محکم،
فریضه عادله،
سنت پا برجا، و غیر از اینها زیادی است».
دانشمندان و شارحان کتابهای روایی در توضیح این روایت میگویند منظور از «آیه محکمه»
علم اصول عقاید است؛ زیرا براهین آن
آیات محکمات جهان و
قرآن کریم است و در قرآن دلائل
مبداء و
معاد بلفظ «آیه و آیات» بسیار ذکر شده است؛ «فریضه عادله» نیز اشاره به
علم اخلاق دارد؛ زیرا اخلاق خوب از لشکر
عقل و اخلاق بد از لشکر جهل است و بر انسان
فریضه و
واجب است که لشکر عقل را داشته باشد و از لشکر جهل تهی باشد. عدالت فریضه، کنایه از حد وسط بین
افراط و
تفریط است؛ و مراد از «
سنت قائمه» علم به
احکام شریعت یعنی مسائل
حلال و
حرام است.
البته به نظر میرسد منظور شارحان تعیین مصداق نیست که «آیه محکمه» فقط
اصول عقاید است و... بلکه منظور آنان بیان فرد شاخص و مصداق بارز است. بنابر این میتوان گفت: «آیه محکمه» شامل هر دانش بنیادی است؛ چنانکه منظور از «فریضه عادله» خصوص علم اخلاق نیست، بلکه شامل هر دانشی است که برای تکامل زندگی انسان لازم است. همانگونه که مقصود از «سنت قائمه» میتواند هر شاخهای از دانش باشد که در زندگی روز مره کاربرد دارد.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که عالمان و دانشمندان از جهات رعایت مسائل اخلاقی و معنوی یکسان نیستند و دارای مراتب هستند، به همین جهت نحوه تکریم عالمان در روایات یکنواخت نیست؛ عالمان و دانشمندانی که شرایط اخلاقی و معنوی مورد نظر
دین را رعایت کنند دارای جایگاه ویژه هستند. در اینجا چند نمونه از آن شرایط را بیان میکنیم:
هدف آنان از
تحصیل علم،
قرب به خداوند و به دست آوردن رضایت الهی باشد.
حفص میگوید
امام صادق (علیهالسّلام) به من فرمود: «هر کس برای خدا علم را بیاموزد و بدان عمل کند و به دیگران بیاموزد در مقامهای بلند آسمانها عظیمش خوانند و گویند: آموخت برای خدا، عمل کرد برای خدا، تعلیم داد برای خدا».
گفتار و رفتار عالم با دانش او هماهنگ باشد. امام صادق (علیهالسّلام) در مورد سخن خداوند که «تنها بندگان دانشمند
خدا از او
ترس دارند»؛ فرمود: مراد از دانشمند کسی است که کردارش گفتارش را تصدیق کند و کسی که چنین نباشد عالم نیست».
سلیم میگوید از
علی (علیهالسّلام) شنیدم که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکرد مردم دانشمند دو قسماند: دانشمندی که علم خود را به کار بسته و این رستگار است و دانشمندی که علمش را کنار گذاشته و این هلاک شده است. همانا دوزخیان از بوی گند عالم بیعمل در اذیتاند و میان دوزخیان
ندامت و
حسرت آنکس سختتر است که در دنیا بندهای را به سوی خدا خوانده و او پذیرفته و
اطاعت خدا کرده و خدا به بهشتش در آورده است و خود دعوتکننده را به سبب عمل نکردن و پیروی هوس و درازی آرزویش به دوزخ درآورده است، پیروی هوس از حق جلوگیرد و درازی آرزو آخرت را از یاد برد.
علم او همراه با بردباری ،
وقار،
تواضع و
سکوت (در غیر موارد ضرورت) باشد. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: دانش آموزید با وجود آن خود را با خویشتن داری و سنگینی بیارائید؛ و نسبت به دانش آموزان خود تواضع کنید و نسبت به استاد خود
فروتن باشید و از علمای متکبر نباشید که رفتار باطلتان حق شما را ضایع کند.
امام علی (علیهالسّلام) فرمود: ای دانشجو همانا دانشمند را سه علامت است: علم، خویشتنداری و خاموشی.
علم را وسیله سودجویی و برتری طلبی قرار ندهند.
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: هر کس
علم بیاموزد برای اینکه بر علما برتری جوید یا با نادانان به ستیزه برخیزد، یا مردم را متوجه خود کند، باید
آتش دوزخ را جای نشستن خود گیرد. همانا ریاست جز برای اهلش شایسته نیست.
عالمیکه در این روایات بدان اشاره شده، هماناندیشمندی است که مردم را به سوی دین و معنویت دعوت میکند یا مشکلی از مشکلات جامعه را برطرف میکند و ایناندیشمند لزوماً از قشر روحانی نیست و هر فردی که دراندازه معلومات خود به مردم بهره برساند و مردم از دانش او نفع میبرند، داخل این مجموعه خواهد بود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عالم مورد تکریم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۰.