• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

طائعین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: جمع، تثنیه، مثنی، مؤنث، طائعین، تغلیب، سوره فصلت.

پرسش: در آیه «ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاء وَ هِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ»؛ آسمان و زمین در عربی اسامی مؤنث هستند. بنابراین فعل «قالتا» درست است؛ اما کلمه «طَائِعِینَ» به نظر می‌رسد با کلمه قبلی هماهنگ نباشد؛ چون مفرد و مذکر است. این اشکال چگونه برطرف می‌شود؟

پاسخ:



خداوند در آیه ۱۱ سوره فصلت می‌فرماید: «ثُمَّ اسْتَوی‌ إِلَی السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ»؛ «سپس به آفرینش آسمان پرداخت؛ درحالی‌که به صورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه! آنها گفتند: ما از روی طاعت می‌آییم (و شکل می‌گیریم)».


در این آیه، خداوند آسمان و زمین را مورد خطاب قرار داده و با عبارت «ائْتِیا» که فعل امر و صیغه مثنی و خطاب به دو موجودیت است، به آنان دستور می‌دهد و برای نقل پاسخ آنها نیز ابتدا از فعل «قالَتا» که آن نیز فعلِ ماضیِ مثنایِ غائب است، استفاده می‌کند؛ اما متن پاسخ آسمان و زمین این‌گونه است: «أَتَیْنَا طَائِعِینَ».

فعلی که در نقل پاسخ آسمان و زمین به کار رفته، فعل جمع است نه مثنی. علتش این است که در زبان عربی، افعالی که برای شخص غایب یا مخاطب استفاده می‌شوند، هم صیغه مفرد و جمع دارند و هم صیغه مثنی؛ اما برای شخص متکلم، فقط دو صیغه مفرد و جمع وجود دارد که اولی را «متکلم وحده» و دومی را «متکلم مع‌الغیر» می‌نامند؛ بدون این‌که برای مذکر و مؤنث تفاوتی وجود داشته باشد. بنابراین هیچ‌گونه خدشه‌ای درباره عدم تناسب این فعل با افعال قبلی وجود ندارد.

اما واژه «طائعین» که نقش «حال» را برای فاعل «أتینا» دارد، با صیغه انحصاری جمع آمده و ممکن است در ظاهر، ایجاد شبهه کند که چرا آن نیز به صورت مثنای مؤنث به کار نرفته است؟!


در پاسخ به این پرسش، پاسخ‌های مختلفی ارائه شده است؛ از جمله:




۴.۱ - از جهت تذکیر و تأنیث



۴.۱.۱ - دلیل اول

با توجه به این‌که در متکلم مع‌الغیر، که شامل چهار حالت (تثنیه و جمع مذکر) و (تثنیه و جمع مؤنث) است،‌ فقط یک صیغه وضع شده است، این صیغه صلاحیت استعمال برای هر کدام از این چهار صیغه را دارد و چون از جهت لفظ دارای علامت تأنیث نیست، عبارت «طائعین» نیز از ظاهر فعل «اتینا» تبعیت کرده و متناسب به آن مذکر به کار رفته است.

۴.۱.۲ - دلیل دوم

علاوه بر این چون ارض و سماء، مؤنث مجازی هستند و در مؤنث مجازی نیز هر دو وجه تطابق و عدم تطابق در اسناد از جهت تذکیر و تأنیث جایز است، در اینجا «قالتا» مؤنث آورده شده و تطابق کرده ولی طائعین مذکر آمده و تطابق نکرده و مشکلی از جهت ادبی به وجود نمی‌آید.

۴.۱.۳ - دلیل سوم

از این جهت که خداوند آنها را مورد خطاب قرار داده و آنها را با اوصاف اطاعت و کراهت، متصف کرده است، آنها را به منزله عاقل گرفته و به صورت مذکر آورده است.

۴.۱.۴ - دلیل چهارم

به این دلیل که عبارت «زمین» می‌تواند خود زمین و همه مخلوقاتی را که در آن وجود دارد شامل شود، و با توجه به این‌که یک گروه از آن مخلوقات، عقلا هستند، حکم عقلا مذکر بر دیگر موجودات تغلیب داده شده است.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۳۴‌، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.


۴.۱.۵ - از لحاظ افراد و تثنیه و جمع



۴.۱.۶ - دلیل اول

با آن‌که صیغه مخصوص مثنی هم داریم، اما حداقل جمع نیز دو چیز یا دو شخص است. ازاین‌رو گاهی برای مثنی از ضمایر جمع استفاده می‌شود. این موضوع مخصوص به این آیه نبوده و در آیات دیگر نیز، مطرح شده است.
[۷] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۳۴‌، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.


۴.۱.۲ - دلیل دوم

شاید به دلیل تواضع آسمان و زمین بوده که خود را از دیگر مخلوقات جدا ندانسته‌اند؛ بلکه خود را در کنار دیگران مطیع اوامر خدا دیده‌اند؛ لذا جواب را به صیغه جمع گفته‌اند؛ همان‌طور که در سوره حمد این چنین آمده: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ». در این آیه، شخص نمازگزار خود را در کنار دیگر موجودات و دیگر بندگان دیده؛ از این‌رو با استفاده از فعل جمع، عبادت و استعانت خود را نسبت به خدا ابراز می‌کند.

۴.۱.۳ - دلیل سوم

ممکن است جمع آمدن «طائعین»، به این علت باشد که هم آسمان و هم زمین هفت تا هستند.



۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۲. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۲۷، ص ۵۴۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۰.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۳۴‌، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۵. نیشابوری، حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۶، ص۵۱، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۰.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۳۴‌، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۳۶۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۹. نیشابوری، حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۶، ص۵۱، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «طائعین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۱۶.    



جعبه ابزار